طی هفته های گذشته ضمن بررسی طیف های سیاسی معطوف به انتخابات در قالب جبهه پایداری، اصول گرایان سنتی، نزدیکان به دولت، قالیباف، بیت رهبری، آیت الله هاشمی و اصلاح طلبان، سعید جلیلی و کامران باقری لنکرانی را به عنوان دو کاندیداهای محتمل جبهه پایداری و محمد باقر قالیباف را در میان اصول گرایان معرفی کردم. امروز به سراغ محسن رضایی، کاندیدای ناکام سه انتخابات گذشته (۷۸، ۸۴ و ۸۸)، میروم.
محسن رضایی در تابستان امسال (مرداد ماه ۱۳۹۱) طی دیداری که با گروهی از جوانان فعال در ستاد خود داشت به آنها گفته بود که در مرداد ماه سال آینده با آنها در ساختمان پاستور ریاست جمهوری دیدار خواهد کرد؛ کنایه ای از پیروزی اش در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم که البته رقبای جدی هم درون اصول گرایان دارد. یکی از مهمترین آنها محمد باقر قالیباف، شهردار تهران است که تا همین حالا هم تلاش های زیادی برای متقاعد کردن محسن رضایی به کناره گیری داشته است. اما پس از آنکه قالیباف در دیدار با آیت الله خامنه ای از زبان ایشان شنید که هنوز کارهای زیادی در شهرداری تهران دارد، طرفداران رضایی این امر را به عنوان مخالفت رهبری عالی نظام با ریاست جمهوری قالیباف تحلیل کردند.
در رقابت آشکار میان رضایی و قالیباف البته حرف و صحبت های دیگری هم شنیده می شود. مواردی مانند اینکه این دو در نهایت به توافقی خواهند رسید و یکی به نفع دیگری کنار خواهد رفت؛ هرچند تا ماه های پایانی منتهی به انتخابات، هر دو در صحنه حضور خواهند داشت.
محسن رضایی، کاندیدای ناکام سه انتخابات مهم گذشته است. در سال ۷۷ که مقدمات برگزاری انتخابات مجلس ششم فراهم می شد، محسن رضایی از دبیری مجمع تشخیص مصلحت نظام استعفا داد تا کاندیدای انتخابات مجلس ششم شود. مطابق مصوبه مجلس پنجم کلیه افراد حقیقی که پست دولتی ـ حکومتی - داشتند برای حضور در انتخابات مجبور به استعفا بودند. این طرح البته یک استثنا برای رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام ـ– اکبر هاشمی رفسنجانی ـ– قائل شده بود، اما دیگران را موظف به استعفا می کرد. محسن رضایی استعفا داد و حتی قرار بود در لیست انتخاباتی جبهه مشارکت هم قرار بگیرد. اما پس از آنکه جبهه مشارکت در مصوبه ای درون تشکیلاتی، اعلام کرد که هیچ کاندیدایی را که در لیست انتخاباتی جناح مقابل قرار داشته باشد، در لیست انتخاباتی خود نمی پذیرد، سعید حجاریان با محسن رضایی تماس گرفت و از او خواست که اگر تمایل دارد در لیست مشارکت قرار داشته باشد باید از حضور در لیست جناح راست محافظه کار انصراف دهد. محسن رضایی قبول نکرد و پس از شکست در انتخابات، بی سر و صدا دوباره به مجمع تشخیص و همان پست قبلی اش بازگشت.
محسن رضایی دو بار دیگر، اولی در سال ۸۴ و دومی در سال ۸۸ هم کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری شد. در سال ۸۴ یک روز قبل از برگزاری انتخابات انصراف داد، در حالی که پیش از آن گفته بود فقط با گلوله از صحنه رقابت کنار می رود. در سال ۸۸ هم بنا بر آمار رسمی کمتر از یک میلیون رای بدست آورد. او ابتدا انتخابات را مخدوش اعلام کرد اما بعد از مدتی و پس از دستور آیت الله خامنه ای، حاضر نشد همانند موسوی و کروبی، بر رای های خوانده نشده خود تاکید کند و بازهم به همان فعالیت قبلی اش در پست دبیری مجمع تشخیص مصلحت بازگشت.
