خامنه ای، رهبرم، دوستت دارم

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

جناب آقای خامنه ای!

 همزمان بابازگشت سردار قربانی، دیپلمات اخراج شده از کشور دوست و برادر برزیل به دلیل دیپلماسی انگشتی که در حین زیرآبی رفتن، سیاست های مورد توجه سایر سرداران را هم اجرا می کرد، متن دیدار شما با برخی از فرماندهان ارتش و نظامی کشور منتشر شد و درآن گفته اید که “ فرماندهان برخوردار از استحکام شخصیتی بدون دلبستگی به دنیاباشند.”

 نمی دانم دراین جمله به فرماندهان نظامی دستور داده اید که دلبستگی به دنیا را رها کنند، یااینکه اصولا فرماندهان از همان اول که به دنیا می آیند باید بدون دلبستگی به دنیاباشند؟ آیا وسیله خاصی وجود دارد که وقتی کسی می خواهد فرمانده بشود، آن وسیله رابه محلی از او وصل کنند و ببینند اگر خدای ناکرده، دور از جان، گلاب به روی شما،رویم به گل، رویم به دیفال، اگر این دستگاه با کشف و احساس دلبستگی به دنیا درفرمانده مذکور صدای بوق داد، آن وقت چی کارش کنیم؟ استعفا بدهد؟ برکنار بشود؟مجازات بشود؟ و اصولا فکر می کنید اگر سرداری تا همین امروز در نظام مانده و به حضرتعالی خدمت کرده، ممکن است بدون دلبستگی به دنیا باشد؟

 فرض کنیم خدایی وجود داشته باشد، و فرض کنیم آن خداوند یک پیامبری به اسم محمد به این دنیافرستاده باشد، و فرض کنیم که آن پیامبر یک دختری به نام فاطمه داشته باشد که شوهرآن دختر به اسم حضرت علی، یک روز در یک جایی نشسته بود که به او خبر دادند که یک سردار مسلمان خلخال یک زن یهودی را از پایش کشیده است، ظاهرا این خلخال یک وسیله آرایشی است که زنان در آن موقع دور مچ پای شان می انداختند. حضرت علی با شنیدن این موضوع آنقدر گریه کرد، آنقدر گریه کرد، آنقدر گریه کرد، آنقدر گریه کرد، آنقدرگریه کرد…..( ظاهرا راوی گفته که از صفحه 324 تا صفحه 342 کتاب بحارالانوارعلامه مجلسی، جلد 67، حضرت علی فقط گریه می کرد) بعد در صفحه 342 سرش را بالا کردو گفت: تازه این همه گریه که چیزی نیست، “ اگر هر مومنی که خبر چنین فاجعه ای را بشنود و از شنیدن آن بمیرد، ثواب کرده است.”

