دهه اول آذر سایه ایران بر غزه می گسترد. حماس مسلح به سلاح های “ نظام” نبرد با اسرائیل را “نبرد قادسیه” می خواند که نماد تاریخی پیروزی اعراب مسلمان بر ایرانیان است. رهبر”نظام” که این هدیه را برای ملت ایران فراهم ساخته، رسما “امام حاضر” لقب می گیرد که ترکیب بندیش “امام غایب” را بیاد می آورد که مداحان بیت از فراهم شدن “تمام قواعد ظهور”ش سخن می گویند.
خون فروهرها که در سیاهه قتل های زنجیره ای مهر فتوا از “بیت” داشتند به خون ستار بهشتی پیوند می خورد، از فراز سلول های فائزه و مهدی هاشمی، نسرین ستوده، مهدی خزعلی، احمد زید آبادی و… صدها گل سرخ دیگر می گذرد و دامان “نظام” را در سازمان ملل می گیرد.
و همه راهها به “عمودخیمه “، یعنی رهبر نظام آیت اله خامنه ای می رسد که درادامه پروژه مقدس سازیش ماجرای آقا و بزغاله را بر منابر فریاد می کنند واز قضا دستمایه شوخی تازه ای می شود. مصباح یزدی که با پرچم حمله به هاشمی رفسنجانی بازگشته، “تایید بی کفایتی احمدی نژاد” را “نشانه اشتباه خامنه ای” می شمارد، مهدوی کنی تضعیف” معظم له” را حرام می داند و می گوید: “ممکن است در گوشه و کنار اشکالاتی باشد که باید آنها را درست کرد، اما عمود را نباید شکست”.
محمد نوری زاد در نامه بیست و هفتم خود از امضای رهبر “پای خفت بارترین اسناد استعماری” به فریاد می آید و” دکترمحمد ملکی این “اشکالات” را ویرانی ایران می بیند و استعفای علی خامنه ای را طلب می کند.
تازه ترین دلیل اولین رئیس دانشگاه تهران “ جنگ غزه” است که ایران را رسما ودرست در وسط یکی از هولناک ترین حوادث در راه تاریخ می گذارد. بهمین دلیل هم داود هرمیداس باوند در “راستای منافع ملی ایران” نمی داندش.
تا جنگ حماس و اسرائیل آغاز می شود، سی ان ان از “راه طولانی قاچاق اسلحه از ایران به غزه” خبر می دهد. فاکس نیوز در همان روزهای نخست درتحلیل خود می پرسد: “آیا غزه تمرین جنگ با ایران است؟” و درست در روزهائی که تلاشهای بینالمللی برای آتش بس در جریان است، سپاه محمد رسول الله تهران بزرگ برای نبرد با اسرائیل اعلام آمادگی می کند. این همان یگانی است که اعتراضات و تظاهرات جنبش سبز را پس ازکودتای انتخاباتی سال ۱۳۸۸ سرکوب کرد.
رسانه های خبری جهان می نویسند که حماس با موشک های اهدائی “نظام” و به نیابت آن می جنگد. اشپیگل آنلاین گزارش تکان دهنده ای از نحوه عمل متحد “ نظام” منتشر می کند: “گروه حماس روز سهشنبه، ۲۰ نوامبر شش مرد فلسطینی را به ظن جاسوسی برای اسرائیل در انظار عمومی و بدون هیچ نوع محاکمه بطور وحشیانه ای اعدام کرده است. مردان حماس نخست دست و پای قربانیان را بسته و سپس آنها را در خیابانی در شمال غزه به گلوله بستهاند. شمار زیادی از مردم شاهد این اعدام صحرایی بودهاند.مردان حماس جسد یکی از اعدامشدگان را به پشت خودرو بسته و آن را در سطح خیابانها کشیدهاند. “
“نظام” چاره ای جز به اعتراف حضور نظامی در غزه نمی بیند. محمدعلی جعفری فرمانده کل سپاه پاسداران میگوید که ایران فناوری ساخت موشک را به غزه فرستاده است. علی لاریجانی، رییس مجلس، یک قدم جلوتر می آید: “افتخار میکنیم حمایتمان از فلسطین نظامی بودهاست.”
