گویی عاقبت حکایت ملال آور کشتار زندانیان تحت عنوان محارب و جانی و قاچاقچی، به گوش جامعه جهانی هم رسیده است که با همه امیدواری به دولت روحانی مجبور به ارائه گزارشی از نقض حقوق بشر در این کهنه دیار می شوند آنچنانکه آه از نهاد ولایتمداران نظام بر می اید و چنان بر گزارشگر این نهاد بین المللی می تازند که گویی آنکه خطا یی مرتکب شده “یان کی مون” دبیر کل سازمان ملل بوده که در اعتراض به موارد نقض حقوق ایرانیان و از جمله اعدام های بی رویه ولایتمداران چند خطی به تحریر در آورده و نه جلادان ولایتمداری که به نام دین و مبارزه با قاچاق، مخالفین خود را با کمال وقاحت در مقابل دیدگان ملتی مسخ شده دسته دسته به دار می کشند و جالب آنکه رئیس مجلس ولایی در ارتباط با اعتراض جامعه جهانی به اعدام های بی رویه که تنها یکی از صد ها موارد گزارش شده از نقض حقوق ایرانیان توسط ولایتمداران است ضمن اعتراض به سازمان ملل و “نفاق مدرن” نامیدن گزارش این نهاد بین المللی، خطاب به یان کی مون گفته است :
“آیا دفاع از قاچاقچیان مواد مخدر ارزش جهانی است؟ واقعا خجالتآور است. کدام ارزش انسانی مشترک درباره اعدام قاچاقیان مطلبی گفته است که دبیرکل سازمان ملل را اینگونه به زیاد حرف زدن وا داشته است.”
این گفته رئیس مجلس مصداق حکایت آن زنی است که فرزند خود را به نزد آهنگری می برد و می گوید استاد به فرزند من بیاموز آنچه از زیر و بم این حرفه می دانی، مرد اهنگر قبول می کند و فرزند آن زن را به شاگردی می پذیرد اما هنور یک هفته نگذشته بود که بار دیگر زن به دکان آهنگر می رود و می گوید استاد پسرم دیگر به شاگردی نزد شما نمی اید، اهنگر با تعجب پرسید چرا ؟ زن می گوید پسرم هر آنچه از فن آهنگری بود اموخته است و می خواهم برای او دکان آهنگری باز کنم؛ مرد آهنگر که مات و مبهوت مانده بود از زن پرسید چگونه پسر تو با چند روز امدن به دکان من فن آهنگری را آموخته است ؟
زن با غرور می گوید فرزندم از هوش و ذکاوت خدادادی بهرمند است او می گوید از شما آموخته که هر گاه آهن داغ را بکشی میل می شود، و اگر بر سرش بکوبی بیل.
آهنگرکه از خنده به ریسه افتاده بود گفت واقعا جه فرزند نابغه ای دارید، چون هم خود آموخته و هم به مادرش آموخته است.
حال حکایت این رئیس مجلس فرمانبر ولایی است که همچون برادران اهل فضل خود که در دفاع از عمل جنایتکارانه خود و دیگر عمله های نظام، مکتب لاریجانیسم را در نظام ولایی بنا نهادند، در پاسخ به گزارش نقض حقوق ایرانیان از سوی سازمان ملل، به منطقی متوسل می گردد که به سفسطه می ماند چرا که اقایان ولایتمدار چون جناب لاریجانی کوچک به غلط گمان برده اند آنچه از مقابله با جنایت و مبارزه با مرتکبین جرائم خانمان سوز چون قاچاق مواد مخدر در جهان وجود دارد، می تواند ابزاری برای توجیه سرکوب و قتل عام مخالفین نظام باشد و اگر هم صدای اعتراضی برخاست ازآن، چماقی برای خاموش کردن صدای معترض ساخت غافل که آنچه گمان می برند از علم سیاست آموخته اند و عالم به این حرفه هستند، برای اداره یک دکان فله فروشی هم بکار نمی اید چه رسد به دکان دو نبش سیاست که چلنگری است درآن که هم آتش و هم پتک و نرمی اهن دارد.
امروز دیگر نه تنها بر جهان امیدوار به اصلاح نظام و ایضا دولت تدبیر شیخ حسن که بر هیچ تنابنده ای پوشیده نیست که مقصود و منظور از “نرمش قهرمانانه” ولی فقیه، سازش با جامعه جهانی بر سر نادیده گرفتن جنایات عمله گان ظلم بوده است.
بعبارتی بهتر گویا غیر از رفع تحریم ها وگریز از بن بست اقتصادی، یکی ازده ها انتظارات سران نظام ولایی از توافق هسته ای با گروه ۵+۱، نادیده گرفتن وچشم پوشی جامعه جهانی از عدم رعایت حقوق بشردرایران بود. اما بعد از قطعنامه ای که در همان آغاز مذاکرات ژنوتو سط کمیته سوم مجمع عمومی سازمان ملل صادر شد، گزارش اخیر یان کی مون دو مین شوک جامعه جهانی بر ولایتمدارنی چون برادران لاریجانی ها است که گمان می برند عالم به علم منطق بوده غافل که سفسطه گرانی بیش نیستند ودیگر حنایشان برای خوش باوران به نظام هم رنگی ندارد.