 در سال 1388و از چندی قبل از آن، و تا دو سه سال بعد از آن، سرداران زیادی اعم از نیروهای لشگری سپاه و ارتش و نیروهای انتظامی ناجا، کارهایی کرده اند که من مطمئنم که شمااز هیچکدام از آنها خبر ندارید. چون اگرچه باورم نمی شود که به گفته آیت الله سعیدی امام جمعه قم حضرتعالی( آن زمانی که هنوز حضرتعالی نشده بودید و به شما میگفتند علی کوچولو) موقع به دنیا آمدن گفتید “ یا علی”. حتما انتظارندارید که ما با یک من مغز و حداقل اندکی سواد این حرف را باور کنیم. یا مثلا آقای مصباح یزدی گفته است که شما به معراج می روید و مشکلات تان را با خود خداوند مطرح می کنید. خودتان هم انگار بدتان نمی آمد که به اعضای مجلس خبرگان گفته اید که” تصمیمات مهم کشور را موقع تهجدهای شبانه تان می گیرید.” چیزی که ما می بینیم این است که شما امسال می گوئید “ فلانی از همه به من نزدیک تراست” و دو سال بعد، چنان مادر طرف را جلوی چشمش می آورید که حق انتخاب وزیرش را که ندارد هیچ، معاونش هم یک سال است غیب شده و آن یکی معاونش ممنوع الخروج است(یا حداقل در سفر ارمنستان آقای بقایی ممنوع الخروج بود.) من پیشنهاد می کنم به جای اینکه سوار اسب جبرئیل بشوید و به معراج بروید، و مزاحم وقت حضرت حق تعالی بشوید،و احتمالا مشورت های ایشان را که تا کنون فایده ای برای کشور نداشته اجرا کنید، یاشب هی نماز بخوانید و گریه کنید و تصمیمات اساسی بگیرید، مثل همه رهبران جهان،چهار تا مشاور عاقل و بالغ، و زیر صد سال انتخاب کنید، و بعد از اینکه غذا خوردید،بدون اینکه سجده طولانی کنید و گریه کنید، دور یک میز، یا روی مخده بنشینید و بانظر این مشاوران تصمیم بگیرید. این حرف ها که می زنم دست کم نگیرید، اگر کارهایی که در این چند سال کردید با مشورت الهی بوده، به نظرم خداوند با شما مشکل دارد ومی خواهد کله پایتان کند و این جوری سرکارتان گذاشته که دائما بدترین راهها رانشان تان می دهد و اگر تصمیمات تان با تهجد است، یقین بدانید در آن زمان حال تان خوب نبوده، وگرنه چطور می شود که از میان چهار داوطلب ریاست جمهوری بدترین اش راانتخاب کنید؟( حداقل بعد از هفت سال ضایع کاری و قهوه ای شدن مملکت قبول دارید که اشتباه کردید؟) یا چطور می شود که پانصد میلیارد دلار پول را بدهید دست یک مشت آدم به عنوان مسوول مملکت و آنها در هفت سال کاری کنند که مردم هم فقیرتر بشوند، هم کشور ناامن تر بشود، هم دزدی و فساد بیشتر بشود، هم گناه بیشتر بشود، هم مردم ازکشور فرار کنند، هم دنیا با ایران دشمن بشود، هم بخش اعظم مردم از صبح تا شب به شما بد و بیراه بگویند؟

 اگر همین پول را دست پنج تا شرکت درست و حسابی داده بودید و می گفتید می خواهم با این پول هااین ده تا کار را بکنم، مطمئن باشید آخر کار دویست میلیارد دلار هم زیاد می آوردید.فکر می کنید این دولت های آسیایی یا آفریقایی که رهبر هر کدام شان صد میلیارد پول در حساب سوئیس شان است چکار می کنند؟ پول را می دهند دست “ این کاره” هم خودشان پولدار می شوند هم تورم ندارند، هم ثبات دارند، هم فساد در کشورشان کمتراست، هم مردم شان کمتر از ما دروغ می گویند، هم به جای اینکه مغزها از کشورشان فرار کنند و بروند خارج، مغزهای خوب فرنگی و غیر فرنگی می آیند به کشور و کمک می کنند که مملکت درست اداره شود. حالا خودتان پول دوست ندارید، پول اضافی را بریزیدتوی چاه، چرا کاری می کنید که مملکت بشود محل مکافات و بدبختی؟

 الآن کشوراستقلال دارد، خیلی هم خوب، چینی ها و روس ها هم در ایران مترسک هستند و در هیچکاری دخالت نمی کنند. این استقلال چه فایده ای دارد؟ خودتان که شب خواب تان نمی برد و دائم برای هر تصمیم گیری باید دو ساعت آبغوره بگیرید. رئیس مجلس تان که دائم در حال شکایت از رئیس جمهور است. رئیس جمهورتان که خودش بزرگترین خطر برای کشوراست. یک سپاه دارید که دارد آب مازندران را می کشد به کویر لوت، در عوض یک سازمان آب دارید که کارش شده تشکیل بسیج، یک بسیج هم دارید که کارهای وزارت خارجه را می کند و می رود در برزیل زیر آب از دخترهای مردم انگشت نگاری می کند. یک وزارت خارجه دارید که سفرای سابق آن شده اند شاعر و نویسنده، در عوض یک مشت نویسنده و شاعردارید که یا در بیت شما شعر می گویند یا در زندان برایتان نامه می نویسند. آخر اینهم شد مملکت؟ بعد هم دهان باز می کنید و می گوئید “ فرماندهان برخوردار ازاستحکام شخصیتی بدون دلبستگی به دنیا باشند.”

