رهبر در چه حالیست؟

بیژن صف سری
بیژن صف سری

عاقبت علی عبدالله صالح، رئیس جمهوری یمن هم تن به  بر کناری داد؛ این چهارمین رئیس  برکنار شده از قدرت بلا منازع در منطقه  ای  است که نسیم ازادی  در آن  در حال وزیدن است.

 دل کندن از  قدرت کار ساده ای نیست آنچنانکه  درک به موقع برخاستن از خوان قدرت هم کار هر دل باخته به قدرت نیست . سیر برکناری به میل علی عبدالله هم همانند سیر دست کشیدن از قدرت  حسنی مبارک است که  بعد از یک سری گفت‌وگو، رفت و آمد، اندیشه‌ورزی و مشورت  پایان می گیرد؛ روندی که  نتیجه  آن  دلالت  بر تیز هوشی  جبارسیاست پیشه ای  داردکه نشانه  ها را  بخوبی دریافته است  واز این رو  به شرط مصون ماندن  خود و نزدیکانش از گزند حوادث  پس از برکناری،  تن به امضا قرارداد توافق شده ای می دهد ، بی آنکه بداند رفتن این چنین از کاخ قدرت ، حاوی پیامی مهم برای  دیگر شیفتگان قدرت در منطقه خواهد بود؛  پیامی که اگرامروز به گوش زمامداران  متکی بر زورشنیده نشود  دیر یا زود همچون صدام، از سیاهچال پناهگاهش که بیرون کشیده  شد، با نهیب ناقوس مرگ شنیده می شود. آنچه  امروز از بهار عربی می تواند برای دیگر زمامداران نه تنها منطقه  بلکه  همه جهان  به مثابه  زنگ هشدار باشد  قبول انکار ناپذیر این واقعیت است که دوام و بقای ظلم ابدی نیست؛ حرفی که در طول تاریخ  شنیده شد ودر این بلاد کفر ستیز  یک قرن پیش از خامه ی قلم بدستی به تحریر در امد  که  تا کنون بار ها به حقانیتش  زمانه  سر فرو افکنده  : ” از کشاکش با ملت و گیر و دار با نوع ، تا کنون هیچ سلطان قاهر، هیچ نافذالامر مقتدری ، صرفه نبرده و طرف نبسته ، و هیچ پادشاه قادری از این بند ، به سلامت نرسته …” سید محمد رضا شیرازی مدیر روز نامه مساوات  یک  قرن پیش  از این  با نوشتن مقاله ای تحت عنوان  “ شاه در چه حالی هست ” هشدار می دهد که  ظلم پایدار نخواهد ماند. از ان زمان  تا به امروز به صد نشانه این گفته محقق گشته و دیدیم و شنیدیم  آنانیکه  گمان داشتند می توان  بر گرده ملت  بی سئوال  نشست و حکم راند عاقبت به سرنوشتی گرفتار امدند که از زمره خوش  شانس ترین آنها همین رئیس جمهور تیز هوش یمن می تواند باشد که به میل واراده خود ، دست از لجاجت می کشد و جان به  سلامت به در می برد. رسم دنیا جمله تکرار است اندر کار ها تا چه زاید عاقبت زین رسم و این تکرار ها بس حوادث چشم ما بیند که نو پنداردش لیک چشم پیر دنیا ، دیده آنرا بار ها بی شک روند تحولات منطقه که به بهار عربی مشهور است  تلنگر ی است  که پی درپی بر جان زمامداران زور گو عالم می زند؛ اگر چه  رسم  زورمندان  بی اعتنایی و  خود فریبی است اما دریغ از لحظه ای چشم بر هم نهادن، از خیال هایی آسوده  که مشوش و اشفته اند، از عاقبتی که  چون اینه  روبرو دارند و می بینند  . و چه  خوش لحظه ای است که در خلوت این  زورمندان  به وحشت افتاده  چون  روح مجسم حضور یابی و از حال  روز شان پرسی ،  هان در حالی  ای  جبار ؟ با بر کناری علی عبد الله رئیس جمهور  یمن  نشانه های  زوال زور مندان شفاف تر می گردد و در این میان آنچه تماشایی است حال و روز  زمامداران امروز این کهنه دیار است که هر روز  با  سقوط یکی از جباران منطقه ، خود را تنها تر می  یابند.امروز در منطقه ای که به طور فزاینده علیه  نظام  ولایی  جبهه گیری می شود تنها دو متحد عمده برای رهبر ی نظام  ولایی باقی  مانده: گروه  اراذل و اوباش  بشار اسد و حزب الله لبنان.  بنا بر شواهد  موجود در منطقه بزودی  بشار اسد هم از چرخه قدرت منطقه  خارج می شود و تنها می ماند  یک حامی  تا تداعی کننده ان  ضرب المثل معروف گردد  که علی می ماند  و حوضش؛  خاصه  که  با  آنچه در اقلیم ولایتمدار می گذرد ، انزوا  می ماند عذاب الیم از تنهایی .هان! رهبر در چه حالی است ؟