طارق الحمید، سردبیر روزنامه الشرق الاوسط -ـ یکی از پرخواننده ترین روزنامه های جهان عرب ـ- در مقاله خود تهران را مسؤول درگیری های غزه اعلام می کند.
چند روز پس از برقراری آتش بس، سران حماس بر دریافت سلاح و راکت های پیشرفته از ایران، تاکید می کنند: “ایران بدون هیچ شرط و یا پیش شرطی، کمک های نظامی و مالی خود را در راه خداوند، در اختیار تشکل های مسلح فلسطینی می گذارد”.
و اسرائیل را تهدید هم می کنند. محمود الزهار از رهبران اسرائیل می خواهد پیش از حمله به ایران، در باره عواقب چنین اقدامی خوبی فکر کنند، و می گوید: “یهودی، حتماً دوبار قبل از حمله به ایران فکر خواهد کرد.”
جنگ برای اسماعیل هنیه، نخست وزیر حماس حکم “قادسیه” را دارد. اوخطاب به رزمندگان این گروه می گوید: “شما با پیروزی که رقم زدید بار دیگر حماسه های قادسیه و جنگ خیبر را به اسلام باز گرداندید.”
جنگ قادسیه نبردی بود که در سال ۱۴ هجری قمری میان اعراب مسلمان و سپاه ایران در سرزمینی به همین نام در عراق کنونی، در گرفت و پیروزی اعراب در این جنگ، راه آنها را برای سقوط امپراتوری ساسانیان و اشغال ایران هموار کرد.
نبرد قادسیه از آن پس به نمادی از پیروزی اعراب مسلمان بر ایرانیان تبدیل شد. صدام حسین، رهبر پیشین عراق نیز پس از حمله به ایران و آغاز جنگ در سال ۱۳۵۹، این جنگ را قادسیه دوم نام نهاد.
قادسیه حماس ـ– نظام که راه به نابودی ایران می برد، گره ای ناگشوده دارد: سوریه.ابو مرزوق -ـ معاون خالد مشعل رییس دفتر سیاسی حماس –ـ گام نخست را برای گشودن این گره بر می دارد. او در سخنانی در قاهره، پایتخت مصر، ایران را به تغییر سیاست در قبال بحران سوریه و دوری کردن از حکومت اسد فرا می خواند.
موسی ابو مرزوق می گوید: “ایران در جهان عرب در موقعیت مناسبی قرار ندارد.ایران با موضعش درباره سوریه خود را در افکار عمومی عرب منزوی می کند.”
“نظام” باز هم از مصر به سوریه می رسد.هفته ایست که بهار به میدان التحریرقاهره بر می گردد.هزاران نفر از مخالفان محمد مرسی، رئیس جمهور مصر، گردمی آیند تا مانع بر کرسی نشستن یک “ولی فقیه” دیگر شوند. قضات و خبرنگاران هم هستند.
“ولی فقیه” تهران، حکم توقف پرسش از محمود احمدی نژاد را داده است. “نامه ذلیلانه علی لاریجانی و اعلام چندباره بی ارادگی گماشتگان مجلس در برابر رهبر” به نوشته مجتبی واحدی، حتی نتوانسته جنگ گرگها را متوقف کند. احمدی نژاد در تدارک همایشی در تهران است تا باز از “اختیارات” خود بگوید .
و رهبردارد برای سوریه نسخه می پیچد: “اگر مخالفان در سوریه دست از سلاح بردارند «امکان مطالبه از دولت سوریه برای شنیدن نظرات مخالفان و اجازه دادن به آنها برای بیان مواضعشان» وجود خواهد داشت.”
واشنگتن پست هم از تلاش های ایران برای احداث “خط لوله ۱۰ میلیارد دلاری گاز به سوریه” گزارش می دهد.
رهبر جدید اپوزیسیون سوریه سفارت این کشور در پاریس را تحویل می گیرد. و لبنان درنامه تند رییس جمهورش به احمدی نژاد می پرسد: “چرا از خاک لبنان برای پرواز پهبادها به اسرائیل استفاده می کنید؟”
سرویس بین الملل سایت انتخاب که مسائل منطقه را با دقت دنبال می کند، می نویسد: “میشل سلیمان رییس جمهور لبنان طی ارسال نامه ای به همتای ایرانی خود مراتب اعتراض لبنان به پرواز هواپیمای بدون سرنشین ایران از خاک این کشور به حریم هوایی اسراییل را به احمدی نژاد اعلام کرد.”
