در کنفرانس سران کشورهای اسلامی در تهران(سال 1376) هیئتهای سوری و لبنانی با هم حرکت میکردند به طوری که گویی هر دو از یک کشورند.
در جلو هیئت، حافظ اسد و الیاس هراوی روسای جمهور وقت سوریه و لبنان شانه به شانه یکدیگر راه میرفتند و در پشت سر آنها عبدالحلیم خدام و فاروق الشرع قرار داشتند.
در پی آنها نیز شماری از مقام های بلندپایه سوری و لبنانی در میان تعداد قابل توجهی از نیروهای امنیتی در حرکت بودند.
رفیق حریری اما با چند گام فاصله در پشت سر هیئت انبوه به آرامی گام میزد، به طوری که پنداری عضوی از آن هیئت نیست.
درست به یاد دارم که مرحوم حریری با آن قد بلند و هیکل تنومند، نگاهی بسیار سرد و بیاعتنا به اطراف خود داشت که میشد آن را در نخستین نگاه به تکبر و غرور تعبیر کرد و آن را نامطبوع یافت، اما با دقت در عمق نگاهش میشد پی برد که از چیزهایی در اطراف خود عمیقا رنج میبرد.
آن موقع، برای کشف علت نگاه سرد و پراندوه مرحوم حریری و نوع همراهیاش با هیئت مختلط سوری و لبنانی کنجکاو نبودم، اما بعدها بدون هر گونه کنجکاوی، صحنهای که در اجلاس سران اسلامی در تهران دیده بودم، برایم به روشنی تفسیر شد و البته آن هنگامی بود که خبر قتل فجیع مرحوم حریری و 22 تن از همراهانش در انفجاری مهیب در بیروت منتشر شد.
ماجرای قتل حریری میتوانست مانند هزاران قتل سیاسی دیگر که در سراسر جهان و بخصوص در خاورمیانه اتفاق افتاده است، یا به فراموشی سپرده شود و یا در روند کسالتبار و طولانی یک دادگاه فرمایشی به صحنهای کمیک – تراژیک تبدیل گردد.
خون حریری اما معجزه کرد. جامعه جهانی به هر دلیلی تصمیم گرفت تا این جنایت را در دادگاهی بین المللی بررسی و مظنونان به قتل او را محاکمه و مجازات کند.
بدون شک این موضوع تحولی بیمانند در حقوق بینالملل است، تحولی که میتواند به صورت رویه در آید و برای خونهای به ناحق ریخته در بازی سیاست دولتهای زورگو، تقاصی در نظر گیرد.
در اینجا من نمیخواهم تشکیل دادگاه بینالمللی برای محاکمه مظنونان به قتل حریری را تفسیر و یا کسانی را به دخالت در قتل او متهم کنم، بلکه میخواهم بر این نکته انگشت بگذارم که به خلاف نظر بسیاری از دوستان آشنا به مسائل لبنان و خاورمیانه، تشکیل دادگاه بینالمللی حتی اگر همراه با نیات خاصی از سوی آمریکا و فرانسه در شورای امنیت تصویب شده باشد، در عمل رویهای را بنیاد میگذارد که قتل و کشتار سیاستمداران و روشنفکران مظلوم و بیپناه را در سراسر جهان پرهزینه میکند و چنین جنایاتی را بدون مکافات نمیگذارد.
از این رو، تشکیل دادگاه بینالمللی برای محاکمه مظنونان به قتل رفیق حریری، پیروزی بیهمتایی است برای همه فعالان سیاسی جهان که در معرض حذف فیزیکی دستگاههای مخوف امنیتیاند و درست به همین دلیل، این اتفاق، بدون حاشیههای سیاسی آن باید مورد استقبال روشنفکران جهان سومی قرار گیرد.
در ضمن، به گمان من نگرانی در باره بهرهبرداری سیاسی آمریکا از تشکیل دادگاه بینالمللی به منظور تضعیف نیروهای مخالف خود در منطقه، بیدلیل است، چرا که دادگاه تحت نظر سازمان ملل و با استانداردهای شفاف جهانی برگزار میشود و این مساله امکان سوء استفاده از دادگاه را به صفر میرساند.
به هر حال دادگاهی که با حضور قضات شرافتمند و وکلای قدرتمند، به صورت علنی در مقابل هیئت منصفه و انظار جهانیان برگزار شود، برای هیچ بیگناهی جای نگرانی نمیگذارد.