کمپین های انتخاباتی کاندیداهای ریاست جمهوری در ایران، احزاب، گروه های تشکیلاتی و اشخاصی که برای انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در ایران آماده می شوند و مدتی است تبلیغات غیررسمی خود را هم در شبکه های اجتماعی، وب سایت های خبری و وبلاگ های سیاسی آغاز کرده اند، آن اندازه قابل توجه است که باید اززوایای مختلف به آن پرداخت. از این رو در مقالاتی از این دست به سراغ این کمپین ها می روم که گاه به نام اشخاص و گام به نام گروه های سیاسی خود را برای خرداد 1392 آماده می کنند.
ترکیب فعالیت های این اشخاص و گروه ها در دسته بندی زیر قابل توضیح است:
جبهه پایداری با کاندیداهای بالقوه ای چون سعید جلیلی و کامران باقری لنکرانی (حداد عادل هم به عنوان کاندیدای ظاهری این گروه مطرح می شود).
اصول گرایان سنتی در طیف افرادی از علی اکبر ولایتی، علی لاریجانی و محسن رضایی تا حسن روحانی، غلامعلی حداد عادل و شاید علی اکبرناطق نوری (در میان نزدیکان به اصول گرایان سنتی اسامی منوچهر متکی و مصطفی پورمحمدی هم مطرح هستند، هرچند شانس زیادی در شرایط حاضر ندارند).
-نزدیکان به دولت که محتمل ترین گزینه روی میز آنها اسفندیار رحیم مشایی است، اما افراد بالقوه دیگری مانند هاشمی ثمره و حتی غلامحسین الهام هم در این گروه جای می گیرند.
-محمد باقر قالیباف که خود فارغ از حمایت یا عدم حمایت حزبی، به لطف امکانات شهرداری تهران پتانسیل ریاست جمهوری را دارد. او البته به صورت بالقوه می تواند از سوی کلیه جناح های منتسب به اصول گرایان –ـ به غیر از جبهه پایداری –ـ مورد بررسی قرار گیرد.
-گروه های نزدیک به بیت رهبری جمهوری اسلامی. اگرچه تمام گروه های سیاسی بالا خود را تابع ولایت آیت الله خامنه ای می نامند، اما دوپاره شدن جناح های منتسب به اصول گرایان در انتخابات مجلس نهم –ـ علی رغم نهی رهبری ـ– نشان داد که اصول گرایان برای انتخابات مجلس که منطقا می توانستند متشکل باشند، در تهران با دو لیست مختلف و در شهرستان ها با حمایت افراد دیگر مانند قالیباف وارد رقابت های مجلس شدند. از این رو بررسی دیدگاه های نزدیک به رهبری عالی نظام، به نمایندگی روزنامه کیهان، خبرگزاری فارس و نهادهای نزدیک به سپاه پاسداران به صورت مجزا انجام می شود.
-آیت الله هاشمی رفسنجانی که در انتخابات ریاست جمهوری پیشین اگرچه از اصلاح طلبان حمایت کرده بود اما هیچ گاه طرح دولت وحدت ملی را که برای او افرادی چون ناطق نوری، حسن روحانی و علی اکبر ولایتی را شامل می شود نادیده نگرفته است. زمزمه های کاندیداتوری او هم اگرچه هنوز خام و ناپخته است اما به هر حال ظرفیت وی، خارج از گروه بندی های سیاسی از یک طرف و در سوی دیگر با ائتلافی که می تواند به صورت بالقوه میان بخشی از اصلاح طلبان و بخشی از اصول گرایان ایجاد کند، قابل بررسی خواهد بود.
-در انتهای این لیست اصلاح طلبان قرار دارند که بزرگان آنان با توجه به حصر رهبران جنبش سبز ـ– میرحسین موسوی و مهدی کروبی ـ– و زندانی بودن بسیاری از نیروهای تشکیلاتی و بدنه، تلویحا حضور در انتخابات با کاندیدای اختصاصی اصلاح طلب را رد کرده اند اما تا هشت ماه مانده به انتخابات ریاست جمهوری، هنوز معلوم نیست که آیا اصلاح طلبان هم در نهایت همانند مجلس نهم ترجیح می دهند وارد بازی انتخابات نشوند و یا اینکه از کاندیدای جناحی یا ائتلافی حمایت خواهند کرد. در میان اصلاح طلبان گزینه هایی مانند نجفی، جهانگیری و عارف مطرح هستند.
