مهندس سحابی و توسعه انسانی

محمد بسته نگار
محمد بسته نگار

تا آنجا که حافظه‌ام یاری می‌کند پس از آزادی از زندان در سال 1346 در محرم همان سال مجلس سوگواری امام حسین(ع) از طرف انجمن مهندسین در مسجدالجواد برگزار شد که یکی از سخنرانان آن جلسه مرحوم مهندس عزت‌الله سحابی بود که گوشه‌یی از آن راجع به توسعه انسانی بود که می‌گفت توسعه فقط یک امر اقتصادی نیست، بلکه یک امر انسانی است و در آن سخنرانی اشاره به سخنان “مائو” کرد که ایشان با وجود تفکرات ماتریالیستی خود توسعه را یک امر انسانی می‌دانست. مساله توسعه در افکار و اندیشه مهندس سحابی جایگاه ویژه و مهمی داشت که جلسات متعددی را به آن اختصاص داده بود. از جمله در یکی از سرمقاله‌های ایران فردا نیز به آن پرداخته بود. در این مقاله ابتدا به نقد توسعه اقتصادی می‌پردازد که “بازسازی اقتصادی، صرفا امری اقتصادی نیست. بازسازی اقتصادی به انتخاب این یا آن سیاست اقتصادی یا تعیین اولویت این طرح یا آن پروژه خلاصه نمی‌شود. هر سیاست اقتصادی که انتخاب شود، در بستری از روابط و مناسبات یک سویه و بی‌نظارت، و از بالا به پایین که چکیده نظام سیاسی ـ اداری موجود ما است، به دلیل فقدان ابزار‌های نظارتی و کنترل عمومی، عملا به فساد و خسران می‌گراید.” در مقابل ایشان تصریح می‌کنند که بازسازی اقتصادی باید در ذیل بازسازی سیاسی و فرهنگی انجام شود که این به امر توسعه سیاسی، اقتصادی کمکی شایان می‌کند، چرا که “بازسازی سیاسی ـ اداری مقدم بر هر نوع برنامه، سیاست یا بازسازی اقتصادی است. توسعه و بازسازی اقتصادی، اگر از وجه مدیریت و هدایت آن نگریسته شود، خود یک امر سیاسی ـ فرهنگی است، لذا پیوسته در برنامه اقتصادی باید کیفیت توزیع قدرت سیاسی و مدیریت آن مدنظر قرار گیرد و به صورت مستمر به بهبود و اصلاح آن اندیشیده شود. “در اینجا مهندس سحابی به نقد برنامه اول پرداخت که عدم توجه به بازسازی سیاسی موجب فقر، فساد، بی‌عدالتی و نارضایتی عمومی شده است”. اگر با روشن‌بینی و حکمت و تدبیر بیشتری برنامه اول را تدوین می‌کردند و بازسازی سیاسی را در آن تقدم و اولویت بخشیده و رشد اقتصادی را فرع به آن می‌ساختند قطعا نتیجه‌یی بهتر از آنچه امروز گرفتار آن شده‌ایم به دست می‌آمد.” مهندس سحابی در این قسمت به دو نکته مهم اساسی می‌پردازد، یکی اینکه وضع حکومت ما چگونه باید باشد و دیگر اینکه اتکای به خارج چه عواقبی برای ما و کشور ما و استقلال و هویت ملی ما در پی دارد.