یک عمرتلاش برای دائره المعارف ایرانی

نویسنده

» مقاله نیویورک تایمز در باره احسان یارشاطر و بریتانیکا

پاتریشیا کهن

رالف الیسون 40 سال روی کتابش “جون تیت” کار کرد بدون آنکه آنرا تمام کند. آنتونی گاودی، معمار اسپانیایی هم 43 سال روی کلیسای “ساگرادا” کار کرد و ساختمان آن هنوز دامه دارد. احسان یارشاطر هم نمونه دیگری از همین آثار ناتمام است.

او در سن 53 سالگی کار عظیم خود را برای تدوین دائره التمعارفی برای تاریخ و فرهنگ ایران شروع کرد. در 75 سالگی به دنبال جانشینی برای خود بود. کسی را   پیدا نکرد و همچنان ادامه داد. اکنون 91 سال دارد.

او می گوید: “ماموریت من تمام کردن دائره المعارف است.”

او بخوبی می داند که به تنهایی از عهده این کار، که هر روز ابعاد و حواشی آن گسترده تر می شود، برنخواهد آمد. مرتبا مدخل هایی باید اضافه شود و مطالبی وجود دارد که باید به روز شود. آقای یارشاطر بالاخره با وقف یک بنیاد خیریه خصوصی به ارزش 12 میلیون دلار و انتخاب سه محقق برای ادامه کار، ترتیبی داده است که کار تدوین دائره المعارف به اتمام برسد.

همت و اراده آقای یار شاطر خیره کننده است. او با سرمایه ای که از سوی بنیاد ملی بشری در اختیار او گذارده شد، به ایجاد جامع ترین گردآوری از چندین هزارسال تاریخ و زبان وفرهنگ خاورمیانه، و شبه قاره هند و اسیای مرکزی همت گمارد.

علی بنوعزیزی، استاد کالج بوستون می گوید: “چیزی مشابه آن وجود ندارد.”

کار یارشاطر، برخلاف سایر دائره المعارف ها که خلاصه ای از دانش موجود را در خود گرد می آورند، تحقیقات اصیلی را ارائه می دهد. آقای بانوعزیزی گفت: “خیلی از مقالات آن مستلزم تحقیق بوده است.”

یارشاطر می گوید: “هدف این است که برای هر موضوع بهترین آدم را در سراسر دنیا پیدا کنیم.”

با این دیدگاه، به عنوان مثال او برای یافتن کسی که در باره شهرنشینی در سیستان و بلوچستان بنویسد دو سال و نیم وقت صرف کرد.

آقای یار شاطر، 32 سال است که به ایران نرفته است؛ یعنی از زمان انقلاب آیت الله خمینی در سال 1979 که باعث سرنگونی شاه ایران شد. آقای یارشاطر با صدایی آهسته می گوید: “بی طرفی دائره المعارف به مذاق حکومت ایران خوش نمی آید.”

لرزشی که از چند سال پیش در دستان او شروع شد و بتدریج به زانو ها و هنجره او هم سرایت کرده، سرعت او را کم کرده است و او را وادار به استفاده از کمک کرده است. از این که بگذریم وضعیت سلامت او خوب است. او با غرور می گوید: “سیستم ایمنی من خیلی خوب کار می کند.”

یارشاطر سال های دراز تا دیر وقت شب کار می کرد و همسرش در مرکز ایرانیان به دنبال او می آمد. او با قدردانی می گوید: “زنان زیادی را نمی شناسم که چنین چیزی را تحمل کنند.” (او در سال 1999 فوت کرد؛ آنها دارای فرزند نیستند.)

احمد کریمی حکاک، مدیر مرکز مطالعات ایرانی در دانشگاه مریلند، که 40 سال است یارشاطر را می شناسد می گوید: “من دیدم که او بدون وقفه روزی 12 ساعت کار می کند.” او زمانی را به یاد می آورد که آقای یارشاطر شبی تا ساعت 3 بعد از نیمه شب کرد و سه ساعت بعد با گرفتن دوش آماده رفتن به سر کار شد.

یارشاطر از بقیه هم انتظار دارد به همین اندازه به کار علاقه داشته باشند. او 17 سال در جستجوی جانشینی برای خود بود؛ یکی از نامزد های این جانشینی را قبلا به دلیل اینکه “بیش از حد در فکر تعداد روزهای تعطیل سالیانه و ساعات کار بود” رد کرده بود.

او در حال حاضر تا ساعت 9 شب کار می کند و بعد از همه همکاران خود محل کار را ترک می کند. وقتی به خانه می رسد به سرگرمی این روزهایش می پردازد: خواندن زبان روسی.

بیش از 1480 محقق در سراسر دنیا که 6500 مدخل را برای دائره المعارف تهیه کرده اند با پشتکار خستگی ناپذیر یارشاطر آشنا هستند. آقای کریمی حکاک می گوید: “او به هر وسیله ای شما را مجبور می کند کاری را که می خواهد انجام دهید.” تعداد 800 مدخل از این دائره المعارف بصورت آنلاین وجود دارد.

سردبیر دائره المعارف، احمد اشرف، می گوید او یک سال بر روی مدخلی در باره طبقات اجتماعی کار کرده است. او برای این کار مبلغ 1000 دلار دریافت کرده است. او می گوید: “ما در اینجا با نصف حقوق کار می کنیم. در اینجا فقط عشق به کار مهم است.”

تصحیح متون کار دشواری است. یارشاطر تا همین اواخر هر مدخل را به دقت مطالعه و تصحیح می کرد. از آنجا که دائره المعارف از مراجع تحقیق اصلی است، هر یک از مطالب آن باید از طریق منابع متعدد تائید شده باشد.

روی متحده، استاد هاوارد می گوید: “او از من خواست چند صد مدخل بنویسم. من یکی نوشتم.”

آقای متحده می گوید آقای یارشاطر آخرین نفر از نسل محققینی است که معتقدند کل تاریخ بشریت را می توان با مرور چند زبان اصلی مرور کرد.

یارشاطر پیش از اینکه مشغول کار دائره المعارف شود به سراسر ایران سفر کرد و لهجه های دور افتاده را کشف کرد و کتاب مرجع فوق العاده ای را در این زمینه تالیف کرد.

آقای یارشاطر در سال 1961 برای تدریس مطالعات ایران در دانشگاه کلمبیا انتخاب شد و بدین ترتیب به اولین استار فارسی در یک دانشگاه آمریکایی بعد از جنگ جهانی دوم تبدیل شد. یارشاطر مولف کارهای بسیار بزرگی است:

ترجمه 40 جلدی تاریخ طبری مربوط به قرن دهم؛ تاریخ ایران موسسه از کمریج؛ مجموعه چندی جلدی در باره تاریخ و زبان فارسی.

بسیاری از انگلیسی زبانان با آثار عمر خیام آشنا هستند ولی چیزی در مورد رومی در قرن سیزدهم یا فردوسی در قرن دهم نمی دانند.

لذا یارشاطر مشغول تهیه مجموعه ای بیست جلدی از ادبیات فارسی شد. او با لبخند می گوید: “آنجا بود که فهمیدم یک نوع بیماری دارم. اگر کاری باید انجام شود، احساس می کنم باید فورا آنرا شروع کنم!”

منبع: نیویورک تایمز– 12  اوت