و تازه، نوبت ترکیه می رسد. دولت رجب طیب اردوغان که تاکنون چند بار حریم هوایی اش توسط جنگنده های سوریه نقض شده، هفته گذشته از کشورهای عضو پیمان آتلانتیک شمالی ـ– ناتو-ـ درخواست کرده است تا سیستم ضد هوایی پاتریوت خود را در مرزهای ترکیه با سوریه مستقر کنند.
علی لاریجانی پس از بازگشت از سفر ۴۸ ساعته به سوریه، لبنان و ترکیه، نارضایتی خود را از استقرار موشک های زمین به هوای ناتو در مرز ترکیه و سوریه ابراز و اعلام می کند: “به سران ترکیه تذکر داده شد.”
پس از “تذکر” لاریجانی، سپاه پاسداران به ترکیه “هشدار” می دهد. سردار یدالله جوانی مشاور عالی نماینده ولی فقیه در سپاه پاسداران می گوید که اقدام ترکیه برای استقرار موشکهای پاتریوت در مرز این کشور با سوریه “اشتباه مجدد استراتژیک آنکاراست. ترکیه از ابتدای شروع بحران در سوریه فریب غرب و صهیونیستها را خورد و با تقویت گروههای خرابکار در کشورش به ایفای نقش در تشدید بحران در سوریه پرداخت.”
سایت تابناک، تحت عنوان “موشک های پاتریوت ترکیه برای حمله است، نه دفاع” خبر می دهد: “هماکنون گروهی متشکل از متخصصان نظامی ترکیه و ناتو در حال ارزیابی بهترین مکان ممکن در مرز ترکیه برای استقرار سامانه موشکی «پاتریوت» هستند. موشکهای «پاتریوت» در کنار بخشهایی از سپر دفاع موشکی ناتو که تاکنون در ترکیه استقرار پیدا کرده، میتواند منطقهای بسیار فراتر از مرز ترکیه با سوریه را تحت کنترل داشته باشد؛ منطقهای شامل همه بخشهای شمال سوریه، از جمله شهرهای مهم حلب و حمص”.
هاشمی رفسنجانی که هفته پیش برای ملاقات دخترش فائزه به اوین رفته است واین هفته مانند محموداحمدی نژاد در مراسم عزاداری عاشورا در بیت رهبر حضور ندارد، در جای دیگری شب عاشورا رامی گذراند که پایگاه اطلاع رسانی اش نمی نویسد کجاست؛اما حرف هایش را منتشر می کند. رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام که بازهم خواستار تشکیل دولت وحدت ملی شده است، می گوید: “دروغ، ریاکاری، فساد اداری و مالی، غیبت، خلف وعده ها، تجسس در امور و زندگی خصوصی مردم، گرانی، بیکاری، تزلزل بخشی خانوادهها، بیاعتنایی به حوزههای علمیه، روحانیت و مراجع و سایر موارد، یعنی تزلزل در امتحان الهی. اگر نظام در وعدههایی که برای تحقق جامعهای اسلامی و انسانی به مردم داده ناموفق عمل کند، در امتحان الهی شکست خورده و باید با توبه و بازگشت از خطا و اشتباه، به جبران مافات بپردازد.”
بهتر از این نمی شود به زبان هاشمی رفسنجانی “نشانه های شکست نظام” رابر شمرد. محسن رضائی که مانند دیگر پایوران “نظام” مراقب است “عمودخیمه” نشکند، همه کاسه کوزه ها را سر دولت های ۲۰ سال گذشته- بعد از ریاست جمهوری علی خامنه ای- می شکند و سیاهه هاشمی را کامل می کند: “نمره دولت های ۲۰ سال گذشته زیر ۱۲ است. رقیب اصلی دولت آینده، فقر و مشکلات اقتصادی و تحریم های خارجی است.”
