نظافت مهم است، یا چگونه اعتراض کنیم؟

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

اعتراض کردن کاری است که می کنیم، چه وقتی پای کسی روی دستمان قرار گرفته و طرف حواس اش نیست و دارد آواز می خواند، چه وقتی رای مان را دزدیدند و به جای رئیس جمهورمان، یک رئیس جمهور دیگر را به زور چسباندند به صندلی، چه زمانی که قرار است هر زنی دو تا شوهر یا هر مردی سه تا زن داشته باشد و می خواهیم اعتراض کنیم که تعداد زنها و شوهرها برابر باشند، چه زمانی که حقوق مان کم است و اضافه حقوق می خواهیم و چه هزار مصیبت و مکافات دیگر. حالا فرض می کنیم که حقوق شما را شش ماه است که نداده اند و شما می خواهید در این مورد اعتراض کنید. در پاریس، در لندن، در تهران، در بغداد صدام، در مسکوی پوتین، در لبنان، در عربستان سعودی، در هر جایی از جهان به یک شکل با شما برخورد می کنند.

فرانسه: صد نفر جمع می شوید و به سندیکای کارگران می روید و درخواست می کنید تظاهرات راه بیاندازند، برای گرفتن اجازه به شهرداری می روید، کارکنان شهرداری بعد از اینکه یک عالمه فحش به سارکوزی دادند، به شما اجازه تظاهرات می دهند، پلیس هم برای حفظ امنیت شما حاضر می شود. وقتی جمع می شوید، در کنار صد تظاهر کننده، دو هزار خبرنگار هم حاضر می شوند و از شما عکس و فیلم می گیرند. دانشجویان تا یک ساعت بعد به شما می پیوندند، زنان فمینیست هم از شما حمایت می کنند. تا حالا شده اید ده هزار نفر، میدان تورکادرو جای سوزن انداختن نیست، تعدادی از مراکشی ها جمع می شوند و مثل موروملخ خیابان رات پر می کنند، آفریقایی هایی که برگه اقامت ندارند هم می آیند تا به نداشتن برگه اقامت اعتراض کنند. رانندگان مترو اعلام می کنند که برای همبستگی سه روز هر نوع حرکت در پاریس متوقف می شود. یک دفعه یکی از مراکشی ها یک ماشین را آتش می زند، بیست نفر دیگر هم پلیس را کتک می زنند، پلیس با گاز اشک آور حمله می کند، تظاهر کنندگان هم با اسپری بیهوش کننده به پلیس حمله می کنند، سه هزار پلیس زخمی و ده هزار ماشین آتش می گیرند. یک تونسی که شرکت بیمه دارد، تمام ماشین های درب و داغانش را می آورد و همه را آتش می زند، بیمه باید پولش را بدهد، در خیابان چپ ها نمایش خیابانی راه می اندازند. سه فیلم سینمایی در این مورد ساخته می شود، خبرنگار بی بی سی و سی ان ان و 14200 خبرگزاری دیگر تظاهرات را پوشش می دهند. شهردار و وزیر استعفا می دهند. حقوق شما پرداخت می شود، به اندازه یک زلزله خسارت وارد آمده است. یک هفته بعد سارکوزی استعفا می دهد، و یک فرانسوی قدبلند دیگر رئیس جمهور می شود.

