روی یک پارچه زرد رنگ خطاب به مدیر یک دبستان نوشتهاند “ ما به هیچ عنوان راضی به ثبتنام اتباع خارجه(افغان) در این آموزشگاه نیستیم. از طرف اهالی شهیدپرور فیروزآباد” و آن را جلوی در ورودی یکی از مدارس این منطقه که از توابع شهر صدوق در استان یزد است، نصب کردهاند. اولین بار وبسایت خبری “میبدخبر” با انتشار عکسهایی از نصب این پارچهنوشت خبر داد. اگر چه چند ساعت بعد این خبر از روی سایت حذف شده بود اما به سرعت مورد توجه دیگر وبسایتهای خبری و شبکههای اجتماعی قرار گرفت. بسیاری از کاربران این شبکهها با به اشتراک گذاشتن این خبر، آن را شرم آور دانستند و این قبیل اقدامات را نژادپرستانه خواندند. واکنشهایی که پیشتر هم در مورد وقایعی مانند جلوگیری از ورود افغانها به مراکز تفریحی در جشن سیزدهبه در شاهدش بودیم و منجر به لغو این ممنوعیتها هم شد.
در مورد اقدام اخیر برخی شهروندان ایرانی و همچنین دیگر مسائل مربوط به اتباع افغان در ایران با “پرویز کاوه” سردبیر روزنامه “هشت صبح” چاپ کابل که یکی از پر مخاطبترین رسانههای افغانستان است، گفتوگو کردهایم. او این قبیل رفتارها را در ایران سابقه دار میداند و معتقد است مقامات ایرانی نه تنها از مهاجران افغان در ایران حمایت نکردهاند بلکه عامل به وجود آمدن برخی از این رفتارهای نژادگرایانه هم هستند. کاوه میگوید عدهای از ایجاد فاصله بین دو ملت سود میبرند و دولت ایران هم با اخراج گسترده اتباع افغان، دولت افغانستان و کشورهای غربی را تحت فشار میگذارد. او همچنین از حساس شدن افکار عمومی افغانستان و احتمال بروز اقدامهای مشابه در برابر شهرواندان ایرانی سخن میگوید.
مشروح گفتوگوی “روز” با پرویز کاوه را در ادامه میخوانید:
آقای کاوه، همانطور که میدانید برخی از اهالی یکی از شهرستانهای ایران با نصب پارچه نوشتی بر سر در ورودی یک آموزشگاه خواستهاند که از ورود دانش آموزان افغان به این مرکز جلوگیری شود، نظر شما به عنوان یکی از اهالی رسانه در افغانستان چیست؟ چقدر در جریان این گونه رفتارها هستید؟
بدون شک چنین اتفاقاتی بارها در ایران افتاده است. بارها کودکان و دانشآموزان افغان از تحصیل محروم شدهاند و زمینه تحصیل برایشان فراهم نشده است. در اقدام اخیر هم آنطور که گزارشها میگویند و عکسها و شواهدش در اختیار رسانههای افغانستان قرار گرفته، برخی افراد و اهالی محل خواهان ممنوع شدن ورود افغان ها به آموزشگاه شدهاند که این یک برخورد خلاف موازین حقوق بشر در خصوص افغانهای مهاجری است که در ایران زندگی میکنند. این نوع رفتار تلاش برای ضایع کردن حقوق آموزشی شهروندان افغان است. من فکر میکنم نهادهای مدنی و رسانهها چه در ایران و چه در افغانستان مسئولیت دارند در برابر چنین اقداماتی، از جانب هرکسی باشد، قد علم بکنند، بایستند و مبارزه بکنند.