هفته ایست که اکونومیست می پرسد: “آیا اقتصاد ایران در آستانه انفجار است؟” واز اقتصاد دانان چنین جواب می گیرد: “اقتصاد ایران شبیه انسان فلجی شده که با از دست دادن قسمت زیادی از امکاناتش مجبور به ادامه فعالیت می باشد. روابط تجاری ایران به شدت خدشه دار شده و سئوال اینجاست که اقتصاد ایران تا کی قادر به ادامه این وضعیت خواهد بود؟ “
لابد برای مقابله بااین وضع است که “امتیاز صید ماهی خاویار دریای خزر به روسیه واگذار می شود.” محمد نوری زاد در نامه تازه خود از “بلعیدن کشور توسط روسیه”رازگشائی می کند و کسی از سر درد در فیس بوک، می نویسد: “یه روزی چشم باز می کنیم و می بینیم تمام خاک کشور رو فروختن و هیچ چیزی از خودمون نداریم…”
علیرضا ضیغمی، معاون وزیر نفت، از قاچاق سازمان یافته سوخت به خارج از ایران خبر می دهد: “روزانه ۵ تا ۶ میلیون لیتر گازوئیل از ایران به خارج کشور، قاچاق میشود.”
هنوز معلوم نیست “برادران قاچاقچی ما”- تعبیر احمدی نژاد در باره فرماندهان سپاه- دراین قاچاق “سازمان یافته” هم دست دارند یانه، اما مصطفی مصلحزاده سفیر جمهوری اسلامی ثروت “پدری” را به اردن پیشکش می کند: “ایران آماده است دربرابر صدور مجوز تبادل تجاری و گردشگری دینی میان دو کشور، تا ۳۰ سال نفت مجانی در اختیار اردن قرار دهد.”
و جالب اینجاست که دولت اردن نمی پذیرد.
روزهای آخر هفته خبر خوش دیگری برای “نظام” می رسد.موسسه ردهبندی چین، که از جمله ۱۳ موسسه بزرگ ارائه دهنده جواز فنی و استاندارهای زیست محیطی برای کشتیها در دنیا است، همکاری با ایران را متوقف می کند. “سی سی اس” آخرین موسسه از ۱۳ موسسه ردهبندی عمده دنیا است که به رابطه اش باایران پایان می دهد.
چین درکنار روسیه جزو چند کشورمعدودی است که به قطعنامه ارائه شده از سوی کانادا در محکومیت نقض حقوق بشر رای منفی می دهد. کره شمالی، کوبا، اکوادور و قزاقستان هم همراهش هستند.این قطعنامه با ۸۳ رای مثبت به تصویب می رسد.
جواد اردشیرلاریجانی در رد قطعنامه، احمد شهید را هنرپیشه می خواند و می گوید: “در ایران حکم شکنجهگر اعدام است.” مهدی خزعلی که به گفته “سربازان بدنام امام زمان” در” ویلا” بسر می برد و حتی اجازه تماس تلفنی هم ندارد، حتما از شنیدن این حرف از خنده روده بر می شود.
سربازان فرهنگی “نظام” حرف بامزه دیگری می زنند که کمی فضا تلطیف شود. فرج اله سلحشور که در فیلمسازی بجائی نرسیده، اما در پرونده سازی مهارت خاصی پیدا کرده است، از کشف جدید خود خبر می دهد: “هفده نفر از صهیونیستها، بهاییها، ساواکیها و تودهایها در عرصه فیلمسازی در ایران فعال هستند.”
روستا آزاد رئیس دانشگاه شریف هم از بزرگترین آرزویش خبر می دهد: “برگزاری نماز جماعت در یکی از کرات آسمانی.”
آذر ماه، ده روز نخست خود را پشت سر می گذارد و جان مک کین، سناتور جمهوریخواه، همه چیز را به برنامه هسته ای پیوند می زند: “حکومت ایران «تهدیدی برای صلح و ثبات» در جهان است.”
هفته پیش علی آهنی، سفیر جمهوری اسلامی در فرانسه گفته است: “جمهوری اسلامی در قبال لغو تحریم ها حاضر است غنی سازی اورانیوم را تا زیر پنج در صد کاهش دهد.”
این هفته ، سید حسین نقوی حسینی، سخنگوی کمیسیون امنیت ملی، می گوید: “اظهاراتی در مورد مذاکره ایران و امریکا صورت گرفته است و در صورتی که این گفته ها واقعیت داشته باشد، با توجه به شرایط کشور امکان دارد اتفاقات جدیدی در رویکردها و سیاستهای دو طرف رخ دهد.”
