در روز 6 تیر ماه جاری تعدادی از اساتید دانشگاه های تهران در دیداری با میرحسین موسوی به طرح سوالات خود در مورد وقایع مربوط به انتخابات و خط مشی این کاندیدا در مواجهه با شرایط موجود پرداختند. قسمتی از اظهارات ضبط شده میرحسین موسوی در این دیدار بر روی “یوتیوب” قرار داده شده که نظر به اهمیت، متن پیاده شده آن در زیر می آید.
معرفی لباس شخصی ها در سایت ها روش موثری است
یک سوال در مورد لباس شخصی ها مطرح شده است…اصلا حضور لباس شخصی ها جنبه غیر قانونی دارد. من در این مورد یک متن حقوقی نوشتم و به این مسئله اعتراض کردم، که موجب واکنش رئیس پلیس و دستگاه های دیگر شد که نشان دهنده حساسیت قضیه است. به نظر من این اعتراض جنبه حقوقی و قانونی دارد و رسیدگی به آن باید ادامه داشته باشد. این می تواند زمینه را تنگ بکند برای اینکه بتوانند از این نیروها استفاده بکنند. چون کسانی که قوه قهریه علیه مردم بکار می برند از نظر قانونی باید با لباس مشخص و آرم مشخص باشند و همه نمی توانند این کار را انجام دهند. خود مردم هم واکنش قوی و محکم نسبت به این قضیه دارند و باید از این مسئله استفاده کرد. بعضی از دوستان اشاره داشتند که این افراد در سایت ها معرفی و شناسایی می شوند. این قضیه را دست کم نگیریم؛ روش موثری است و باید آن را ادامه دهیم و این امر کمی کنترل کننده است. بعد اعتراض قانونی و حقوقی و اعتراض سیاسی هم نسبت به این قضیه باید ادامه پیدا کند و فشار روی این مسئله بیشتر شود. ما پلیس و نیروی انتظامی داریم اگر خلافی صورت میگیرد انها باید بیایند و دخالت کنند ومسئله لباس شخصی ها باید از کشور برود.
فکر نمی کردم رهبری این قدر به رییس جمهور علاقه دارند!
سوال بعدی که مطرح شده این است که چگونه بدون تشکل (وارد صحنه) شدید؟ من یک بر آوردی داشتم - هنوز هم فکر نمی کنم اشتباه کرده باشم - که این را (تصمیم به ورود به صحنه را) دیر مطرح کردم. اگر این را یک سال پیش مطرح کرده بودم اصلا کار به انتخابات نمی رسید! یعنی نمی گذاشتند که به انتخابات برسد. من می خواستم حتی دیرتر از 15 اسفند مطرح کنم که فرصت یک مقدار کار داشته باشم تا دوستان حواسشان جمع شود ویک کمی جلو برویم. حالا این را 15 اسفند مطرح کردم ولی با زبان بی زبانی به همه می گفتم که من این را نمی توانم (زود) مطرح کنم چون جوسازی می شود و این مسئله در وضعیت فعلی ثابت شد که من واقع بین بودم. یقینا من اگر در ماه مهر و آبان شرکتم در انتخابات را مطرح کرده بودم به عید نمی رسید.
در هر حال تصور بنده از وسعت تقلب تا این حد نبود و نوع کاری که شد نه تنها بنده بلکه همه را غافلگیر کرد و گسترده تر از اطلاعاتی که به ما می رسید و گفتگوهایی که با دوستان داشتیم بود و باز من فکر نمی کردم که مقام معظم رهبری اینقدر به رئیس جمهور علاقه دارد و شاید اگر این از اول گفته می شد من یک فکر دیگری می کردم! در انتخابات مشکل دیگری هم پیدا شد و ان خود مقدمه انتخابات است که فوق العاده مهم است واعتراض به آن جنبه قانونی دارد. یعنی مواردی نقض شده که اگر انتخابات هم درست انجام می شد همان تخلفات در مقدمات انتخابات را باطل می کرد مثل کسی که بدون وضو به نماز می ایستد و در واقع نمازش باطل است. تمام این مقدماتی که صورت گرفته غیر حقوقی و خلاف قانون بوده است از جمله پول پخش کردنها و دروغ پراکنی ها و موارد مختلفی که صورت گرفته و توزیع یارانه نفت و ….