در این مقالات، از این پس از میان کاندیداهای محتمل، کسانی که بیشتر در مورد آنها بحث و صحبت است و ظهور رسانه ای هم دارند بررسی می شوند و پس از بررسی این گزینه ها، استراتژی ها و برنامه های تبلیغاتی کاندیداها، نحوه عمل سیاسی آنها، سازمان رای و تشکیلات حامی شان مورد تحلیل قرار می گیرد. در نهایت هم این توضیح لازم است که هدف این گزارش های تحلیلی، افزودن دانش تبلیغات سیاسی در ایران، استفاده از ظرفیت های بالقوه جذب رای و همچنین تلاش برای مدرن کردن رقابت های انتخاباتی در کشورمان است.
سعید جلیلی
یکی از اصلی ترین گزینه های انتخابات ریاست جمهوری یازدهم در ایران سعید جلیلی است که به صورت بالقوه می تواند جبهه پایداری ـ- بخشی از جداشدگان از اصول گرایان سنتی و دارای رابطه ای مرموز از عشق و نفرت با دولت احمدی نژاد -ـ را نمایندگی کند. سعید جلیلی از حمایت ویژه سایت رجانیوز - ارگان جبهه پایداری ـ- برخوردار است و فعالیت های تبلیغاتی طرفداران سعید جلیلی هم ـ- حالا یا با اطلاع یا بی اطلاع او ـ- به صورت کمپین های وبلاگی و صفحات فیس بوکی مدتی است که آغاز شده است. از جمله صفحات وبلاگی یا وب سایت های خبری طرفداران سعید جلیلی می توان به موارد زیر اشاره کرد:
حامیان دکتر سعید جلیلی، سایت دی نیوز، کمپین دعوت از دکتر جلیلی، جوانان حامی سعید جلیلی، هواداران کاندیداتوری دکتر سعید جلیلی
طرفداران جبهه پایداری در سطح رقبا، با وام گیری از آنچه که گفتمان 3 تیر خوانده می شود -ـ 3 تیر 1384، انتخاب محمود احمدی نژاد به ریاست جمهوری ایران-ـ خود را در رقابت با اصول گرایان سنتی (+)، اصلاح طلبان (+) و طیف نزدیک به قالیباف تعریف کرده اند و همانگونه که ذکر شد در سطح شعارهای جایگزین ضمن انتقاد از “بازتولید قدرت و ثروت” توسط جریان انحرافی ـ- عنوانی که مخالفان احمدی نژاد به حلقه نزدیکان به او، افرادی ماننند مشائی و بقایی می دهند ـ بر گفتمان سوم تیر تاکید می کنند. اگرچه در تاکید آنها بر گفتمان 3 تیر هنوز محمود احمدی نژاد نقش برجسته ای دارد، اما احمدی نژاد آنها، احمدی نژادی بدون جریان انحرافی است. در عین حال این وبلاگ ها خود را نزدیک به مصباح یزدی، از روحانیون سرشناس قم و حامی احمدی نژاد در انتخابات سال 84، می نامند. به عنوان مثال می توان به وبلاگ کمپین دعوت از دکتر جلیلی اشاره کرد که آنها خود را نزدیک به جبهه پایداری و سرسپرده مصباح یزدی معرفی کرده اند.
امکان فشار از پایین، به این معنی که رقیب چگونه می تواند از ابزارهای فشار از پایین، حالا چه به صورت تظاهرات خیابانی مانند تظاهرات سبزها بعد از انتخابات و چه به صورت فشار گروه های فشار مانند آنها که به سفارت انگلستان حمله کردند یا حتی کسانی که در بیت امام هنگام سخنرانی سید حسن خمینی شعار دادند، برای این گروه فراهم است. در انتخابات مجلس نهم تنها گروهی که می توانست طیفی از دانشجویان بسیجی را در دانشگاه ها، همگام خود داشته باشد، جبهه پایداری بود و این دانشجویان در صورت کاندیداتوری جلیلی هم می توانند حامیان بالقوه او در مسیر انتخابات باشند. همانگونه که به عنوان مثال برای بازگشت او از روند مذاکرات هسته ای، مراسم استقبال ترتیب دادند.