از مسئولیت نهادهای مدنی گفتید، چه مسئولیتی متوجه مسئولان دولتی ایران هست؟
در گذشته هم مواردی بوده که ورود اتباع افغان به برخی ازپارکها و مراکز تفریخی ممنوع شده است، حتی بوده مواردی که از ورود افغانها به حمامهای عمومی هم جلوگیری شده است. این روند به هر شکلی که اتفاق میافتد و هر کسی که در این رویدادها دست دارد، بر عهده مسئولین دولتی است که مداخله کند و حق دسترسی به درس، تفریح و کار را برای مهاجرین افغان که در ایران به سر میبرند میسر و مهیا کند. بدون شک دولت مسئولیت دارد جلوی افراد یا نهادهایی را که مانع آزادیهای فردی افغانها در ایران میشود، بگیرد.
سالهاست که افغانها در ایران حضور دارند ولی چند صباحی است که چنین رفتارهایی از سوی برخی ایرانیان بیشتر از پیش مشاهده میشود. به نظر شما دلیل این رفتارها با وجود قرابتهای فرهنگی و زبانی و… بین دو ملت چیست؟
من فکر می کنم در این زمینه باید ارزیابیهای دقیق و واقعبینانه در ایران صورت بگیرد تا دلایل چنین اقداماتی به طور دقیق مشخص شود. اما از طرفی فکر می کنم که برخی از افراد در پی ایجاد فاصله در بین مردمِ دو کشور هستند و با انجام چنین رفتارهایی تلاش میکنند تا زمینه را برای ایجاد سوءتفاهم بین ملتهای ایران و افغانستان میسر کنند. بدون شک حکومت ایران در بسیاری از موارد مانند اخراج افغانها از ایران، به این روند کمک میکند و این ذهنیت را تقویت میکند که مردم ایران جلوی آزادی افغانها را بگیرند.
گزارشها از این حکایت دارد که افکار عمومی در افغانستان هم نسبت به این قبیل رفتارها حساس شدهاند، شما اطلاع دارید که افغانها طی این مدت چه واکنشهایی نشان دادهاند؟
بدون شک واکنشهای که در داخل افغانستان در برابر چنین اقداماتی دیده میشود و صورت میگیرد واکنشهایی است که بیشتر جنبه احساساتی دارد. یعنی افغانها با دیدن چنین رویدادها و چنین وقایعی به صورت جدی احساساتی میشوند و در بسیاری از مواقع در برابر نهادهای دیپلماتیک و سیاسی ایران در افغانستان دست به تظاهرات میزنند. این خودش باعث میشود که افغانها هم درمواردی به آزار و اذیت اتباع ایرانی در افغانستان دست بزنند. من فکر میکنم چنین رفتارهایی به هیچ وجه به نفع ملتهای ایران و افغانستان نیست. این ملتها خیلی به هم نزدیک هستند. جدا از مرزبندیهای سیاسی که بین این دو کشور وجود دارد مردم ایران و افغانستان دارای زبان مشترک، فرهنگ مشترک و اشتراکات فراوان دیگر هستند. افکار عمومی در افغانستان در برابر چنین رویدادهایی به شدت صدمه میبیند و دست به واکنشهای احساسی میزند و مقابله به مثل میکند.
به نظر شما فاصله افتادن میان مردم افغان و ایرانیان به نفع چه افراد یا جریاناتی است؟
زمانی که دولت ایران بحث اخراج مهاجران افغان را مطرح میکند که البته در بسیاری موارد این مساله به عنوان ابزار فشار روی دولت افغانستان به حساب میآید، باعث میشود که افکار عمومی در ایران به این فکر کنند که به وجود افغانها در ایران نیاز نیست و یا این که باید ایران را ترک کنند. یکی از راههایی که میشود به افغانها فشار آورد تا ایران را ترک بکنند همین است که جلوی آموزش، تفریح و آزادیهای فردی و مدنیشان را گرفت.
