در حالیکه جامعه ایران شاهد افزایش بی سابقه شکاف طبقاتی و سقوط اقشار مختلف اجتماعی به زیر خط فقرست، نشریه ”المانیتور” با معرفی صفحه ای در شبکه اجتماعی اینستاگرام، از “بچه پولدارهای ایرانی” گزارشی منتشر کرده که بازتاب وسیعی در سطح محافل سیاسی و اقتصادی و همچنین رسانه ها و شبکه های اجتماعی داشته است.
المانیتور نوشته است: “این تصاویر نشاندهنده زندگی پسران و دختران طبقه خاصی در ایران است که میتوان آنها را یکدرصدیهای ایران نامید و این در شرایطی است که رسانههای غربی پر از کلیشههای عجیب و غریب از زندگی در ایران است. فهرست این کلیشهها البته بیپایان است.در حالی که موقعیت واقعی بسیاری از تصاویر موجود در حساب کاربری با نام @richkidsoftehran در اینستاگرام به دلیل عکاسی در فضاهای داخلی قابل تشخیص نیست، برخی از مواد خوراکی با برندهای ایرانی در کنار گرانترین مشروبهای غربی قرار گرفته است. کسی که با ایران آشنا باشد، میتواند به سادگی نماهایی از خیابانهای فرشته و الهیه را در این تصاویر ببیند. خودروهای گرانبهای وارداتی که مخصوص مناطق خاصی از تهران است، با پلاکهای فارسی در این تصاویر خودنمایی میکند.هرچند باور کردنی نیست، ولی نشریه معتبر اکونومیست گزارش داده که پورشه در سال ۲۰۱۱، در تهران بیش از هر شهر دیگری در خاورمیانه فروش داشته است. حتی میتوان تصاویری از رستوران سنتی دیوان را دید که در خیابانی است که کانون دور دور کردن طبقهای خاص در تهران است و اگر این شما را راضی نمیکند، میتوانید به تصویر پسری توجه کنید که همراه با عزیزان! خود سوار بر خودرویی آلمانی لذت میبرد. یکی از کاربران به فینگلیش نوشته است: “ما این صفحه را ایجاد کردیم تا نشان دهیم زندگی در ایران همیشه بد نیست”.
انتشار این تصاویر که با بازتاب وسیعی در بین کاربران شبکه های اجتماعی همراه بود، واکنش سایت ها را نیز در پی داشت، از جمله سایت تیک که نوشت: “این تصاویر نشاندهنده زندگی افرادی خاص و در شرایطی است که عموم مردم تحت فشار تحریمهای سخت اقتصادی غرب هستند، ولی به نظر میرسد، به رغم مشکلات اقتصادی و تورم وحشتناک ایران در سالهای اخیر، ثروت نزد عدهای که در بازار سیاه و فساد اقتصادی دستی دارند، همواره در حال افزایش بوده است”.
روزنامه تازه تاسیس “تعادل” هم می نویسد: “این گروه که میتوانند حتی تا یکمیلیارد تومان فقط برای خرید اتومبیل اختصاص دهند، از قشر نوکیسهیی است که در ۸ سال فعالیت دولتهای نهم و دهم مثل قارچ روییدند.باید ریشههای آن را جستوجو کرد و دید که سرچشمههای زاد و رشد نوکیسهها در این چند سال چه فعالیتهایی و کدام تصمیمها بودهاند. یکی از سرچشمههای زاد و رشد نوکیسههای افسانهیی ایرانی در ۸ سال سپری شده را باید در رانتهای بازار ارز جستوجو کرد. وقتی نماینده مجلس با صراحت گفته است که بانک مرکزی ۱۱میلیارد دلار ارز در اختیار گروه معدودی قرار داده است تا آنها را در بازار توزیع کنند و راه صعود ارزهای معتبر را ببندند و آنها از این مبلغ رانتهای کلان بردهاند. یک سرچشمه دیگر رانتها و فسادهایی که زایش نوکیسههای استثنایی ایران را ممکن کرده است بازار تجارت بوده است. وقتی یک فرد میتواند با مراجعه به سازمان دولتی که مجوز واردات شکر را در اختیار دارد امتیاز میدهد و این فرد در یک دوره کوتاه ۲۵۰میلیارد تومان از واردات شکر رانت نصیبش میشود، آیا این راه مناسبی برای زایش نوکیسهها نیست. روزی که مسوولان سابق بانک مرکزی با تاسیس اتاق مبادله ارزی و دادن ارز ۱۲۲۶ تومانی، میلیاردها دلار پول به کسانی میدهند که تجارت را تسهیل کنند و آنها کالاهای وارداتی را به قیمتهای آزاد عرضه میکنند و میلیاردها تومان رانت نصیب آنها میشود آیا نباید این محل فساد را بازکاوی کرد؟ دادن امتیاز انحصاری ساخت جاده، پل، فرودگاه، نیروگاه، ارتباطات و ساخت زیربناها، دانشگاهها و… به یک گروه خاص همان فعالیتهای فسادزایی است که به زایش نوکیسهها کمک میکند. وجود نوکیسههایی که با سودهای بادآورده در پناه اقتصاد دولتی و متمرکز در جامعه ایرانی از هر زهری مهلکتر است و آتش غبطه، حسرت و افسردگی میلیونها جوان تحصیلکرده بیکار را شعلهور میکند و به ناامنی احتمالی سیاسی- اجتماعی منجر میشود را باید جدی گرفت و اجازه نداد بار دیگر این شرایط تکرار شود. نوکیسهها راه را برای گسترش حسرت ملی هموار و جامعه را به قطبی اندوهبار تبدیل میکنند”.