آمریکا: صد نفر جمع می شوند و به وضع بهداشتی و بیمه اعتراض می کنند و در واشنگتن تظاهرات راه می اندازند، با ورود چپ ها، سیاه پوست ها، مکزیکی ها، دانشجویان، مخالفان بمب اتمی، موافقان بمب اتمی، موتورسوارهای طرفدار موسیقی راک، همجنسگرایان، تعداد جمعیت به صد هزار نفر می رسد. همه علیه اوباما شعار می دهند و عکس های حسن نصرالله، فیدل کاسترو، کیم جونگ ایل، مدونا، مارادونا، احمدی نژاد، استالین، جان لنون را در دست می گیرند. دختر بیل کلینتون هم در جمعیت حاضر می شود، برادپیت و انجلینا جولی با 128 فرزندخوانده شان با پرچم اتیوپی در جمع حاضر می شوند. تنها کسانی که در تظاهرات حاضر نمی شوند، کسانی هستند که تازه گرین کارت گرفته اند. پنجاه هزار فیلمبردار از این مراسم فیلمبرداری می کنند. به مدت سه روز همه شبکه های تلویزیونی تاریخ مبارزات مدنی را نشان می دهند، دولت برای بررسی تظاهرات یک پروژه با دانشگاه هاروارد سفارش می دهد. رئیس جمهور سفرش را به اروپا لغو می کند، موسسات نظرسنجی اعلام می کنند که محبوبیت رئیس جمهور از 44 درصد به 43 درصد کاهش یافته است. پلیس اخطار می کند که مردم هر کاری می خواهند می توانند بکنند، فقط به هیچ چیز نمی توانند حمله کنند. تظاهرات سه روز طول می کشد، دولت تعهد می کند که وضع بهداشت و بیمه را بهتر کند. فردا، رئیس جمهور یک سخنرانی در واشنگتن می گذارد که نیم میلیون نفر در آن شرکت می کنند. صدهزار نفر از آنها همانهایی هستند که در تظاهرات دیروز شرکت کرده بودند.

بلژیک: صد نفر از کارکنان یکی از بانکها به اخراج همکاران شان اعتراض می کنند. 300 عضو حزب سبز بلژیک در حالی که جلیقه، شلوار، کفش، کلاه و جوراب سبز پوشیدند و موهایشان را سبز کردند و چشم هایشان در اثر گذشت زمان سبز شده است، از اخراج شده ها حمایت می کنند. پلیس 13200 نفر از کسانی را که ممکن است به تظاهرات حمله کنند بازداشت و در یک خیابان بالاتر آزاد می کند. عرب های ساکن بلژیک که از هیچ جایی اخراج نشدند، از تظاهر کنندگان حمایت می کنند و جمعیت به دو هزار نفر می رسد. بعد رای گیری می کنند و چون تعداد عرب هایی که برگه اقامت ندارند، بیش از کارکنان اخراجی بانکهاست تصمیم می گیرند به جای اعتراض به اخراج کارمندان، از خارجی های بودن برگه اقامت حمایت کنند. بعد یک عضو فرانسوی زبان حزب سبز در مورد حزب سبز و ضرورت استفاده از دوچرخه سخنرانی می کند، بعد یک عضو دیگر حزب سبز، در مورد ضرورت استفاده از دوچرخه به زبان فلامان سخنرانی می کند، بعد برای اینکه همه متوجه بشوند که این دو نفر چه گفتند، یک نفر حرف آنها را به انگلیسی ترجمه می کند. نماینده بانک اخراج کننده در جمع حاضر می شود و اعلام می کند که بانک حکم اخراج آنان را پس خوانده است، اما آن صد نفر دیگر حاضر نیستند به سرکارشان برگردند، چون اتحادیه اروپا تصمیم گرفته آنها را استخدام کند. این حادثه توسط همه شبکه های تلویزیونی بلژیک گزارش می شود و شب وقتی مردم آن را نگاه می کنند، می گویند “ باز هم سبزها”

سوئیس: صد نفر از کسانی که موقع بسته شدن در سرشان به دیوار خورده، علیه کمپانی مک دونالد شکایت می کنند و تصمیم می گیرند یک تظاهرات آرام برگزار کنند. کلیه احزاب چپ و میانه نیز از آنها حمایت می کنند. تظاهرات با حضور 200 نفر در کنار دریاچه زوریخ برگزار می شود. دولت استعفا می دهد. کمپانی مک دونالد از سوئیس می رود و دویست میلیون دلار خسارت می دهد و به جایش کمپانی برگرکینگ شعبه هایش را اضافه می کند. ضمنا فرودگاهها را هم از نزدیک شهرها به جایی دورتر می برند، دو دریاچه را هم که در هر کدام یک کودک غرق شده، خشک می کنند و دریاچه های دیگری به جای آنها در جایی دیگر ایجاد می کنند.