نشست غیر علنی نمایندگان ۱+۵ در بروکسل انجام می شود.
سرگئی ریابکوف نماینده روسیه در پایان این نشست، می گوید: “پیشنهاد روسیه برای حل گام به گام اختلاف ها مورد پذیرش قرار گرفته است.”
سخنگوی خانم اشتون نیز توضیحات بیشتری می دهد: “محور رایزنی های امروز در بروکسل برگزاری دور جدیدی از گفت وگوها در سریع ترین زمان ممکن بود. “
افق دیگری برای مذاکره باز می شود. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا در اولین کنفرانس خبری خود در واشینگتن بعد از انتخاب مجدد به ریاست جمهوری آمریکا، می گوید: “تلاش برای آغاز گفتوگوها با ایران ماه آینده آغاز خواهد شد. گفتوگوها برای یافتن راه حل محدود به آمریکا نیست و جامعه جهانی را هم در بر میگیرد. به ایران اجازه داده نخواهد شد صاحب بمب اتم شود. برای حل مسئله به صورت دیپلماتیک هنوز یک دریچه زمانی وجود دارد.”
کارشناسا ن اتمی، دریچه زمانی را تا تابستان آینده باز می بینند و دلیلش را توضیح می دهند: “اورانیوم غنی شده ۲۰ درصد ی جمهوری اسلامی تا تابستان آینده به۲۴۰ کیلوگرم که مقدار لازم برای تولید یک بمب اتمی است، افزایش پیدا می کند.”
دو نظریه پرداز بسیارمهم آمریکائی، از “دریچه زمانی” به “مساله هسته ای” می نگرند.
هنری کیسینجر، وزیر امور خارجه پیشین آمریکا با انتشار مقالهای در روزنامه واشینگتن پست مینویسد: “اولویت فوری باراک اوباما در سیاست خارجی ممانعت از تلاش ایران برای دستیابی به سلاح هستهای است. در صورتی که ایران در مذاکرات رویکردی همانند یک دولت ملی و نه یک انقلابی مذهبی از خود نشان دهد، و راستآزماییهای هستهای را بپذیرد، آنگاه باید برخی جوانب امنیتی ایران را نیز به طور جدی در نظر گرفت، از جمله لغو تدریجی تحریمها که متناسب با کاهش سطح غلظت غنیسازی اورانیوم از سوی ایران خواهد بود.”
زیبیگنیوبرژینسکی -ـ مشاور سابق کاخ سفید ـ می گوید: “آمریکا «هیچ الزامی ندارد مثل بز دنبالهروی» حمله اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران باشد. حمله آمریکا یا اسرائیل به جمهوری اسلامی «بدترین گزینه» در صورت شکست مذاکرات است.من درصورت گسترش سلاح هستهای توسط ایران از سیاست «مهار» به عنوان راه چارهای که «کمتر از باقی گزینهها بد است» حمایت می کنم. سیاست در قبال ایران شامل «تحریمهای دردناک اما با خفقان کمتر» خواهد بود، به شکلی که به نیروهایی که به دنبال تغییر دموکراتیک در ایران هستند، کمک کند. تحریمها باید با «تضمین امنیتی روشن» برای کشورهای منطقه از جمله اسرائیل که دوست آمریکا هستند ترکیب شود؛ به همان شیوه که آمریکا از اروپا در مقابل شوروی حمایت کرد و هنوز در حال جلوگیری از کره شمالی در استفاده از سلاح هستهای علیه کره جنوبی و ژاپن است.”
این سیاست راهبردی که توسط چهره های کلیدی آمریکا اعلام می شود، به نگاه خوش بینانه ای پیوند می خورد که سایت تابناک روی آن پا می فشارد: “تمامی کارشناسان و تحلیلگران روابط بینالملل بر تاثیر ایران و برنامه هستهای آن بر انتخابات امریکا اذعان دارند. بیشتر کارشناسان بر این عقیدهاند که اوباما در دوره جدید ریاست جمهوری خود رویکردی عملگرایانهتر در تعامل و یا تقابل با ایران خواهد داشت و اجلاس آتی ایران و ۱+۵می تواند آزمونی تعیین کننده برای آمریکا و همپیمانانش باشد.”