چانه زنی در بالا به معنی اینکه رقیب تا چه حد ابزار کنترلی در سطوح بالای قدرت را در اختیار دارد نیز در خطوط رسانه ای حامیان جلیلی برجسته می شود. به عنوان مثال تاکید بر پیروزی وی در مذاکرات هسته ای ]این فیلم را نگاه کنید] و ساده زیستی وی همگام با ساده زیستی آیت الله خامنه ای مورد تاکید قرار می گیرد. به طوریکه حتی یکی از اصلی ترین وبلاگ های طرفدار جلیلی با برجسته کردن تاکید آیت الله خامنه ای بر “اعتماد به نفس ملی و عدالت” به عنوان دو شاخصه پیشرفت، این را کد انتخاباتی رهبری نظام برای حمایت از سعید جلیلی عنوان می کند ]اینجا[.
حامیان جلیلی به تقلید از ستاد 88 خاتمی و موسوی که در انتخابات ریاست جمهوری نهم ستادهای استانی و شهرستانی مجزا تشکیل داده بود، وبلاگ های شهرستانی مجزا برای آمادگی یارگیری انتخاباتی و فعالیت های تبلیغاتی دارند. به عنوان مثالی از این ستادهای شهرستانی می توان به حامیان جلیلی در قوچان، گناباد، تنکابن، نخستین کمپین بانوان حامی جلیلی و صفحه حامیان جلیلی در سایت کلوب اشاره کرد. این کمپین ها در عین حال دارای ارتباط تشکیلاتی هم با یکدیگر هستند. به عنوان مثال صفحه بانوان حامی جلیلی و صفحه طرفداران او در قوچان به همراه سایت های دیگر نظیر دکتر سعید جلیلی به عنوان اولین تبلیغ چند رسانه ای، کلیپ بلوتوثی دعوت از جلیلی را با عنوان از 3 تیر 84 تا 24 خرداد 92 تهیه و منتشر کرده اند که در نوع خودش کار جالبی است [ و انصافن هم برای شروع، کلیپ خوبی است[.
در میان وبلاگ های نزدیک به جلیلی، موج وبلاگی حمایت از دکتر سعید جلیلی، بخش های مجزایی برای معرفی وبلاگ های فعال ماه دارد و او را با عنوان “عمار رهبری” معرفی می کند. همچنین انتشار نشریه ای تحت عنوان ماهنامه حامیان دکتر جلیلی از دیگر کارهای برجسته طرفداران سعید جلیلی است. از دیگر وبلاگ های طرفداران جلیلی موارد زیر هم قابل توجه هستند:
انتخاب 11، گام یازدهم، هفتمین رئیس جمهور، دوستداران دکتر سعید جلیلی، وبلاگ یه سوم تیری حامی جلیلی،
دوستداران سعید جلیلی در فیس بوک و گوگل پلاس هم حضور دارند، اما فعالیت آنها به گستردگی وبلاگ ها نیست: صفحه کمپین دعوت از جلیلی برای انتخابات ریاست جمهوری در گوگل پلاس که البته صفحه چندان فعالی نیست. پرطرفدارترین صفحه آنها در فیس بوک با عنوان “دکتر سعید جلیلی” 932 عضو دارد و خیلی هم به روز نیست. می توانید به دیگر صفحات فیس بوکی او در + و + و + و + سری بزنید که تنها یکی از آنها 117 عضو دارد و بقیه زیر 100 عضو. این موضوع نشان می دهد که یا طرفداران جلیلی هنوز فعالیت در شبکه اجتماعی فیس بوک را برای تبلیغات خود به صورت جدی آغاز نکرده اند و یا اینکه توانایی استفاده از آن را ندارند. در هر صورت اما ظرفیت های فیس بوکی، خودشان به صورت کلی یک نشانه هستند که باید جدی گرفته شوند. با اینحال برخی از این صفحات با وبلاگ ها و سایت های خبری طرفدار جلیلی هم ارتباط تشکیلاتی دارند و حتی تا تعیین تیم اقتصادی او هم خبر منتشر می کنند.
جوانان حامی دکتر سعید جلیلی می شدید، سرود ای ایران پخش می شد؛ الان دیگر اینگونه نیست.