خودنمایی نوکیسه ها در شبکه های مجازی با واکنش ناصر فکوهی، استادیار دانشگاه تهران هم مواجه شده که گفته است: “در اروپا خیلی کم می بینید که خانواده ها پول های فراوان و بی رویه را به فرزندان خود بدهند در حالی که در ایران این گونه نیست و خودنمایی در نسل دوم بسیار مشاهده می شود. برخی جوانان ۱۸ ساله ایرانی ماشین های ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون تومانی را سوار می شوند و این نوکسیگی در بدترین شرایط خودش است که اکنون درکشور با آن روبرو هستیم. فرد نه تنها خودش این پول را به راحتی خرج می کند و دور می ریزد بلکه دست فرزندانش هم می دهد تا خرج کنند و این گونه رفتارها بعد درجامعه تبدیل به یک آسیب عمومی می شود و باعث می شود سیستم اجتماعی ما به سمت پول درمانی برود. اکثر مردم جامعه ما تصور می کنند پول داروی معجزه آسایی است. در حقیقت سرمایه داری پولی است که در سطح جهان این مصیبت را به وجود آورده و کشورهای صنعتی را ورشکست کرده است. سرمایه داری صنعتی بعد از جنگ جهانی دوم توسط سرمایه داری پولی به شدت ضربه خورد”.
علی شمس اردکانی، اقتصاددان هم می گوید: “تخمین ها بر این است که در هفت سال گذشته دویست میلیارد دلار منابع ارزی کشور در اثر سیاستهای وهمی که می خواسته اند با واردات رفاه بیافرینند (نمونه بارز اقتصاد و علم الاجتماع وهمی) نصیب گروه هایی شده است که با تبدیل آنها به ریال در بازار آزاد و احیاناً با یک گردش در کالاهای وارداتی منابع عظیم از ثروت و نقدینگی بدست آورده اند. تخمین من بر آن است که حدود چهل میلیارد دلار از این منابع در یک و نیم سال اخیر وارد بازار پولی شده است. یعنی در بازار غیر رسمی ارز هر دلار آن حداقل برای اصحاب این رانت ها ۱۳۰۰ تومان درآمد باد آورده ایجاد کرده است. این پدیده یعنی جهش نقدینگی برای رانت خواران معادل پنجاه و دو هزار میلیارد تومان که تقریبا” معادل دو برابر کل مالیاتهای دریافتی کشور در سال ۱۳۹۰ است. حال چگونه است که دستگاه مالیات کشور که دست از سر حقوق بگیران بر نمیدارند و مدیران بنگاههای تولیدی کشور را یکی پس از دیگری مجازات ، جریمه و ممنوع الخروج میکند از این رانت خبری ندارد!!
جزء کوچکی از این پنجاه و دو هزار میلیارد تومان صرف خرید هزاران اتومبیل گران قیمت وارداتی شده که برخی خانواده های نوکیسه نوعاً آنرا در اختیار دیوانه شهوت و جنایت که در هیکل و صورت آدمی می نمایند قرار داده اند و آنها هم به جان و ناموس شهروندان افتاده اند و در خیابانهای شمالی پایتخت جلوه می کنند.”
گفتنیست، به دلایل فرهنگی متعدد، داشتن خودروهای لوکس از جمله مظاهر “خوشبختی” در ایران است به طوری که طبقات نوکیسه طی ۵ سال گذشته رقمی معادل ۶۰۰ میلیون دلار از پول های با منشاء نامشخص و رانتی را صرف واردات این خودروها کرده اند.