ناموس آکادمیک دانشگاه‌ها را تنزل ندهید

احمد شیرزاد
احمد شیرزاد

آخرین آمارهای وزارت علوم بیانگر این است که از مجموع کل استادان دانشگاهی حدود 45 درصد آنها مربی با مدرک کارشناسی ارشد یا پایین‌تر و تنها حدود چهار درصد دارای مدرک استادی تمام هستند. این آمار از جنبه‌های مختلف قابل بحث و نقد است. این آمار بیانگر این است که هرم ترکیب هیات علمی دانشگاه‌ها رو به پیشرفت است. چرا که در گذشته تعداد استادان با درجه استادی و دانشیاری کمتر از آمار فعلی و انگشت‌شمار بود. بنابراین آمارهای جدید بیانگر این است که تعداد کل اعضای هیات علمی دانشگاه‌ها نسبت به گذشته بیشتر و ساختار وزارت علوم نیز جوان‌تر شده است. اما در مقابل، درصد اساتیدی که مدرکی پایین‌تر از PHD دارند نیز در این سال‌ها افزایش داشته است. این در حالی است که طبق اهداف سند چشم‌انداز 20 ساله باید به سمت کاهش مربیان آموزشی با مدارک فوق‌لیسانس پیش برویم. از این رو آمار بالای 40 درصد برای تعداد اساتید با مدرک فوق‌لیسانس در ساختار هیات علمی آمار بالایی است. البته به طور طبیعی این آمار کاهش می‌یابد چرا که تعداد زیادی از این افراد وارد مرحله دکترا و مقاطع تکمیلی دیگر می‌شوند. از این رو توجه به جنبه‌های مثبت آمار فوق که نشان‌دهنده تلاش اعضای هیات علمی و نه صرفا دستگاه‌های اجرایی است، قابل تحسین است.اما دو نکته بسیار مهم در نقد وضعیت فعلی هیات علمی می‌توان بیان کرد که بسیار قابل اهمیت است: - متاسفانه اخیرا به دلیل برخی نگرش‌های سیاسی موجود، وزارت علوم مستقیما مسیر استخدام با مدرک کارشناسی ارشد را باز کرده است که این موضوع به مرور باعث افت کیفیت می‌شود. این در حالی است که کماکان فارغ‌التحصیل‌های PHD را داریم که بیکار هستند و در بسیاری از رشته‌ها نیازی به جذب هیات علمی با مدرک فوق‌لیسانس نداریم. از این رو شاید این موضوع قبلا توجیه داشته است، اما در حال حاضر انصاف نیست کسانی که واجد شرایط هستند، روی زمین بمانند و دانشگاه‌ها که دست‌شان باز است، به استخدام فارغ‌التحصیلان کارشناسی ارشد با درجه مربی آموزشی روی آورند. موضوع دیگری که در ورای این آمارها باید به آن توجه داشت مشی سیاسی وزارت علوم طی سال‌های گذشته است. متاسفانه وزارت علوم این سال‌ها نگاه بسته و محدودی به آموزش عالی داشته است؛ به ویژه از زمان وزارت کامران دانشجو، حجم بالای تغییرات اعضای هیات علمی را در دانشگاه‌ها داشته‌ایم. در سال‌های اخیر یک اراده سیاسی برای بازنشستگی اساتید مجرب و اعمال ضوابط گزینشی خاص برای استخدام اعضای هیات علمی وجود داشته که نشان می‌دهد بافت فعلی هیات علمی با تلاش وزارت علوم هماهنگی داشته است. این در حالی است که تا این حد سیاسی کردن آموزش عالی در تاریخ بی‌سابقه بوده است. وزرای قبلی حداقل این موضوع را می‌پذیرفتند که افراد با افکار متفاوت کار علمی انجام دهند. اما در وزارت علوم فعلی کار علمی اساتید باید با نگرش سیاسی حاکم وزارتخانه هماهنگ باشد. در