از ابتدای سال ۹۱ که حرف و صحبت هایی در مورد کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم دوباره در اخبار سیاسی کشور برجسته می شد، نام محسن رضایی هم تکرار می گردید و علی رغم اینکه کاندیداهای اصول گرا ـ از جمله محسن رضایی ـ با تاکید آیت الله خامنه ای مبنی بر عدم ورود زودهنگام به بحث های انتخاباتی، در ظاهر نسبت به آیت الله تمکین می کنند اما در باطن، رقابت های انتخاباتی خود را کلید زده اند. به همین دلیل هم هست که خبرهای انتخاباتی زیادی از او در سایت های اینترنتی به چشم می خورد؛ ضمن اینکه هم پایگاه اطلاع رسانی رسمی وی، هم سایت های خبری همسو با او – مانند تابناک - و وبلاگ ها وصفحه های موجود در شبکه های اجتماعی در مورد کاندیداتوری وی مطالب مختلفی را منتشر می کنند. هفته گذشته خبری منتشر شد که ستاد محسن رضایی رنگ آبی را به عنوان رنگ انتخاباتی خود برگزیده است؛ امری که با مشاهده برخی از این سایت ها و وبلاگ ها چندان عجیب هم به نظر نمی رسد. به عنوان مثال رنگ پیش زمینه سایت رسمی محسن رضایی، آبی است. همینطور که رنگ پیش زمینه اصلی مهمترین وبلاگ انتخاباتی و البته غیر رسمی محسن رضایی با عنوان کمپین دعوت از دکتر محسن رضایی برای انتخابات ریاست جمهوری دوره یازدهم، هم آبی است. البته عنوان این وبلاگ کمی بی مسما و البته تقلیدی از کمپین طرفداران خاتمی در سال ۸۷ و ۸۸- به نظر می رسد. امروز کمتر کسی است که در کاندیداتوری محسن رضایی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده شک داشته باشد؛ بنابراین دیگر کمپین دعوت از او معنی ندارد. وبلاگ حامیان دکتر رضایی را هم نگاه کنید. پیش زمینه این وبلاگ هم آبی است. از جمله دیگر وبلاگ های مرتبط با محسن رضایی می توان به حامیان او در ملایر، استان البرز، جنبش جوانان حامی دکتر محسن رضایی و همدلی ملی در حمایت از محسن رضایی اشاره کرد.
کلید واژه مشترک تمام این وبلاگ ها و سایت های خبری، برجسته سازی محسن رضایی از منظر یک کارشناس اقتصادی است و البته به نظر من کار هوشمندانه ای هم به نظر می رسد. محسن رضایی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ هم سعی داشت خودش را به عنوان یک کارشناس اقتصادی معرفی کند، اما در شرایط امروز و پس از ناکامی های اقتصادی احمدی نژاد، یکی از مهمترین مزیت های انتخاباتی یک کاندیدا این است که بتواند اثبات کند توان حل مشکلات اقتصادی مردم را دارد. و به نظر می رسد محسن رضایی هم تمام توان خود را برای اثبات این موضوع به کار گرفته است. به عنوان مثال این خبر سایت آفتاب را نگاه کنید که محسن رضایی به سیاستمداران توصیه می کند از صحنه اقتصاد کنار بکشند و البته این خبر سایت مشرق را هم نگاه کنید که دفاع محسن رضایی از یارانه های ۱۱۰ هزار تومانی را مخالف دیدگاه های گذشته وی می داند که گفته بود افزایش نقدینگی باعث تورم می شود. به نظر می رسد که مخالفان سیاسی محسن رضایی هم نسبت به صحبت های اقتصادی او حساس هستند.
در میان شبکه های اجتماعی، سه صفحه در فیس بوک وجود دارند که فعال هم هستند و هر سه هم محسن رضایی را،”فرزند ملت ایران” معرفی کرده اند. دکتر محسن رضایی فرزند ملت ایران، کمپین دعوت و حمایت از دکتر محسن رضایی، هر دو با یک عکس زمینه (و رنگ آبی) و حامیان دکتر محسن رضایی در شرق تهران. خبر افتتاح دفتر ارتباط مردمی دکتر محسن رضایی در بوشهر با مدیریت سردار اسدی را در هر سه تای این صفحات بخوانید. ضمن اینکه از علاقه مندان به فعالیت در استان های خوزستان (اهواز، شوش، دزفول، اندیمشک)، ایلام (دهلران، دره شهر، آبدانان و مهران)، لرستان، کرمانشاه، فارس، اصفهان، بندرعباس (هرمزگان) و آذربایجان غربی هم خواسته شده است در صورت تمایل برای همکاری با دفتر ارتباطات مردمی محسن رضایی با آقای […] تماس بگیرند. این صفحه را هم در فیس بوک ببینید که در مخالفت با رضایی در فیس بوک ایجاد شده است.