یعنی شما معتقد هستید رفتار مردم تابعی از رفتار حکومت است؟
کاملا و بدون شک. بسیاری از افغانها، به خاطر جنگهای زیادی که در کشورجریان داشته به ایران مهاجرت کردهاند و در این کشور زندگی و کار کردهاند، اما از وقتی که دولت دست به اقداماتی در برابر مهاجرین افغان زد، می بینیم برخورد برخی از ایرانیها در مسیری حرکت میکند که سیاستهای دولت در حرکت است. یعنی به نحوی افکار عمومی مردم ایران از عملکرد حکومت ایران در این زمینه الهام میگیرد و دست به چنین کارهایی میزنند.
برخی از عملکردهای حکومت ایران برخورهای نژادپرستانه را دربین مردم ایران ترویج میکند. ما میبینیم که در بسیاری از موارد قوانینی دربرابرنژاد پرستی و دربرابر برخوردهای متفاوت با شهرندان ایران در این کشور نافذ است اما در برابر افغانها یا در برابر برخورد تبعیضآمیز افراد با افغانها اعمال نمیشود. ضمانتهای قانونی برای حمایت از مهاجرین افغان که در ایران به سر میبرند وجود ندارد و دولت همواره به دنبال تحت فشار قرار دادن اتباع افغان به عناوین مختلف است.
در حال حاضر مهمترین مشکلات مهاجران افغان در ایران چیست؟
یکی از مشکلات بزرگ افغانها در ایران این است که در مواردی که به زندان میافتند دسترسی به محاکمه عادلانه ندارند. در سلولهای انفرادی از آنها بازجویی میشود و در زمان بازجویی مورد شکنجه قرار میگیرند. نهادهای حقوق بشری در داخل افغانستان و سایر کشورها و حتی فعالان حقوق بشر ایرانی اذعان میکنند که یکی از مواردی که همواره برای مهاجرین افغان مشکل خلق کرده این است که دولت ایران در زمینه محاکمه عادلانه اتباع افغانستان بسیار بیتوجه است. دومین مورد این است که گاهی اتقاق میافتد که اتباع افغان را به صورت اجباری از مرزها خارج میکنند که این باعث میشود خانوادهها از هم بپاشند و از یکدیگرجدا شوند. ما موارد بسیاری در افغانستان داریم که فرزندهای یک خانواده به اجبار از ایران اخراج شدند. در صورتی که والدین و دیگر اعضای خانوادهشان هنوز در ایران هستند و خبر ندارند که چه بر سر فرزندانشان آمده است؟ آیا جانشان را از دست دادهاند؟ گم شده و یا اینکه اخراج شدهاند. اینها مشکلاتی است که به صورت گسترده در بین مهاجران افغانستان که در ایران هستند وجود دارد.
به عنوان آخرین سوال؛ شما راه حل را در چه میبینید؟ چطور باید به تبعیضهایی که علیه افغانها در ایران وجود دارد و همچنین مشکلات مهاجرین افغان پایان داده شود؟
یکی از راهها این است که دولت افغانستان و دولت ایران روی این مساله بیشتر صحبت کنند، تا قواعد وضع بشود و قراردادها و توافقنامهها در این زمینه به امضای دو طرف برسد. بارها نهادهای مدنی و حقوق بشری روی دولت افغانستان فشارهای لازم را وارد کردهاند تا با مقامات ایرانی وارد مذاکره بشوند و برای حل مشکلات افغانها آنگونه که ممکن است اقدام کنند. اما ما میبینیم که طرف ایرانی در بیشتر موارد به خاطر فشار وارد کردن به دولت افغانستان و همچنین فشار آوردن به کشورهای غربی که در افغانستان حضور دارند مشکلاتی را برای افغانها خلق میکند و دست به اخراج دستهجمعی اتباع افغان میزند. قردادهای دو جانبه بین دو دولت میتواند در این موارد راهگشا باشد ضمن اینکه دولت ایران باید به قوانین بینالمللی در زمینه حمایت از حقوق مهاجران پایبند باشد و به این قواعد و قوانین احترام بگذارد.