قاب

نویسنده
یوسف محمدی

اهمیت جورج بوش نبودن

جایزه صلح نوبل اوباما از نگاه کارتونیست ها

اهدای جایزه صلح از طرف آکادمی نوبل به باراک اوباما بی شک از بحث برانگیزترین اتفاقات چند هفته اخیر بوده است. انتخابی غیرمنتظره که سوژه ای ناب به دست کارتونیست های حرفه ای مطبوعات امریکا داد تا بازتابنده پرسش های افکار عمومی در این باره باشند. مروری بر آثار این هنرمندان در بخشی موسوم به “جایزه نوبل اوباما” در سایت “کیگل” خلاصه ای از مناقشات گوناگون درباره جایزه صلح نوبل امسال را در اختیار بینندگان می گذارد.

اکثر کارتونیست ها دیدی ناباور، پوزخند آمیز و پرکنایه به این اتفاق دارند و می توان رویکرشان را از شوخی های ساده و بی ضرر تا نقدهای تند و تیز به سیاست جنگ طلبانه و متناقض کاخ سفید و متلک به آکادمی نوبل، دسته بندی کرد.

بسیاری از کارتونیست ها جایزه صلح نوبل امسال را در واقع، جایزه “جورج بوش نبودن” باراک اوباما می دانند. انگار همین که شعارهای افراطی و جنگ طلبانه بوش جای خود را به لحن نرم و پرملاطفت رئیس جمهور سخنور دموکرات ها داده کافی بوده تا آکادمی نوبل به نمایندگی از جامعه جهانی، نفس راحتی بکشد و از سر شوق جایزه صلح را در کف او بگذارد. “داریل کیگل” مدیر سایت، خود از کسانی است که این جایزه را به صورت مدالی با تصویر ضربدرخورده “بوش” بر گردن اوباما به تصویر کشیده است. “استیو برین” نیز ایده ای کاملاً همسان با “کیگل” دارد.

 ”اوباما” اولین رئیس جمهور امریکایی نیست که جایزه صلح نوبل را می برد.“بروس پلینت” تصویر او را در کنار سه رئیس جمهور پیشین که برنده نوبل شده اند رسم کرده، هر کدام دستاوردهای شان را در صلح جهانی به زبان می آورند. دستاورد اوباما از نگاه “پلینت” تنها همین است: “من جایزه را به خاطر جورج بوش نبودن بردم”.

“پت بیگلی” در کارتونی اسکیس وار که خطوط قدرتمند و تاش های به جا،  سرعت عمل اجرا را به نوعی رهایی خوشایند در سبک و تکنیک تبدیل کرده، اعضای آکادمی نوبل را در حال اهدای جایزه به اوباما، به تصویر کشیده است در حالی که اهداگر می گوید: “این جایزه برای نبودن مثل آن جورج بوش فلان فلان شده اهدا می شود!”

“پتریک چپت” ابده ای همسان با “بیگلی” دارد هرچند اجرای او پر حوصله تر اما نه بهتر از دیگری است. اهداگر جایزه در کارتون “چپت” دلیل اهدای آن را “رفع و رجوع کردن گندهایی که جورج بوش بالا آورده بود” عنوان می کند.

بسیاری از کارتونیست ها- حتی هم نظر با اوباما- معتقدند که جایزه صلح نوبل دستاوردی زودهنگام و پیش از وقت برای او بوده است. “فردریک دلیگنی”، “جف دارسی”، “جف استالر”و “جان ترور” از جمله کارتونیست هایی هستند که این را سوژه ای برای خنداندن مخاطب قرار داده اند. “ترور” اوباما را که عزم برای سفری طولانی جزم کرده به تصویر کشیده که در همان قدم اول به خاطر “قدمی عالی!” مورد تفقد آکادمی نوبل قرار گرفته است. در کارتون “جف کوتربا” اعضای آکادمی مشغول اهدای نوبل فیزیک به دانش آموزی دبیرستانی اند که در نمایشگاه علوم مدرسه شرکت کرده و او را به خاطر “آینده نویدبخشی که نشان داده” سزاوار جایزه قلمداد می کنند. “دلیگنی” اوباما را در بر صندلی کارگردانی فیلمی تصویر کرده که هنوز به پایان نرسیده اما اسکار بهترین کارگردانی سال را به خاطر آن دریافت می کند. “هنری پاین” اما بیشترین آثار فکاهه را درباره نوبل صلح اوباما دارد.