 من چون میدانم این حرف ها را کسی به شما نمی زند، انگشت مبارکم را به جای اینکه زیر آب استخرهای برزیل درگیر فلان جای مردم بکنم، دارم برای شما می نویسم. آقای محترم!بقول رئیس جمهور مظهر ادبیات معاصر ممه را لولو برد برزیل، آن فرماندهانی که می خواهید، یا در بهشت زهرا خاک شدند، یا زندانی اند، یا از دست شما فرار کردند در کشورهای مختلف دنیا مجری تلویزیون و راننده تاکسی شدند.

فرمودید که “ فرماندهان دلبستگی به دنیا نداشته باشند.” تا آنجا که دانشمندان به اینجانب خبر دادند،دلبستگی دنیا از طریق چند موضوع مشخص می شود:

 1) دور کمر:فرمانده اول کل نظام و ارتش و ستاد مشترک شما سردار فیروزآبادی که لابد همیشه باچادر پیش شما می آید، وگرنه هیکلش را می دیدید، خودش مصداق دلبستگی به دنیاست. اواگر می توانست رژیم را حفظ کند، رژیم خودش را حفظ می کرد که به جای راه رفتن قل نخورد. دلبستگی دنیا یعنی چی؟

 2) دور جیب:سردار دیگر شما که باید دلبستگی به دنیا نداشته باشد، سردار صادق محصولی است که دودور رئیس جمهور سرکار آورده، وزیر بوده و انتخابات تقلبی برگزار کرده و جرینگی فقط ده میلیارد محض رفاقت به احمدی نژاد پول داده برای تبلیغاتش. از همه بدتر اینکه بین دو شغل دولتی اش پول درآورده، یعنی از شغل دولتی پول درآورده، بعد با پولش شغل دولتی خریده. دلبستگی دنیا اگر معنای آن 100 میلیارد پول و ویلای هزار متری نیست،معنی اش چیست؟ اگر رهبر کشور افتخارش این است که هیچ مالی در دنیا ندارد، پس صادق محصولی در حکومت چه می کند؟ اگر هم پولدار بودن خوب است، چرا گیر دادید به مهدی هاشمی که فلانی از فلان جا پورسانت گرفته؟

 3) دور باسن:جهت اطلاع عرض می شود که سردار رضا زارعی، فرمانده پلیس در محل ارتکاب جرم با شش زن برهنه دستگیر و از آن تاریخ بکلی محو شده معلوم نیست کجای تاریخ اسلام قایمش کردید. اگر پرخوری و پول نشانه دلبستگی به دنیا نیست، رابطه با شش تا زن بطورهمزمان که نشانه دلبستگی به دنیا هست؟ حتما می خواهید بگوئید برکنارش کردیم. چطورمی شود برخلاف قوانین دیپلماتیک هلموت هوفر آلمانی بعد از زندان، بخاطر رابطه جنسی با یک فاحشه در مقابل پول در سن قانونی با رسوایی آزاد شده، آن هم بعد از الم شنگه و سرمخفی قاتل ناپیدا بازی سر فرج سرکوهی، ولی سردار انگشتی در کشور دوست و برادربرزیل، در ملاء عام، با دختر زیر سن قانونی روابط دیپلماتیک با عنف برقرار کرده،در فرودگاه از او استقبال شده و گل گردنش انداختند. چرا حلقه دستش نکردند که لااقل دلبستگی به دنیا هم محلش معلوم باشد؟

 4) دور کلاه:این یکی را دیگر خودتان خبر دارید، یکی از دلبستگی های دنیوی به دست آوردن پول ازطریق کلاهبرداری است. سردار نقدی دستگیر شد و به کلاهبرداری و تجاوز جنسی اعتراف کرد و مدتی هم در زندان ماند و اتفاقا توسط خود شما هم از کار برکنار شد. اگرواقعا فرمانده نباید دلبستگی دنیوی داشته باشد، که به هر حال سردار نقدی هیچ دلبستگی دنیوی نداشته حداقل همه دلبستگی های دنیوی را داشته، یعنی هم باند اخاذی وکلاهبرداری داشته، هم تجاوز می کرده، فقط رعایت رژیم اش را می کرده و زیاد نمی خورد.

