” وزیرمحترم ارشاد” از روزی که سر کار آمده کارهای فراوانی انجام داده است ، و مهم ترینش تلاش برای رفعِ فیلترِ فیسبوک است که هر پنج دقیقه یکبار روی آن تاکید دارد.
بالاخره اعصاب محسنی اژهایِ “ دادستان محترم”را خورد کرد و فرمایش فرمود:“انقدر پات رو تو کفش ما نکن” ، البته بنده در همینجا به آقای جنتی توصیه میکنم که به حرف ایشان را گوش بدهد ، وگرنه میدهد پورمحمدی گازش بگیرد.
اما” وزیرِ محترمِ فرهنگ و ارشاد” باز هم به کوشش فیس بوکی خود ادامه داد: “اگر به عقب بازگردیم، میبینیم خیلی کارها که در اول انقلاب انجام شده مضحک به نظر میآید؛ مثل این که ویدئو و دستگاه فکس ممنوع بود.”
بله…مضحکها کم نیست ، من و تو کم گفتیم ، متاسفانه اگر به حال حاضر هم نگاه کنیم خیلی کارها مضحک به نظر میآیند ، کاش فقط فیسبوک بود ، کاش واقعاً بزرگترین معضل فرهنگی و ارشادیِ ما فیسبوک بود.
یکی از مضحکترین اتفاقاتی که بعد از انقلاب افتاد مسئول شدنِ نا مسئولان در حکومت بود ، از رانندهی آیت الله خمینی بگیر تا وزیر فرهنگ و ارشاد حال حاضر ، شخصی که به اندازهی کافی سابقهی کار فرهنگی ندارد ناگهان میشود وزیرِ یکی از مهمترین وزارتخانههای مملکت ، از این مضحکتر؟
بگذریم…ایشان در قسمتِ دیگری از سخنان خود آوردهاند که:“به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلو رشد چیزی را در کشور نمیتوان گرفت. از این رو، مسئله فیلتر بودن فیسبوک جزو مواردی است که پس از مدت زمانی حل خواهد شد”.
به بهانهی حفظِ ارزشهای اسلامی جلوی رشد چیزی را در کشور نمیتوان گرفت؟ به بهانهی حفظِ ارزشهای اسلامی جلوی مردم را در خیابان میگیرند ، جلوی روزنامهی آسمان و نشاط را هم که در دورهی خودتان گرفتند ، عصبانی نیستم هم که … جناب جنتی ، کجای کاری؟
وی همچنین افزود: “به هر حال من شخصا با مجموعه فرهیختگان در کشور اعتقاد داریم که نمیتوانیم افراد را در محیطی محدود محصور کنیم و ادعا کنیم هیچ ارتباطی با دنیا نداریم و به بهانه حفظ ارزشهای اسلامی جلو چیزی را بگیریم.”
حال سوالی که برای من ایجاد شده ایناست که فرهیختگان ما یا در محیطی محصور هستند و یا در خارج از کشور به سر میبرند ، پس این فرهیختگانی که آقای جنتی میگوید چه کسانی هستند دقیقاً؟ اگر هستند چرا قبل از هر چیز کاری برای رهاییِ افراد از حصر نمیکنند؟ یعنی مسئلهی فیسبوک مهمتر از مسئلهی فرهیختگانِ محصور است؟
اصلاً شما این حرفها را ول کنید ، ببینید کار ما به کجا رسیدهاست که فیسبوک شدهاست “مسئله” ، یعنی در واقع بهتر است بگویم شما ببینید ما به لطفِ دولتِ منصور شاهی چقدر خوشبخت شدهایم که در حال حاضر مسئله فیسبوک است.
به یک اروپایی بگویی “وی پی ان داری؟” با تعجب نگاهت میکند و میگوید:“کَن یو اسپیک انگلیش؟”
ایشان در بخش دیگری از سخنان خود آوردهاند:” در دولت چنین تفکری وجود ندارد که شبکههای اجتماعی را فیلتر کنیم ، در کارگروه مصادیق مجرمانه که شش وزیر در آن عضو هستند، درخواست جلسه دادهایم. مباحث را در این زمینه به تفسیر بیان کردهایم و اعلام کردهایم نمیتوانیم دور خود حصار بکشیم” ، این در حالیست که خود رییس کارگروه گفتهاست:” دشمن نظام جمهوری اسلامی”، “سایتی صهیونیستی و جاسوسی” و “سایتی دارای محتوای مستهجن و عامل روابط نامشروع”دانست و مسئولان جمهوری اسلامی را از عضویت در آن برحذر داشت.”
اولاً که خدا را شکر که دولت مخالف فیلترینگ است و شش وزیرِ آن عضوِ کارگروه هستند و رییساش همچین حرفی زدهاست ، ماندهام اگر در جلسه به جای شش وزیر تنگ و دستمال کاغذی و گلدان بود، رییس کارگروه به چه نتیجهای میرسید.
دوماً اینکه شما این کلمات را کنارِ هم نگاه کنید:“فیسبوک – دشمن نظام جمهوری اسلامی – صهیونیستی و جاسوسی – محتوای مستهجن و عامل روابط نا مشروع” شما اگر این کلمات را همراهِ همدیگر با هم داخلِ یک دستگاه میکسر هم بندازید باز به هم ربط پیدا نخواهند کرد.
حالا شما حساب کنید، کشوری که برای رفعِ فیلترِ فیسبوکش یک همچین مسئلهای دارد میخواهد به انرژی هستهای هم دست پیدا کند و روی صلحآمیز بودناش هم تاکید دارد و توقع هم دارد که دنیا و مردم باورش کنند.
سخن را با دیالوگِ مشهورِ حاجی واشنگتن تمام میکنم:
ملیجک در گلدان نقره میشاشد ، چه انتظاری از این دودمان با آن سرسلسلهی اخته؟ خلق خدا به چه روزی افتادهاند از “تدبیر” ما.