 او به مانند “بیگلی” از سبکی اسکیس وار با خطوط پر صلابت سود می برد و در شبیه سازی و اغراق توأم با ایجاز چهره اوباما حتی از بیگلی قوی تر است. در یکی از کارتون های اش به شیوه کمدی های اسلپ استیک، صورت عضو آکادمی نوبل را با یک کیک مورد تفقد قرار داده تا اعتراض اش را به این انتخاب شوخمندانه ابراز کرده باشد، در کار دیگر، در کنار نوبل صلح اوباما، کتابی کودکانه و یک معجون خوراکی معروف را به عنوان برندگان جوایز ادبیات و شیمی سال قرار داده است. “پاین تیر خلاص را اما، در کار دیگری می زند که اوباما را شاد از پیدا کردن جایزه صلح نوبل در یک جعبه خوراکی- چیزی مثل تخم مرغ شانسی- نشان می دهد. در کمیک چهار مرحله ای “بریان دافی” که از بهترین فکاهه های این مجموعه است، اوباما ساعت سه صبح در تختخواب با صدای تلفن از جا می پرد و گوشی را بر می دارد و چنین می شنود: “تبریک آقای اوباما! شما جایزه صلح نوبل را بردید و کل هزینه ها به همراه جایزه در خود سوئد پرداخت خواهد شد.” واکنش رئیس جمهور خوابالود کوبیدن گوشی و ادامه خواب خوش است. وقتی همسرش می پرسد “که بود؟” می گوید: “یکجور فروشنده تلفنی، فکر کنم!”

“ادام زیگلیس”، “کریستو کومانیتسکی”، “جری هولبرت”، “جیمی مارگولیس” و “تایلر جونز” کارتونیست هایی هستند که به شوخی ساده با بادآورده یا زودهنگام بودن جایزه اکتفا نکرده آثارشان را به نیش انتقاد برا ساخته اند. “زیگلیس” اوباما را سوار بر یک تانک نشان می دهد در حالیکه آکادمی نوبل، جایزه صلح را به خاطر تعویض برچسب روی تانک به او اهدا می کند. برچسب دوران بوش که کنده شده بر زمین است عبارت “با ما یا علیه ما” را برخود دارد و برچسب جدید: “امید”.

البته تانک همان تانک است و همچنان دود از لوله آن به هوا رقصان است.

 ”جیمی مارگولیس” نیز تانک را به نشانه سیاست های جنگ طلبانه کاخ سفید گرفته اوباما را سوار بر آن ترسیم کرده است. در همان حال به او خبر می دهند که جایزه صلح نوبل را برده از او می پرسند حالا قصد دارد چه کند که جواب البته سنخیتی با مقوله صلح ندارد: “به افغانستان می روم!” مساله افغانستان اسباب اعتراض تند و تیز “دواین بوت” دیگر کارتونیستی است که با سبکی متفاوت از کولاژ عکس برای خلق کارتون خود سود برده هرچند نتیجه چنگی به دل نمی زند.

شاید تندروانه ترین انتقاد به آکادمی نوبل در کارتون “باب گورل” کارتونیست کهنه کار مستر باشد؛ تصویری از مدال صلح نوبل که شعارهای حک شده بر آن به: “تمایلات ضدامریکایی”، “رادیکالیسم” و “چپگرایی”  تغییر یافته است. در واقع گورل با تأیید غیرمستقیم سیاستهای بین المللی بوش، جایزه صلح را نمایش احساسات ضد امریکایی و چپگرایی آکادمی نوبل دانسته است.

آثار “کریستو کومانیتسکی” و “تایلر جونز” بیشتر در تأیید این نظریه اند که جایزه صلح نوبل امسال ترفند آکادمی نوبل-اروپا- برای جلوگیری از احتمال بروز جنگی دیگر و به نوعی قرار دادن رئیس جمهور تازه در رودروایسی بوده است. “کومانیتسکی” در اثری که سادگی آن به هیچ وجه با پختگی همراه نیست و از شبیه سازی و اغراق ضعیف، رنج می برد، اوباما را به تصویر کشیده که دستور فرستادن نیروی نظامی بیشتر به مناطق جنگی را به خاطر دریافت جایزه صلح نیمه کاره گذاشته است. “جونز” که اصلاً کاریکاتوریست است و پیرو شیوه دیوید لوین در اثری به لحاظ اجرا و ایده پخته تر، که البته از بهترین های او نیست، جایزه صلح را همچون قیدی بر گردن اوباما ترسیم کرده که همچنان پرونده معضلاتی چون عراق، ایران، افغانستان، درمان عمومی و گرمای کره زمین را در کیف دارد.

شاید تنها “جان شرفیوس” باشد که به احساس مسئولیتی که جایزه صلح به اباما داده است رنگی حماسی بخشیده و علاقه خود را به رئیس جمهور دموکرات فاش گفته است. شرفیوس اباما را چون اطلس، اسطوره یونانی تصویر کرده که زمین را یکنفره بر دوش میکشد. اسطوره ای یونانی یا جنگ افروزی ظاهرفریب، در هر حال به نظر می آید با این جایزه نگاه ها با بیم و امید  بیش از پیش به قدم های بعدی باراک اوباما دوخته شده باشد.