 5) دور مغز:یکی از عوامل دیگر داشتن استحکام شخصیتی و نداشتن دلبستگی به دنیا داشتن عقل است.البته بنده قبلا شگفتی خود را از اینکه چرا علیرغم اینکه روایت شده که “ یک لحظه تفکر برتر از هفتاد سال عبادت است” اعلام کرده و توفیق آن را پیدا نکردم که محض رضای خدا یکی از علما را پیدا کنم که به یک لحظه که هیچ، به یک عمر تفکر هماحترام بگذارد.  فرض بر این است که شما نمیدانید، ولی حداقل زبانی برای پرسیدن که دارید؟ از آقای محسن رضایی بپرسید که علتاخراج چند باره سردار حسن عباسی، نماینده هالیوود و بالیوود در ایران از سپاه چهبود؟ یک دیوانه متوهم که نه تنها حیثیت برای کشور( بفرض محال چنین حیثیتی وجود میداشت) باقی نگذاشت و بطور روشن و مشخص براساس گفته های او سپاه پاسداران متهم شدکه در فهرست تروریستی قرار بگیرد. البته نقش سردار سعید قاسمی برادر متوهم دیگر رانیز نمی شود انکار کرد که هر وقت مسوولان نظامی آمریکا بخواهند جنگ سوم جهانی علیهایران را آغاز کنند، فقط لازم است یک دور به نوارهای این مجنون گوش کنند.

     6) دور بطری:من که کهریزک را تعطیل نکردم، بقول سردار فلانی من که یک هفته اعصابم خورد نبود واز این ور اتاق به آن ور اتاق نمی رفتم. یکی به ما بگوید سردار رادان کجا رفت؟همان آقا هم توضیح بدهد که سردار رجب زاده چطور یک دفعه غیب شد؟ افتاد توی چاه جمکران؟ به تیر سه شعبه گرفتار شد؟ دچار “ اجی مجی لاترجی” لردولدمورت شد؟ چی شد؟ اصلا چرا یک دفعه برادر مرتضوی از دادگاه رفت؟ در جمهوری اسلامی یک دادگاه دولتی و نظامی رسما تشکیل شد و سه نفر را به اتهام قتل عمد سه جوان محکوم کرد. یکی شان غیب شده، آن یکی هم غیب شده، نفر سومی فعلا مدیرکل تامین اجتماعی است. آقای خامنه ای عزیز! خودتان را جای سردار رجب زاده بگذارید، پسر دوست شما،یعنی آقای روح الامینی را یک آقایی گرفته انداخته توی ماشین، به دستور تنها قاضی مورد تائید شما، حداقل سه بار او را از سال 1377 تا امروز تائید کردید، آنها رافرستادند کهریزک و سردار رادان هم دستور شکنجه صادر کرده. من هم قبول دارم که” فرماندهان برخوردار از استحکام شخصیتی بدون دلبستگی به دنیا باشند.“ولی اگر یک وقت خدای ناکرده یک فرمانده عاشق دنیا بود، هی می خورد، به زن مردم تجاوز می کرد، توی استخر دست به فلان جای دختر مردم می زد، فرض کنید تا امروز این را نمی دانستید. امروز حجت بر اینجانب سید ابراهیم نبوی تمام شد، و آقای خامنه ای می داند که این اتفاق افتاده، یعنی سرداران ایشان خلخال از پای زن یهودی کشیده اند. حالا یهودی نبوده، دیگر بدتر، مسلمان بوده، زهرا کاظمی مسلمان بود، اسمش که مسلمان بود، نه تنها خلخال از پایش گرفته، بلکه با لگد به سرش زده و او را کشته است.

