غرب در برابر ایران؛ فرصتی برای خریدن زمان

نویسنده

» مقاله تحلیلی واشنگتن پست درباره بحران هسته ای

دیوید ایگناتیاس

دولت اوباما به این نتیجه رسیده است که برنامه هسته ای ایران در نتیجه مجموعه ای از تحریم ها، خرابکاری و مشکلات فنی کشور، کاهش گرفته است. مقامات آمریکایی پیش از دست زدن به هرگونه قدرت نمایی نظامی در برابر ایران  ودر اثر تأخیر بوجود آمده،  شاهد وضعیتی هستند که به عنوان یک فرصت کوتاهَ توصیف شده است.

مقامات اسرائیلی نیز شاهد یک فرجه هستند. محسن یعلون معاون نخست وزیر اسرائیل در مصاحبه 29 دسامبر با رادیوی اسرائیل به کند شدن روند برنامه هسته ای ایران اشاره کرد و گفت غرب برای متوقف کردن تهران از دستیابی به بمب هسته ای، سه سال فرصت دارد.

یعلون رئیس سابق ارتش اسرائیل گفت: “البته معضلات ایران نیز سبب بروز تأخیر در جدول زمانی شده است.” میر داگان رئیس در آستانه خروج از موساد نیز پنجشنبه گذشته به خبرنگاران اسرائیل گفت ایران در بهترین حالت نمی تواند تا پیش از سال 2015 یک بمب هسته ای بسازد و علت آن تا حدودی به “تمهیدات خاصی مربوط می شود که علیه این کشور به کار گرفته شده است.” وی از این تمهیدات نام نبرد.

یک مقام ارشد دولت اوباما نیز نظر مشابهی در خصوص این تمهیدات داشت. وی گفت: “سرعت آنها دیگر آنطور نیست که ما یک سال پیش نگران بودیم.”

ارزیابی جدید از افول برنامه هسته ای ایران، سبب کاسته شدن از تندی ارزیابی های سال 2010 شده است. اورشلیم و واشنگتن در تابستان گذشته خود را در میانه گمانه زنی های جنگی می دیدند و این موضوع در مقاله آتشین جفری گلدبرگ در مجله آتلانتیک مشاهده شد. وی در آن مقاله از قریب الوقوع بودن اقدام نظامی سخن گفته بود. به نظر می رسد این نگرانی از میان رفته باشد.  

هر روز آشکارتر می شود که خرابکاری های مخفیانه به عنوان ابزار تهاجمی و نیز تحریم های اقتصادی، در حال کسب بسیاری از نتایج مورد انتظار از یک اقدام نظامی هستند، بدون آنکه هزینه آن را در برداشته باشند. این یک رویکرد گول زننده است زیرا از یک سو با پیشنهاد همیشگی آمریکا برای تماس دیپلماتیک با ایران همراه است، و از سوی دیگر با شیوه عملکرد ایران در پیشبرد چندین گزینه در آن واحد مطابقت دارد.

مقامات آمریکا حاضر به گفتگو درباره حملات کامپیوتری مخفیانه و سایر شیوه های خرابکارانه علیه برنامه هسته ای ایران نیستند. با این حال، ما شاهد کارآیی آن در نابودی دستگاه های سانتریفوژ و کاهش عملکرد تأسیسات غنی سازی نطنز هستیم، آن هم در حالی که علت این رویدادها را درک نمی کنیم. البته انتظار هم می رود که نحوه کار عملیات مخفی همین گونه باشد.

علنی ترین تأییدیه برای کارآیی عملیات خرابکارانه، از زبان محمود احمدی نژاد رئیس جمهور ایران شنیده شد. او در ماه نوامبر اعلام کرد بدافزار استاکس نت سبب اختلال در عملکرد نطنز شده است. وی گفت: “آنها موفق شدند به کمک نرم افزاری که در قطعات الکترونیک کار گذاشتند، در تعدادی از سانتریفوژهای ما اختلال ایجاد کنند.”

یک نکته جالب درباره حمله استاکس نت به گزارش 22 دسامبر مؤسسه علوم و امنیت بین المللی مربوط می شود. در این گزارش آمده است که بدافزار استاکس نت برای حمله به کنترل کننده کلیدی الکترونیک سانتریفوژها موسوم به “تبدیل کننده فرکانس” طراحی شده است تا سرعت چرخش دستگاه ها را طوری زیاد و کم کند که سبب اختلال در عملکرد آن شود.

بر اساس گزارش این مؤسسه، بدافزار استاکس نت احتمالاً در اواسط 2009 شروع به کار کرده است. در گزارش آمده است که تا اواخر 2009 یا اوائل 2010، ایران حدود 1000 دستگاه ساننتریفوژ را از دور خارج کرده و آنها را جایگزین کرده است. این وضعیت کمی پیچیده تر از یک خرابکاری معمولی است. تحلیل شرکت ایمنی رایانه ای سیمانتک نشان داده است که کد به کار رفته در بدافزار که شامل کد “ددفو 7” است، ممکن است اشاره ای به یک واژه صنعت هوانوردی به معنی موتور از کار افتاده باشد و یا اشاره ای به فیلم های جیمز باند با کدهای تخیلی  باشد.

بروز تأخیر در برنامه هسته ای ایران حائز اهمیت است زیرا به زمان هشدار استراتژیک برای عکس العمل غرب در برابر هرگونه تلاش ایران در تولید بمب اضافه می کند. مقامات آمریکا تخمین می زنند ایران در آستانه ارتقا غنی سازی اورانیوم تا حد 90 درصد در نطنز برای دستیابی به یک بمب بوده است. چنین اقدامی، که به تجدید ساختار سانتریفوژها نیاز دارد، قابل ردیابی خواهد بود و برای ساخت بمب، حدود یک تا دو سال برای ایران زمان خواهد برد.

ایرانی ها می توانند آنطور که مقامات آمریکایی توصیف می کنند، گاهی “مخفی کاری” کنند و تأسیسات غنی سازی سری نظیر تأسیسات نزدیک قم را بسازند. البته آنها باید ساننتریفوژهای قدیمی را که احتمالاً به بدافزار استاکس نت آلوه است به کار ببرند و یا از مدل های جدید تأیید نشده استفاده کنند. به نظر نمی رسد دانش فنی هسته ای غیر متعارف نظیر استفاده از لیزر و یا رآکتور آب سنگین در حال حاضر برای ایران قابل تصورتر است. دسترسی به دانش فنی روسیه و سایر کشورها نیز متوقف شده  و ایرانی ها نمی توانند سخت افزارهای پیچیده ای نظیر «مجاری فشار» مورد نیاز در رآکتور آب سنگین را به تنهایی بسازند.

دولت اوباما همچنان درها را برای مذاکره باز نگاه داشته و قرار است دور تازه مذاکرات در ماه جاری در استانبول انجام شود. اما خبر واقعی این است که تهران با مشکلات فنی روبروست و این سبب کشیدن نفسی راحت و شاید هم شکفتن گل لبخند در غرب شده است.

 

منبع: واشنگتن پست- 9 ژانویه 2011