گفت و گو با سیاوش طهمورث
هدف، اتصال دو جریان تاریخی بود…
سیاوش طهمورث همواره به عنوان بازیگری با توانمندی های بالقوه می شناسیم. ایشان پس از گذشت 21 سال باردیگرنمایش “سوگ سیاوش”را به صحنه آورده است. به همین بهانه گفتگویی را با وی ترتیب داده ایم که می خوانید…
آقای طهمورث، نمایش “سوگ سیاوش” را یک بار در سالیان قبل اجرا کردید و امروز دوباره موفق به اجرای آن شدید.
بله، مشکل کجاست؟
دغدغه اجرای دوباره آن در شما زنده شد؟
حتما همین طور است که امروز دوباره دست به اجرای آن برده ام. ضمن اینکه متن قابلت هایی دارد که می تواند 20 سال دیگر هم اجرا شود.
آیا از متن 21 سال قبل تا اجرای امروز تغییراتی درمتن و یا نمایشنامه داشته اید؟
مگر می شود شما امروز با یک قلم مصاحبه تان راروی کاغذ بیاورید و 20 سال دیگر هم دقیقا به همین شکل باشید؟ به هرحال شرایط و زمانه درحال تغییر است و هزاران نکته درراه شما پدیدار می شود که می تواند در نوع کار شما دگرگونی های زیادی را به وجود بیاورد. سوگ سیاوش هم برای من همینطور بود. مهم ترین تغییراتی که خارج از نمایشنامه به وجود می آید گروه مجری و بازیگران آن هستند. خود این جریان با خود پیشنهاد می آورد و دهها نکته برای تغییرات بنیادین.
درساختمان متن به چه تغییراتی رسیدید؟
با هماهنگی های قبلی برخی از دیالوگ ها عوض شدند ولی ساختمان کلی داستان وچهارچوب اصلی تغییرات زیادی نکرده است.
مهم ترین نکته ای که دراجراهای شما همواره به عنوان یک عمل مشترک دیده می شود صحنه های آغازین نمایش وارتباط مستقیم بازیگران و یا عوامل پشت صحنه با تماشاگران است. این نکته برگرفته ازدرون مایه های نمایشنامه است و یا اینکه خود به عنوان کارگردان برای آن تعبیری قایل هستید؟
به هرحال هردو اینها می تواند دست به دست دهندتا شکل استارت نمایش به گونه ای شود که اشاره می شود. متونی که دراین سال ها برای اجرا انتخاب کرده ام اغلب ایرانی بوده اند و تماشاگران من هم از این دست هستند. ما می دانیم که به دلایل مختلف اجتماع ما با مشکلاتی روبروست که آنها را درهنگام بینش اجرا رها نمی کند. بنابراین ما تلاش می کنیم که از این راهکار ذهنیت های بیرونی تماشاگر را تعدیل کنیم و به شرایط و حال وهوای نمایش نزدیک کنیم.
و در اجرای “سوگ سیاوش” با تعارف چای و پذیرایی از تماشاگر این کاررا به سرانجام می رسانید.
بله. مقتضی است که با توجه به اتمسفر نمایش چنین طراحی وچیدمانی دربرابر تماشاگر قرار گیرد. فضای اجرا درمحفل یک قهوه خانه اتفاق می افتد واین مساله می تواند به ما کمک فراوانی کند.
چرا قهوه خانه را به عنوان مکان اجرایی “سوگ سیاوش” انتخاب کردید؟
بهتر از این مکان کجا را سراغ دارید؟ (می خندد) قهوه خانه به عنوان مکانی در فرهنگ ما تعریف می شود که درمراجعین درآن می توانند با گردهم آیی خود سرصحبت را باز کنند و به گپ وگفت بپردازند. اگر دقت داشته باشیم درچنین فضایی مهم ترین بحث ها درمورد داستان ها و ضرب المثل ها واتفاقات روزمره است. سوگ سیاووش به نظرم می توانست درچنین فضایی تعریف و به اجرا برسد.
دوپاره گی درساختار اجرای اثر گاهی اوقات تماشاگر رابه هم می ریزد. برای این نوع طراحی درمتن واجرا هدف خاصی داشتید؟
منظور از دوپاره گی چیست؟
یعنی اینکه ما دریک اپیزود شاهد اجرایی رئالیستی از اشخاصی امروزی هستیم ولی دردیگر قسمت نمایش می بینیم که زمان نمایش به رویکرد تاریخی خود اشاره دارد و حتی دیالوگ وچگونگی اجرای بازیگران هم از جنسی متفاوت وام می گیرد. چرا؟
ما مفهوم نمایش را از یک قالب و فرم دراختیار تماشاگر قرارداده ایم اما منظر اجرا دوتکه است. منظور از این عمل هم اتصال دوجریان تاریخی وامروزی است ونه قطع آن. معتقدم که تاریخ با تمام پیچیدگی هایش همواره درحال تکرار است واین موضوع وداستان هم از آن پیروی می کند.
نگاه شما به عنوان یک فرد از اجتماع درمورد موضوعی تعریف شده ستودنی است اما به عنوان کارگردان اثری که قرار است باتماشاگر ارتباط جدی برقرار کند دچار نقص می شود واین چاله دراجرا باعث سردرگمی است.
این نظر شما است ومن به آن احترام می گذارم.
انتخاب بازیگران نمایش به چه شکلی بود؟
تمام عزیزانی که دراجرای نمایش سوگ سیاوش با من همکاری دارند براساس شناخت ومطالعه ای انتخاب شده اند که من در طی این سال ها با دیدن تئاترهای گوناگون درمورد آنها به نتیجه رسیده ام. همه عوامل نمایش از دوستان خوب وپراستعدادی هستند که هریک باری از دوش من برداشته اند.
اگر قرارباشد چندین سال دیگر این نمایش را به صحنه ببرید باز هم به همین روش اجرا می کنید؟
اگر شرایط زمانه ایجاب کند حتما چنین کاری خواهم کرد. البته با تغییرات جزیی که ناشی ازحرکت زمان است.
شما چند سال یک بار دست به اجرای نمایش می زنید. دلیل حضورناپیوسته شما درتئاتر چیست؟
اتفاقا حضورم کاملا پیوسته است. به دلیل اینکه در سال هایی که تئاتراجرا نمی کنم همواره با آن در ارتباط هستم وبه سالن های نمایش سرمی زنم. اما اینکه چرا هرسال اجرا ندارم علت خاصی ندارد. سعی می کنم تا درشرایط کاربه صحنه ببرم که نیازها را احساس کنم.