در روند انتخابات هم، در مقدمات و در آستانه انتخابات اتفاقاتی افتاد که هر کدامش می توانست ما را فلج بکند؛ از جمله تعطیلی اس ام اس ها. ما تمام شبکه اطلاع رسانی را بر این اساس تنظیم کرده بودیم و به ما اطمینان داده بودند که این از بین نمی رود و بر این اساس قرار بود یک کار وسیعی صورت بگیرد، یک ساختمان و جمعی از متخصصین با رایانه ها در نظر گرفته شود (برای نظارت بر وضعیت) اما همه اینها با تعطیلی اس ام اس از بین رفت. ما به این قضیه اعتراض کردیم و در همان ابتدا دو گروه از سوی دو کانال به مخابرات رجوع کردند اما هم بدنه و هم مقامات رسمی شان گفتند که ما این کار را نکردیم و به دستور ما نبوده است. واین خودش اخلال کننده در کارها و برنامه های ما بود، به علاوه مواردی دیگر.
ادامه راه تا سال های آینده…
یکی از دوستان سوال کرده که ادامه راه تا کجاست؟ قطعا ادامه راه، هم این مقطع کوتاه را در بر می گیرد و هم ماهها و حتی سالهای آینده را در بر می گیرد. آن چیزی که در کشور اتفاق افتاده را باید دقیق فهم کرد و باید آن را ارزیابی بکنیم و بر این اساس موقعیت جدید را بسنجیم و روندها را پیش بینی بکنیم و بر اساس ان برنامه هایی را ارائه بدهیم و این از مسائلی است که می تواند یک جلسه را به خود اختصاص دهد. در همین جمع یا در جمع جامعه شناسان یا دوستانی که در رشته علوم سیاسی هستند می توانیم به ان بپردازیم و در اتاق های فکر هم می شود به این مسائل پرداخت تا راه حل های کوتاه مدت و دراز مدت ارائه داده شود.
آن چیزی که بسیار مهم است این است که نیروهایی که به این جریان علاقه مند هستند و خودشان در انتخابات شرکت کرده اند طیف های فکری متعددی را در بر می گیرند. یک عده اعتقاد دارند که اعتراضات خیابانی باید هر چه زودتر جمع شود و ما باید به یک فاز دیگر منتقل شویم. عده ای دیگر مدافع اعتراضات خیابانی هستند و می گویند این مسئله باید ادامه پیدا کند. بعضی ها تند و بعضی ها کند هستند. این بحث و گفتگو ها در حالت جمعی باید ادامه پیدا کند تا به جمع بندی و به یک نتیجه برسیم.
الان ما اقتضایی عمل میکنیم، بعضی مسائل است که ما (در زمینه آنها) به دنبال مردم می دویم. یعنی خیلی از اتفاقاتی که بعد از انتخابات افتاد به هیچ وجه زاده یک نوع تدبیر مرکزی و دستوری نبود. خود راهپیمایی عظیمی که روز یکشنبه (24 خرداد) اتفاق افتاد و تصور می شد که عده کمی حضور پیدا کنند (از جمله آنها بود). خود بنده در آنجا در ستاد حضور پیدا کرده بودم و (فکر کردم) ممکن است این خشونتی که علیه مردم می شود شاید با حضور من کمتر شود و یا شاید من را هم کتک بزنند و دل مردم بیشتر خون نشود. ما با این دید رفتیم و حضور مردم بیشتر از آن چیزی بود که ما تصور می کردیم. یا مثلا جمع شدن مردم در میدان توپخانه قطعا با یک برنامه مرکزی و یا یک ستاد مرکزی صورت نگرفت و هنوز هم این کار ها ادامه دارد.
حتی من در یکی از اطلا عیه ها آورده ام که رنگ سبز انتخابات از خود مردم به سوی ما آمد نه اینکه اندیشمندان ما فکر بکنند و این را کار بکنند و جا بیاندازند. در واقع در یکی از مسافرت ها یک جوان نوزده ساله پیشنهادش را داد و یک شال سبز به گردن ما انداخت و ما هم از نظر هنر زیبا شناسانه فکر کردیم این مسئله می تواند بگیرد. و بدین ترتیب رنگ سبز تبدیل به یک نمادی شد که توانست عده زیادی را در سطح ملی به دور خودش جمع بکند و تبدیل به یک به یک پرچم شود. به دلیل غنای این رنگ در تاریخ فرهنگی ما که این رنگ را به بیت علی (ع) نسبت می دهیم و یک جنبه مذهبی دارد و مردم یک حس خوش و زیبایی به آن دارند و بخشی از رنگ پرچم ما و همین طور طبیعت است. خداوند متعال هم خیلی کمک کرد و همان قرعه ای که به رنگ سبز به نام ما در آمد خیلی اثر داشت و این چیزی است که از درون صفوف مردم در آمد. من می خواهم بگویم که هر زمان نیازمند بهره مندی هاو گرایش ها ی مردم هستیم. البته نمی خواهم بگویم که همه اش دنبال این مسئله برویم و برنامه نداشته باشیم…