همین راستا اخباری که از گزینش اساتید هیات علمی شنیده می‌شود، بسیار نگران‌کننده است؛ اخبار حاکی از آن است که هیات‌هایی با نگرش‌های سیاسی خاص با جوانان واجد شرایط هیات علمی شدن مصاحبه می‌کنند. در مصاحبه‌های ورودی و گزینشی سوالات ریز سیاسی و مسائل جناحی از افراد داوطلب و واجد شرایط هیات علمی پرسیده می‌شود که اگر اساتید دانشگاه‌ها با این معیارها استخدام شوند، فاجعه است. وزارت علوم به دلیل همین مسائل راه استخدام افراد با مدرک کارشناسی ارشد را باز کرده است. این عملکرد به ویژه در دانشگاه‌هایی که روسای آن خیلی سیاسی هستند، به‌شدت مخاطره‌آمیز شده است. - اما نکته دوم که اهمیت بیشتری دارد، تغییر آیین‌نامه ارتقای اعضای هیات علمی در شورای عالی انقلاب فرهنگی است. در آخرین بازنگری آیین‌نامه در سال 89،‌بندی تحت عنوان «امتیازات فرهنگی» را به آیین‌نامه جذب هیات علمی اضافه کردند که با سایر موارد ارتقای اعضای هیات علمی متفاوت است. به عنوان مثال در امتیازات پژوهشی تعداد مقالات و کیفیت ژورنال بود که در ارتقای هیات علمی تاثیرگذار بود. این در حالی است که معیار خاصی برای سنجش امتیازات فرهنگی وجود ندارد. اگرچه ظاهر این عنوان و شاخص مثبت است اما معیارهای مدنظر برای دادن این امتیازات به افراد توسط افراد جناحی و سیاسی نگران‌کننده است. همچنین وتویی بودن این امتیازات موضوعی به مراتب نگران‌کننده‌تر است. یعنی اگر شخصی امتیاز بالایی برای استادی و ده‌ها مقاله علمی و پژوهشی داشته باشد، اگر 10 امتیاز فرهنگی را نگیرد، نمی‎تواند امتیاز هیات علمی شدن را داشته باشد. در واقع این یعنی فقط سلایق سیاسی است که در دانشگاه‌ها پیشرفت می‌کند. به عنوان نمونه اعضای هیات علمی که معترض به رفتار مدیریتی رییس و مسوولان دانشگاه محل تدریس خود بودند، با وجود فرستاده شدن مدارک ارتقا، رای به ارتقای آنها داده نشده است. این وضعیت مانع بسیار جدی برای افراد شایسته‌یی که شایستگی علمی دارند، ایجاد می‌کند. دسته‌یی از این افراد اصولا تقاضایی مبنی بر پیشرفت علمی نمی‌دهند؛ چون می‌دانند این تقاضا توسط نهادهایی که افکار جناحی و سیاسی بر آن سیطره دارد، پذیرفته نمی‌شود. چرا، همان‌طور که گفته شد، زیرنظر رییس دانشگاه و نهادهای دیگر فعال در دانشگاه به مواردی امتیازات فرهنگی داده می‌شود که بسیار سلیقه‌یی و هم‌جهت با مقوله فکری امتیاز‌دهندگان است. متاسفانه اگر این روند در دانشگاه‌ها ادامه پیدا کند که به مرور زمان دیگر برای استادی و استادیاری اعتباری باقی نمی‌ماند که کسی به دنبال آن رود. یعنی شغلی که معیارهای آکادمیک داشت معیارهای سیاسی و جناحی بر آن حاکم می‌شود. این روند بی‌اعتبار کردن آیین‌نامه ارتقای اعضای هیات علمی را به دنبال دارد. این در حالی است که آیین‌نامه ارتقای هیات علمی ناموس آکادمیک دانشگاه‌هاست و باز کردن چنین مسیرهایی در آیین‌نامه بسیار خطرناک است. امیدوارم هر چه زودتر جلوی این روند گرفته شود.

منبع: اعتماد، چهارده شهریور