 7) پول خارجی: یک سرداری بود به نام سردار عسگری، این آقا یک دفعه غیب شد، رفت و کلا گم شد.بعدا وقتی عماد مغنیه کشته شد، گفتند آدرس او را سردار عسگری می دانست و داده بود.یک سردار دیگری بود به نام مدحی، این بنده خدا برای اینکه یک زندگی راحت بکند، واز دست آن یکی فرار کند، رفت مالزی، بعد هم گرفتاری مالی و یک بار که جلوی دوربین رفت خوشش آمد و شد محور براندازی جمهوری اسلامی. حالا زن و بچه اش کجاست؟ تهران. یکی دیگر هم بود شهرام اسدی، از تهران رفت عربستان و یک دفعه رسید وسط سعی صفا و مروه به پنتاگون، یک سالی هم آنجا ماند. حالا زن و بچه اش کجاست، تهران. طرف می گویدببین صدات در بیاد زن و بچه ات رو می کشیم. حالا اینها پروژه های خیلی روشن است.حداقل صد نفر سردار اول سپاه را می شود نام برد که تمام اطلاعات شان را در سفر به فرنگ به سرویس های اطلاعاتی دادند، الآن هم دارند زندگی می کنند، یا با جمهوری اسلامی مبارزه می کنند، برای چی؟ بخاطر دلبستگی های دنیوی.

 آقای خامنه ای!

هفته قبل یک قرارداد بسته شده به مبلغ 170 میلیارد بین دولت و قرارگاه خاتم الانبیاء، نود درصدکل شرکت های ایران زیر نظر سپاه کار می کنند. همین هفته دادگاه اختلاس سه میلیاردی آقای جهرمی که آخرش به اسم خاوری تمام شد، در حال اجراست. بقول آقای محسنی اژه ای120 پرونده مثل این داریم. مبلغ 380 میلیارد تومان پول به شورای نگهبان داده شد تاناظرانش نتیجه انتخابات را به نفع احمدی نژاد در دوره نهم تغییر دهند. دادن یارانه به مردم در هفته قبل از انتخابات یعنی خریدن نظر مردم. دلبستگی دنیا یعنی چی غیراز این؟ بی حیثیت تر و بی هنرتر از ابوالقاسم طالبی و بی استعداد تر از فرج الله سلحشور و بی دین تر از این جدید الاسلام های سینما( فخیم زاده و شریفی نیا) که پروژه های میلیاردی می گیرند و کسانی مثل حاتمی کیا و تبریزی و پناهی و  کیارستمی را بکلی از سینما حذف کرده اند، کسی پیدا نمی شود که از شما دفاع کند. حتی یک خط بیت شعر برایتان سروده نمی شود مگر آنکه پولش را داده باشید. از فرانسه دیوانه ای را پیدا می کنند و پول به او می دهندکه علیه کشور خودش فیلم بسازد، ولی در همان فرانسه فیلمساز ایرانی سرگردان است.حرف چی می زنید استاد؟ یک لحظه به خودتان نگاه کنید، ببینید در هفته گذشته چه کسی از شما خوبی گفته و در مقابل از شما پولی یا سکه ای یا خانه ای نگرفته.

 همه اینها رانوشتم تا بدانید که سرداران حکومت شما هزار بار بدتر از خلخال از پای زن یهودی میکشند. در گفتگو با آقای محمد حسین جعفریان گفته اید که شعرها و نوشته های اینترنتی غیرپاستوریزه را هم می خوانید، تیتر را جوری انتخاب می کنم که شاید تحریک شدید وخواندید، تیترش را می گذارم “ خامنه ای، رهبرم، دوستت دارم.” شاید به این بهانه خواندید، اگر خواندید و دانستید خلخال های زیادی را آدم ها به نام شمااز پای زنان مسلمان کشیده اند، و فردا از خواب بلند شدم و دیدم هنوز زنده اید، می فهمم مشکل از ایمان شماست، وگرنه من خبر خلخال را دادم. از آقایان حداد عادل،لاریجانی، مجتبی خامنه ای، وحید، واعظی، یا هر کسی که این نوشته را ممکن است بخواند، خواهش می کنم آن را به آقای خامنه ای بدهد. من قصد بدی ندارم، فقط می خواهم ببینم این مرحوم مومن بوده یا زنده می ماند؟