ترور مخالفان بجای تحمل دگر اندیشی و پیروی از “سیاست حذف غیر” بجای همکاری و اتفاق، دارای سابقه ای طولانی در اسلام است. اصولگرایی و یا باز گشت به ریشه ها که به ظاهر، جامه موجه تر افراط گرایی اسلامی امروز است، دگر اندیشان را “دشمن” می خواند و حذف دشمن را بنا بر آموزش های پایه و اصول، واجب. ترور نقاشان مجله فکاهی چارلی ابدو در پاریس توسط اسلامگرایان خشونت طلب، نماد تازه ای است از بازگشت به اصول و ریشه های تاریخی.
چنانکه در کتاب “سیره ابن هشام” ترجمه تازه مسعود انصاری –جلد ۲ صفحه ۳۹۵ آمده است، “خالد بن سفیان هذلی” در صدر اسلام مردم را بر ضد حضرت محمد بر می انگیخت. محمد فرمان داد “عبدالله بن انیس” کار او را بسازد و او نیز چنین کرد. محمد پیامبر به پاس این خدمت عصایی به “عبدالله انیس” (قاتل خالد بن سفیان هذلی) می دهد و می گوید :این عصا نشانه میان من و تو در روز قیامت است.
در اقدام تروریستی دیگری در صدر اسلام “ابو عفک” شاعر سالمند یهودی که در مذمت پیامبر مسلمانان شعری سروده بود به فرمان محمد بدست “سالم بن عمیر” به قتل میرسد ( همان منبع صفحه ۴۱۱ )
سومین ترور سیاسی مخالفان در زمان حیات پیامبر مسلمانان با قتل “عصماء” دختر مروان به فرمان محمد و بدست “عمیر” صورت گرفت. عصماء در مذمت قتل و عام یهودیان و کشتن “ابوعفک” اشعار انتقادی می سرود. روز بعد از کشتن عصماء، قاتل خبر قتل را به پیامبر میدهد و محمد میگوید : (ای “عمیر” خدا و رسولش را یاری کردی) ( سیره ابن هشام. جلد۲. صفحه۴۱۲).
بعد از پیامبر
در دوران بعد از پیامبر اسلام ترور های سیاسی و تلاش برای انحصار قدرت همچنان ادامه یافت. جدایی پیروان علی از سه خلیفه دیگر نقطه آغاز شکاف در صف پیروان محمد و شکل گرفتن دو شاخه اصلی مسلمانان است که امروز آنها را با نام شیعه و سنی میشناسیم.
نخستین ترور با اهمیت در تاریخ تشیع در پایان “جنگ نهروان” مابین پیروان علی و معاویه صورت گرفت که طی آن در ماه رمضان ابن ملجم مرادی، خلیفه چهارم اهل سنت و امام اول شیعیان را با شمشیر زهر آلود در مسجد کوفه مورد حمله قرار داد.
تاریخ تشیع با “قیام مختار” ( در سال ۶۷ قمری) به خون خواهی امام سوم شیعیان-حسین ابن علی، که در واقعه عاشورا ـ سال ۶۱ قمری، خون او ریخته شد، ادامه یافته و تا به امروز رسیده است.
به دار آویختن حسین بن منصور حلاج عارف قرن سوم هجری با حکم شرعی ابن داود اصفهانی قاضی شرع بغداد به دستور مقتدر، خلیفه عباسی به جرم دگر اندیشی و کفر گویی یکی دیگر از الگوهای قدیمی تر اعدام امروزین کارکنان مجله فکاهی چارلی ابدو است به جرم کشیدن چند صورتک. بعد از به دار کشیدن حلاج بدن او را قطعه قطعه کردند و برای عبرت دیگران به رود دجله ریختند. امروز خلیفه بنام، البغدادی دیگری در حاشیه بغداد بعد از هزار سال به همان شیوه کشتن حلاج قتل کارکنان چارلی ابدو را بخود نسبت میدهد.
ترورهای سیاسی-ـ مذهبی در ایران
قتل احمد کسروی روزنامه نگار محقق ایران گرا که بعد از ترک جامع مذهبی اسلام ستیزی خرافی را پیشه کرده بود به دست حسین امامی عضو فداپیان اسلام تنها یکی از نمونه های حذف دگر اندیشان از سوی مذهبیون اصول گرا است که امروز آنها را افراطی میخوانند. پیشتر حسین امامی را “نخستین شهید فدائیان اسلام” معرفی کردند و امروز همچنان او را شهید میدانند.
حسین امامی با در دست داشتن “حکم شرعی” به اتهام “هتک حرمت مقدسات و تلاش برای از بین بردن احکام اسلام” در بیستم اسفند ماه سال ۱۳۲۴ کسروی را به قتل رساند.
نواب صفوی یکی دیگر از اعضاء گروه موسوم به فدائیان اسلام است که ترور های سیاسی ـ مذهبی را دامن زد و پیشتر افتخار مضروب ساختن کسروی را بخود اختصاص داده بود. نواب صفوی نیز بعد از اقدام به ترور با فشار مراجع مذهبی و سیاسی آزاد شد.
صدور حکم اعدام حسین امامی تنها بعد از ارتکاب قتل عبدالحسین هژیر وزیر وقت دربار و نخست وزیر پیشین که برای شرکت در مراسم روضه خوانی به مسجد سپهسالار رفته بود صورت گرفت.