کوبا: صد نفر از روزنامه نگاران کوبایی تصمیم می گیرند، برای به دست آوردن حق استفاده از کاغذ به میزان کافی و نوشتن نامه به اعضای خانواده یک تظاهرات در هاوانا تشکیل بدهند. آنها تصمیم می گیرند که در یکی از کوههای اطراف هاوانا جمع شوند و از آنجا اعتراض شان را سازماندهی کنند. صبح ساعت هشت هفت هزار نفر، شامل آن صد نفر، اعضای خانواده شان، همسایه ها، کلیه کسانی که می توانستند خبر بدهند، ولی هنوز خواب مانده بودند، دستگیر می شوند و یک ساعت بعد تظاهراتی یک میلیون نفری در هاوانا علیه توطئه آمریکا برای کشتن فیدل کاسترو در بیمارستان تشکیل می شود. آن هفت هزار نفر بکلی محو می شوند و هفت هزار نفر به جای آنها از بولیوی وارد می شوند.

لبنان: صد نفر از کارمندان موسسه حمل و نقل دریایی لبنان توریست، که شش ماه است حقوق شان را نگرفته اند، در بیروت تظاهرات برگزار می کنند. حزب الله لبنان برای حمایت از آنان وارد صحنه می شود و این تظاهرات به یک جمع پانصدهزار نفری تبدیل می شود. بشار اسد ساعت پنج صبح با احمدی نژاد تماس می گیرد و راس ساعت هفت صبح یک گروه ناشناس، خواهرزاده سمیر جعجع را بقتل می رسانند. یک کشتی از ایران راس ساعت ده صبح وارد بیروت می شود، دو هزار خواننده و نقاش و مجسمه ساز فرانسوی نیز تا شب سر می رسند. حماس کنترل غزه را در اختیار می گیرد. هواپیماهای اسرائیل دیوار صوتی را بالای سر لبنان می شکنند. ساعت دو بعد از ظهر ساختمان انجمن یهودیان واقعا یهودی در اورشلیم منفجر می شود. نیم ساعت بعد معاون خالد مشعل در حال رفتن با سه تن از همسرانش به خیابان با هلیکوپتر توپدار کشته می شود، ساعت شش شب دویست موشک حزب الله به اسرائیل اصابت می کند، اسرائیلی ها وارد غزه می شوند و در حال عبور از خیابان های غزه یکی از سربازان اسرائیل تلنگ اش در می رود و در اثر این حادثه سه کودک فلسطینی که یک هفته است جلوی دوربین سی ان ان دارند نان بیار کباب ببر بازی می کنند، زخمی می شوند. تصاویر زخمی شدن این سه کودک و خبر کشته شدن سیصد نفری که فردا کشته خواهند شد در تمام رسانه های جهان پخش می شود. محمود عباس از زنش طلاق می گیرد. کابینه اسرائیل آغاز جنگ سوم جهانی را اعلام می کند. ایران در مدت هفت دقیقه سه فیلم سینمایی در مورد جنایت امروز لبنان می سازد. نیم میلیون فرانسوی بخاطر کشتار غزه خودشان را می زنند و به بیمارستان می روند. ساعت نه شب، در بیروت آتش بس اعلام می شود و همه به دیسکوها می روند تا فردا جنگ را ادامه دهند.