محسن رضایی برای انتخابات ریاست جمهوری آینده روی نقش اقوام و حمایت آنها از وی هم حساب جداگانه ای باز کرده است. بعد از آنکه حمایت مولوی عبدالحمید از دکتر معین در انتخابات ۸۴، موجب رای گسترده ایرانیان اهل سنت به وی، بخصوص در استان های سیستان و بلوچستان و هرمزگان شد، محسن رضایی به مولوی عبدالحمید پیغام داده است که در صورت حمایت از وی در انتخابات ریاست جمهوری، به خواسته های مولوی اهمیت خواهد داد و آنها را اجرا خواهد کرد (منبع: خبر شخصی از منابع داخل ایران). او در عین حال در سخنرانی های مختلفی هم که این روزها برگزار می کند برای این موضوع اهمیت ویژه ای قائل است. این خبر را هم در مورد انتخاب رییس جمهوری که مورد وثوق بالای رهبری است و توان حل مشکلات سیاسی کشور را دارد ببینید. اهمیت تاکید بر مشکلات سیاسی، گره خوردن مشکلات اقتصادی با تحریم های بین المللی و ریاست جمهوری فردی است که بتواند با حمایت رهبری، با دنیا در این مورد مذاکره کند.
محسن رضایی البته از سوی بخشی از تندروهای جناح اصول گرا متهم به بی بصیرتی و همگامی با آنچه که فتنه خوانده می شود–ـ لااقل در روزهای ابتدایی آن ـ– است. این خبر سایت رجانیوز را بخوانید که در مورد صحبت های داود دانش جعفری، نماینده ستاد محسن رضایی در دیدار نمایندگان ستادهای انتخاباتی با آیت الله خامنه ای پس از انتخابات سال ۸۸ است. رجانیوز، ادعای محسن رضایی را در مورد بی اطلاعی از محتوای آنچه که دانش جعفری قصد داشت در دیدار با رهبری بیان کند را باطل و غیر قابل قبول می داند. و البته فارغ از آنکه محسن رضایی چگونه به حوادث سال ۸۸ می نگرد و آیا تقلب و تخلف انتخاباتی را قبول دارد یا ندارد، نحوه موضع گیری محسن رضایی در انتخابات سال ۸۸، بزرگ ترین نقطه ضعف وی خواهد بود که او را به عنوان یک کاندیدای انتخاباتی با سئوالاتی زیادی رو به رو خواهد ساخت. تذبذب ذاتی و تغییر مواضع در زمان های کوتاه ( ادعای وی در مورد حضور با قدرت وی در انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ و سپس کناره گیری او از همین انتخابات، طرح شکایت از نتایج انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و انصراف از آن) و همچنین شکست های مداوم وی در هرگونه انتخاباتی، از اهمیت کاندیداتوری وی می کاهد. محسن رضایی به عنوان یک کاندیدا از “اعتبار منبع” به عنوان مهمترین ویژگی یک کاندیدا برخوردار نیست و مخالفان وی هم احتمالا روی همین امر برای تضعیف وی مانور می دهند. در انتخاباتی که یک کاندیدا باید اثبات کند برای مدیریت کشور کارآمد است، محسن رضایی هیچ کارنامه روشنی ندارد. او اگرچه زمانی هم فرمانده سپاه بوده است اما مطمئن نیستم که حتی همین عنوان هم در نهایت به نفع محسن رضایی تمام شود. تنها ویژگی مثبت محسن رضایی همانگونه که قبلا هم گفتم، ادعای کارشناسی اقتصادی توسط وی است که لااقل از لحاظ تئوریک او را از سایر کاندیداها حتی در انتخابات سال ۸۸ هم متمایز می کرد. او اگر بتواند یک شعار انتخاباتی ملموس و قابل فهم (مانند شعار ۵۰ هزار تومانی کروبی در سال ۸۴) داشته باشد شاید بتواند این بار رقیبی مهم به حساب آید، در غیر اینصورت تنها در حد یک کاندیدای همیشگی ( و البته ناکام) در انتخابات محسوب خواهد شد. در میان برنامه های انتخاباتی محسن رضایی در سال ۸۸، ارائه منشور علم و اشتغال توسط وی (اینجا) می تواند برای کمپین وی در رسیدن به این هدف اهمیت زیادی داشته باشد. البته عناوین پرطمطراقی مانند منشور فلان و بهمان یا برنامه اقتصادی کلان و مواد مشابه از لحاظ تبلیغاتی واجد کمترین ارزش هستند. اما محسن رضایی در منشور علم و اشتغال خود به نکته ای اشاره کرده که موارد مشابه آن می تواند به عنوان یک کلیدواژه قابل فهم تبلیغاتی توسط وی در نظر گرفته شود. طرح پرداخت شهریه دانشجویان دانشگاه های غیر دولتی از محل وام کم بهراینجا).