اعتدال یعنی سکوت...

نویسنده
مهرداد زمانی

» جشنواره ی فیلم فجر

 

بهمن؛ کارگردان: مرتضی فرشباف

 

هیچ و هیچ…

ساختار فیلم «بهمن » از همان نقطه ای آسیب دیده که کلیت سینمای ایران سال ها از آن رنج می برد،و آن چیزی جز محدود شدن فضای سینما به اجرای تلویزیونی یک داستان ِ بیهوده کش آمده نیست.مشکل فیلم «بهمن » در این است که هیچگاه آغاز نمی شود.چرا که هیچ قصه ای، ولو یک خطی، برای آن قابل تصور نیست.پرستاری، خوابی را نیمه کاره گذاشته است.دکتر بیمارستان، از او خواسته است که در غیاب او، مراقب از مادرش را بر عهده بگیرد. همسایه ی تازه ی آنها پیانو می زند. همسر او مجددا نوشتن را آغاز کرده است. کسی از از اقوام دکتر تصادف کرده و انها این خبر را از مادر پنهان کرده اند و…! روند کش دار این فیلم را می توان در غالب این جملات خبری مستقل ادامه داد. همچنان که خود فیلم هم با همین روند می توانست ساعت ها ادامه پیدا کند.همه ی این جملات و اتفاقات صرفا به کار تطویل زمان فیلم امده اند، انچنان که تصاویر اینسرتی ِ تکراری رانندگی پرستار در جاده و صحبت کردن های بیهوده و روزمره ی پرستار با پسرش از طریق اسکایپ ! فرآیند تطویل زمان فیلم تا جایی پیش می رود که به روش مرسوم سریالهای تلویزیونی، همه ی فرآیند انجام کارهای روزمره از ابتدا تا انتها نمایش داده می شود. از ان نمونه می توان به کل تصاویر طولانی ماساژ دادن پرستار به مادر دکتر و یا از پله پایین بردن ویلچر مادر دکتر اشاره کرد.

از این منظر، ساختار فیلم به دوران اولیه ی اختراع سینما باز می گردد.دوربین ثابت،تصاویر بدون قطع به منظور ثبت همه ی یک اتفاق ساده !

 

 

احتمال باران اسیدی؛بهتاش صناعی‌ها

پیرمرد وپنجره…

 

شاید در نگاه نخست، بیست دقیقه ی ابتدایی فیلم، خسته کننده و کسالت اور تصور شود. اما با تصیم پیرمرد در مسافرت از زادگاه به امید یافتن رفیق قدیمی و ماجراهای بعد از آن، حکمت ریتم کند اولیه درک می شود. تفاوت ریتم اجرا در این دو بخش ریشه تضاد میان زندگی رخوت زده ی پیرمرد با زندگی و اتفاقات تازه ای که از پی آشنایی با دختر و پسر جوان در تهران برای او رخ می دهد، دارد.

از نقاط قوت فیلم، صحنه آرایی استادانه ی «ایرج رامین فر » به خصوص در فصل مربوط به بازار است. آنجا که دنیای پیش چشم پیرمرد، به مرور شاد و سرخوشانه تر می شود، رنگ های زمینه نیز از حیطه ی تسلط رنگ آبی خارج و به رنگ های گرم متمایل می شود.

فیلم «احتمال باران اسیدی » به عنوان اولین فیلم « بهتاش صناعی ها » فیلمی قابل توجه قلمداد می گردد، هر چند که از نظر فرم، یادآور فیلم های دهه ی هفتاد باشد.