عربستان سعودی: صد نفر از کارکنان هندی خانه پسرعموی وزیر فرهنگ نفت دولت عربستان، برای اعتراض به نداشتن امکان خروج از خانه، تصمیم به اعتصاب می گیرند. سرویس امنیتی عربستان، یک دقیقه بعد جلوی خانه آنها متوقف شده و هر صد نفر را سوار دو اتوبوس کرده و به فرودگاه ریاض می برد و آنها را برای همیشه از عربستان و کلیه کشورهای عرب مجاور اخراج می کند.

عراق عصر صدام: صد نفر از روزنامه نگاران مخالف صدام حسین تصمیم می گیرند که برای اعتراض به محدودیت آزادی بیان در بغداد تظاهرات برگزار کنند. آنها ساعت هشت صبح این تصمیم را می گیرند و از ساعت هشت و نیم صبح هیچ خبری از آنها تا کنون شنیده نشده است.

لهستان: صد نفر از لوله کش های لهستانی که یک روز قبل از شرکت لوله کشی “ ورشوچی” اخراج شده اند، تصمیم می گیرند در ورشو تظاهرات اعتراض آمیزی برگزار کنند. آنها در حالی که پلاکاردهایی در دست دارند، به خیابان می روند. پلیس با دیدن آنها متوجه موضوع شده و به دلیل اینکه خود پلیس هم شش ماه است به کمبود حقوق اعتراض دارد، به تظاهر کنندگان می پیوندد. این خبر به روزنامه های می رسد ولی چون خبر جدیدی نیست، هیچ روزنامه ای خبرنگارش را به آنجا نمی فرستد. بلافاصله صدها هزار لهستانی دیگر به آنها می پیوندند و تصمیم می گیرند که انقلاب کنند، اما یادشان می افتد که به تازگی انقلاب کرده اند. دو ساعت بعد هیات دولت که اعضایش یک سال است حقوق نگرفته اند، به تظاهرات می پیوندند و شب همگی به خانه برمی گردند.

ایران: صد نفر از کارکنان شرکت کاشی “ نظافت” وابسته به سپاه تصمیم می گیرند تظاهراتی جلوی وزارت کار و امور اجتماعی که به وسیله یکی از سرداران سپاه اداره می شود، تشکیل دهند. این تظاهرات تشکیل می شود و چند خبرنگار که برای خبرگزاریهائی کار می کنند که زیر نظر سپاه است، به آنجا می روند و از همه آنها عکس می گیرند و آنها را بازجویی می کنند. نیم ساعت بعد فیلمبرداران تلویزیون که از طرف وزارت اطلاعات ماموریت دارند، خود را به محل می رسانند و از تظاهر کنندگان عکس می گیرند. در همین حال دولت و وزارت اطلاعات و سپاه و نیروی هوایی و نیروی دریایی اعلام می کنند که این تظاهرات مخالف رهبری است. با اقدام موفق وزارت اطلاعات 215 نفر از کارکنان سفارتخانه های انگلیس، فرانسه، آلمان و سایر کشورهای اروپایی دستگیر شده و به جاسوسی در جریان حمله آمریکا به طبس و تلاش برای کودتا علیه مصدق اعتراف می کنند. تظاهر کنندگان نیز دستگیر می شوند و خانه های شان را می گردند. سازمان ملل از کارکنان شرکت نظافت حمایت می کند و کاخ سفید علیه دستگیری آنان اطلاعیه می دهد. زندانیان شرکت نظافت تصمیم به اعتصاب غذا می گیرند، آنان اعلام می کنند تا زمانی که قانون اساسی تغییر نکند، هرگز کوتاه نخواهند آمد. دولت شرکت نظافت را به عنوان یک محل نفوذ اسرائیل در حمام های ایران اعلام می کند و معلوم می شود کل فتنه 88 توسط این شرکت سازماندهی شده و آنان جز با میرحسین موسوی و کروبی، با مشارکت، مجاهدین انقلاب، بهائیان، مجاهدین و موسسه دخترک در هلند رابطه داشته اند. از یک روز بعد الله اکبر در تمام شهرها آغاز می شود و ادامه پیدا می کند.