در مورد نکته اول که چگونگی حکومت کردن است می گوید: “مساله امروز کشور ما این نیست که چه کسی حکومت می‌کند، بلکه این است که چگونه حکومت می‌شود. اصل حرف و داعیه صاحبان اندیشه پایبند به منافع و مصالح ملی در تغییر و بهبود چگونگی حکومت کردن است، تغییر در مقامات و مسوولان، از هر رده و مرتبه، فرع برآن است و به تبع آن تعیین می‌شود.” نکته دومی که مهندس سحابی بدان می‌پردازد اتکای به خارج و عواقبی که برای کشور و استقلال آن دارد است که خیلی صریح و روشن می‌گوید: “اتکای ملت‌ها به خارج در طول تاریخ همیشه راهی عقیم و ضررآفرین بوده است ولی ضرر این بینش و خط سیاسی ـ اقتصادی نسبت به استقلال و منافع ملی کشور در جهان امروز، بسیار قطعی‌تر و عمیق‌تر است.” مهندس سحابی بار دیگر خط نگاه و سمت‌گیری به خارج را مورد بررسی قرار داده که پذیرش سلطه‌پذیری کشورهای غربی است، در صورتی که کشورهای در حال توسعه که به منافع ملی کشورشان می‌اندیشند چنین راهی را انتخاب نکرده‌اند. “سمت‌گیری نگاه به خارج مستلزم پذیرش مفهوم بازسازی توسعه از دیدگاه کشورهای شمال (یا غرب صنعتی) است. در حالی که این مفهوم با آنچه که صاحب‌نظران مستقل و غیروابسته در جنوب از آن برداشت می‌کنند، تفاوت ماهوی داشته و حتی در مواردی نیز مغایرت دارد.» «در جنوب؛ بازسازی و توسعه اقتصادی به معنای خروج از دور باطل وابستگی ـ توسعه نیافتگی، انتقال از اقتصاد و نظام اجتماع سنتی به مدرن و نیز انتقال از جهالت به بینش و آگاهی، توسعه انسانی، بازیافت خرد و هویت ملی، اشتراک و بسیج استعدادهای جامعه، گسترش فرهنگ و کار و خلاقیت است… نگاه به خارج یعنی پذیرش رابطه برتری و سلطه و حاکمیت شمال، یعنی امپریالیسم‌پذیری و فراموش کردن ارادی و عمدی خود ملی، و استعدادها و توانایی‌های مادی و معنوی ملی.” مهندس سحابی در ویژه‌نامه ایران فردا که به بررسی آرا و نظرات خود درباره بحث‌های بنیادی ملی و مسائل عمده توسعه در ایران و… می‌پردازد، چکیده نظر خود را درباره توسعه انسانی چنین بیان می‌دارد: “در واقع توسعه” پشتوانه استقلال، امنیت و عدالت است، توسعه‌نیافتگی و عدم استقلال، در حقیقت دو روی یک سکه هستند، عقب‌ماندگی عین فقر و وابستگی است. اگر ما کشور عقب‌افتاده‌یی باشیم، آن قدر شیره حیاتی این مملکت توسط کشورهای قدرتمند صنعتی مکیده می‌شود که دیگر مجال بازسازی و جلوگیری از انقراض نسل‌ها باقی نمی‌ماند، مانند آنچه بر سر برخی کشورهای آفریقایی آوردند. توسعه در این مجموعه تنها به معنای بالا رفتن سطح درآمد ملی یا تنها رشد صنعتی و سیاسی نیست. اگرچه این بخش سهم مهمی در توسعه دارد، بلکه توسعه به این معناست که معاش و حیات جامعه به منابع خارج از اختیار و اراده مردمان و شهروندان متکی نباشد. مانند اتکا و وابستگی به مخازن تجزیه ناشدنی طبیعی مثل نفت یا وام و سرمایه خارجی و…. هم از نظر مادی و هم از نظر فرهنگی و فکری و روحی مردم اگر بر منابع و ماخذ در اختیار و اراده خودشان تکیه کنند، می‌توانند امید داشته باشند که هرچه سعی و تلاش و خلاقیت به خرج دهند، بهره‌مندی بیشتری نصیب آنان خواهد شد و لاغیر. در چنین کشوری (حتی ایران) کار و کوشش و تلاش و ابتکار و خلاقیت است که ارزش و تقدس می‌یابد. منابع در روزنامه موجود است.

منبع: اعتماد، 18 تیر