گزارش

نویسنده
میترا سلطانی

فضای مبهم انسانی…

دیوارهای نگارخانه “سیحون”که یکی از قدیمی‌ترین نگارخانه‌های تهران است، این هفته به نمایشگاهی از عکس‌های “رضا میلانی” اختصاص یافته  که نخستین نمایشگاه انفرادی خود را در این نگارخانه برپا کرده است.
میلانی در این نمایشگاه 14 قطعه عکس در ابعاد 70×100 به نمایش گذاشته است.

رضا میلانی دانش آموخته رشته زبان انگلیسی و دانشجوی رشته معماری است، پیش از این نشان لیاقت از جشنواره جایزه بزرگ تصویر پاریس، جایزه ابداع و خلاقیت هنری امارات متحده عربی، جایزه اول عکس پرتره از ششمین جشنواره بین‌المللی عکس و فیلم دانشجویی را کسب کرده است. همکارمان در تهران نگاهی داشت است به این نمایشگاه…

انسانی تنها در فضایی غریب

عکس های رضا میلانی دراین نمایشگاه نگاه دقیقی به وضعیت امروز انسان درجامعه وبررسی مطرود شدن هر یک از سوژه های خود هم این است. میلانی تلاش می کند در انتخاب موضوعات خود به سراغ فضاهایی بکر برود و تنهایی آدم در داستانک های تصویری خود را به خلاق ترین شکل ممکن بیان کند.

حتی با آنکه خالق آثار  نمایشگاه سیحون در یادداشتی آن ها را تک عکس و مستقل معرفی می کند نکته ی مشترکی که باعث می شود بیننده آنها را به صورت یک مجموعه واحد ببیند و ارتباطی را بین آنها درک کند ، حضور زندگی در این تصاویر است . شاید تنها وجود قایق بدون سر نشین ،  تک درخت ها ، سنگ قبرها و تصویر محوشده ی یک سگ حاکی از زندگی به پایان رسیده و پوچی باشد که بیان آن هدف هنرمند بوده است.

این تصاویر همراه با انسان ، سکوت و خلاْ بی پایانی را به ذهن متبادر می کند که موسیقی پخش شده در محیط نمایشگاه به خوبی با آن همراه می شود. این خلاْ و سکوت موجود در آثار رضا میلانی برآیند “انتخاب موضوع” و “روش بیان تصویری” وی می باشد. شاید برای خلق این تصاویر اغراق شده از فضای طبیعی و مرموز که بی شک ساخته و پرداخته ی ذهن هنرمند است ، فتومونتاژ بهترین کارکرد را داشته است.

عکس ها از لحاظ فنی کمی بازگشت به سبک و سیاقی دارند که مربوط به دوره عکاسی صریح است. با نگاه اول، ذهن مخاطب به سوی فضایی اسطوره ای می رود ، فضایی باستانی ، فضایی که قبلاُ مشاهده نشده یا حداقل نا آشنا مانده ؛ حتی می توان گفت فضای تصویر شده؛ که انسان را به درون تاریخ می برد و صحبت از مردمی می کند که اکنون وجود خارجی ندارند و فقط قسمتی از آنها باقی مانده ، تمدنی که بسیار مرموز بوده ، فضایی متفاوت با فضای آشنای اکنون ما دارد .

البته نکته اینجاست که همین طرفند در انتخاب سوژه ها وطراحی فضای مبهم و مرموزی که القا شده است باعث می شودتا بیننده را وادار به ایستادن جلوی عکس کند، تا لحظاتی آن را با دقت ببیند ! انگار که در پس عکس ها ی مونتاز شده ی او حرفی برای گفتن است .

کیارنگ علایی در یادداشتی که برای این نمایشگاه نوشته، آورده است: “ عکس‌های این نمایشگاه ذهن را به پویایی فرا می‌خوانند و در جاهایی نیز به نشانگاه فرهنگ ما بدل می‌شوند.عکس‌ها معاصرند، رنگ و بوی امروزی را دارند، به آرایش‌های نرم افزاری بزک شده‌اند و همه‌ی این‌ها یعنی این‌که این عکس‌ها رخداد‌های محض وجاری نیستند، بلکه عکاس در پی بازنمایی واقعیتی دیگر است. واقعیتی بازساخته‌ی ذهن خود، نه واقعیت جاری در زندگی امروز. در واقع می‌توان گفت این عکس‌ها با این هیات و آرایش بصری، واسطی میان جهان بیرونی و جهان درونی عکاس هستند و کنکاش در آن‌ها از انطباق ناچیزی میان این دو دنیا خبر می‌دهد.”

سنگ ، زمین، آسمان ، ابرها ی برجسته از جمله عناصری هستند که در اکثر آثار مشترک جلوه می نمایند و از دغدغه های درونی هنرمند سرچشمه می گیرد و نمادهایی  برای تصویر کشیدن درونیات هستند . در برخی از این آثار فضای خالی قسمت قابل توجهی از اثر را تشکیل می داد که این فضاها یا  زمین، آسمان و یا فضای مه آلود و فاقد عنصر می باشد این خصوصیات بیشتر در مورد آثار سیاه و سفید صدق می کند و عکس های رنگی که یکی ازآنها در قطع 1 × 51 متر عرضه شده بود و در کنار دیگر آثار کاملاْ خود نمایی می کرد ؛فضایی به نسبت متفاوت را دنبال می کرد .

مضمون تصاویر، دغدغه اغلب تماشاگران است ، دغدغه ای که سال هاست فکر انسان ها را به خود مشغول کرده است و کم کم تبدیل به مساْله ای روزمره در ذهن همه شده ، آنقدر روز مره که دیگر وقتی صرف فکر کردن به آن نمی کنیم ؛ عظمت طبیعت و بی ارتباطی انسان با آن. ذهن آدمیزاد آنقدر درگیر موضوعات مختلف شده که با طبیعت قهر کرده است .

فضای عکس ها همه دچار حالتی وهم انگیز ؛ یک نوع از بدویت خاص و دچار یک سکوت سنگین و در عین حال پر از راز و ابهام و حرف و حدیث هستند که مسلماْ حاکی از نوع نگاه خاص آفریننده ی آن بوده است . عکس ها تاْکید زیادی بر بداهگی ، رازآلودگی و پیچیدگی خاص همراه با عظمت نمایی دارند. البته فریم های ثبت شده در قاب های این نمایشگاه  در عین حالی که دارای  ریزه کاری های زیاد و بافتی هستند که سراسر کادر را مورد تاْکید قرار می دهند ، در برخی موارد دچار عدم فوکوس دقیق و یک نوع از محو شدگی خاص در تاْکید بیشتر برای بیان موضوع می باشند .

در برخی از عکس ها نیزمی توان نوعی تضاد خود خواسته را مشاهده کرد .