در ۱۶ اسفند سال ۱۳۲۹ خلیل طهماسبی ،–یکی دیگر از اعضاء فدائیان اسلام، سپهبد علی رزم آرا نخست وزیر وقت را که برای شرکت در مجلس ترحیم “آیت الله فیض” به مسجد شاه رفته بود در صحن مسجد به قتل رساند.
در ۱۱ مرداد ۱۳۳۱ مجلس شورای ملی در نتیجه فشار جبهه ملی و مذهبیون طی ماده واحده ای چنین تصویب کرد: “چون خیانت حاج علی رزم آرا بر ملت ایران ثابت گردیده هر گاه قاتل او استاد خلیل طهماسبی باشد به موجب این قانون مورد عفو قرار می گیرد و آزاد می شود.”
مهدی عراقی یکی از اعضاء گروه فدائیان اسلام که در قتل حسنعلی منصور مشارکت داشت و به این دلیل به زندان ابد محکوم و بعد از انقلاب یکی از نزدیکان روح الله خمینی رهبر انقلاب گردیده و به ریاست زندان اوین منصوب شده بود در خاطراتش میگوید: “ما در جلسهای با جبهه ملی که تصمیم گرفته شد رزم آرا ترور شود، به مرحوم خلیل طهماسبی «حضرت» گفتیم.”
فدائیان اسلام در ۲۵ آبان ۱۳۳۴ توسط مظفر ذوالقدر دست به ترور حسین علاء نخست وزیر وقت زدند که این تلاش ناکام ماند.
حسنعلی منصور نخست وزیر وقت ایران سیاستمدار دیگری بود که قربانی ترور اصولگرایان و افراطی های مسلمان شد و در روز اول بهمن سال ۱۳۳۴ محمد بخارایی از اعضاء هیات موتلفه اسلامی (که میتوان آنرا ادامه فدائیان اسلام شمرد) با اسلحه ای که اکبر هاشمی رفسنجانی رییس کنونی مجمع تشخیص مصلحت رژیم حاکم بر ایران در اختیار او قرار داده بود او را به قتل رساند. در تیم ترور منصور بجز عراقی، صفار هرندی، نیک نژاد و صادق امانی نیز به عنوان عوامل پشتیبانی قرار داشتند.
ماشین ترور بعد از انقلاب
ترور مخالفان و دگر اندیشان بعد از به قدرت رسیدن مسلمانان در ایران با سرعت آغاز و کشتار آنها در “دادگاههای انقلاب” پیگیری شد. بعد از یک مقابله کوتاه مابین دگر اندیشان مذهبی با حاکمیت و متعاقباً سرکوب “حزب خلق مسلمان” که رهبری آن به آیت الله کاظم شریعتمداری نسبت داده شده بود و اعدام ده عضو حزب، ماشین ترور اسلامی در مسیر های متفاوت در ایران بکار افتاد.
ترور پاره ای از مسئولان تازه به قدرت رسیده انقلابی توسط گروه مذهبی “فرقان” به رهبری علی گودرزی به بهانه “پاکسازی و آخوند زدایی” از جمله نتایج به قدرت رسیدن اسلام سیاسی در ایران بود.
استفاده از ماشین ترور در داخل و خارج از ایران بمنظور از میان بردن مخالفان و ایجاد ترس و وحشت و تحکیم قدرت از ابتدای شکل گرفتن جمهوری اسلامی آغاز و با همان اهداف در اشکال مختلف ادامه یافت.
“قتل های زنجیره ای” با هدف حذف دگر اندیشان ایران که در دوران دولت محمد خاتمی، حاکمیت مجبور به تائید آنها شد، توطئه “قتل اتوبوسی” روزنامه نویسان، اعدام چهره های سیاسی شناخته شده خارج از ایران مانند ارتشبد غلامعلی اویسی، فریدون فرخ زاد، شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم گذشته ایران و صادق شرفکندی از رهبران سیاسی کرد نمونه هایی از اقدامات خونین ماشین ترور جمهوری اسلامی در داخل و خارج است.
ادامه کشتار در زندانهای جمهوری اسلامی و ایفای این نقش با حمایت مستقیم و علنی حکومت توسط سازمانهایی مانند بسیج، حزب الله، انصار حزب الله، بسیج انصار، و تیم های ترور حکومتی حاکی از ادامه تکیه بر ماشین ترور در جمهوری اسلامی است.
تولد حکومت اسلامی در ایران نقطه عطف باز گشت اسلام سیاسی به قدرت در دوران معاصر است. دامن زدن به رقابت شیعه و سنی مسیری است که حکومت اسلامی ایران از ابتدای اعلام موجودیت خود در پیش گرفته است. جنگ های منطقه ای امروز در عراق و سوریه و لبنان و یمن نتیجه رقابت دو جناح شیعه و سنی است که جمهوری اسلامی از ایران به آن دامن میزند.
تشکیل حکومت اسلامی دیگری با نام خلیفه گری در عراق و سوریه ( داعش)، صدور ترور و وحشت به قلب اروپای مسیحی، اعدام دوباره منصور حلاج به نام چارلی ابدو در پاریس و به رگبار بستن ۱۵۰ دانش آموز توسط اصولگرایان طالبانی در پاکستان ادامه موجی است که اسلام سیاسی در جهان برانگیخته است. برای مقابله با موج، تنها ساختن موج شکن کافی نیست.