“دریچه زمانی” مستقیما هم بروی تحولات سوریه باز می شود.
سایت خبری ـ تحلیلی “دبکا فایل”، وابسته به محافل اطلاعاتی و امنیتی اسرائیل، جزییاتی از سامانه موشک های پاتریوت را بر ملا می کند که راه را بر این تحلیل می گشاید: “استقرار موشکهای ضد موشک در ترکیه، با اقدام مخالفان مسلح در از میان بردن دو پایگاه کلیدی هوایی و راداری در جنوب سوریه و در مرز این کشور با اردن همراه شده است.ناتو و ترکیه میتوانند در صورت تمایل، مهمترین ابزار دولت سوریه علیه مخالفان مسلح، یعنی استفاده از نیروی هوایی را از دست آن بیرون بیاورند. مجموعه این عوامل این پتانسیل را پدید میآورد که بتوان با یک اقدام نظامی هماهنگ، در شمال و جنوب سوریه به منظور خارج کردن کنترل آسمان این مناطق از دست دولت، نیروهای ارتش را به عقبنشینی به مناطق مرکزی سوریه وادار کرد. به این ترتیب، استقرار موشکهای پاتریوت در ترکیه، بخشی از یک برنامه گستردهتر از سوی غرب و دولت آنکارا به منظور زمینهسازی برقراری منطقه پرواز ممنوع و احتمالاً انجام کار نظامی علیه دولت سوریه است. “
افق سیاسی کم و بیش روشن می نماید. در لحظه کنونی سیاست “مهار” - نظیرهمان سیاست در مقابل اتحاد جماهیر شوروی، چین و کره شمالی در دستور کار قرار دارد. روسیه هم موافق با آن به نظر می رسد. “مهار” همانقدر برای روسیه ضروری است که برای جبهه متحد غرب. فرو افتادن دیکتاتور سوریه که بسیار محتمل می نمایدو شکست مذاکرات آتی اتمی، راه را بر سیاست دیگر خواهد گشود که جنگ اخیر غزه درآمدی بر آن بود.
دراین جنگ، اسرائیل در پی خنثی سازی دومین خط مقدم برای حمله نظامی به ایران یعنی لبنان و غزه بود و سه هدف را، پس از کشتن فرمانده نظامی حماس دنبال کرد: آزمایش سیستم دفاع ضد موشکی خود-، آگاهی از حجم و نوع موشکی که از ایران به غزه رسیده است-، نابودی پایگاه های پرتاب موشکی و یا کاستن از شمار آنها.
با تغییر رژیم در سوریه، امکان رساندن موشک به غزه و حماس بسیار محدود خواهد شد و اسرائیل و امریکا از هر راه ممکن تلاش خواهند کرد که دیگر محموله موشکی از ایران به غزه نرسد. و حماس که از هم اکنون رفتن دیکتاتور سوریه را می خواهد، سیاستی را بر خواهد گزید منطبق با حکومت جدید که از حالا می توان همراه مصرش دید.
هفته به پایان می رسد. آرامش پیش از توفان، هنوز مجال می دهد راه نجات ایران راجست: استعفای رهبر جمهوری اسلامی، برگزاری انتخابات آزاد.
دکتر محمد ملکی “خاضعانه” روی اولی پامی فشارد و برای آیت اله خامنه ای می نویسد “شما استعفای خود را به حضور ملّت بزرگوار ایران تقدیم کنید و اعلام نمایید با شرایطی که به وجود آمده، اثبات شد «نظام ولایی» قادر به ادارهی امور کشور نیست و مردم فهیم ایران هستند که باید چگونگی ادارهی امور کشور را در یک همه پرسی (رفراندوم) آزاد و همگانی زیرنظر سازمانهای بینالمللی تعیین کنند و سرنوشت خود را به دست گیرند تا از آنچه در لیبی و سوریه و… در کشتار مردم و تخریب شهرها اتفاق افتاد جلوگیری گردد. جناب آقای خامنهای، شک نکنید، فردا نوبت شماست و این نوشته، آخرین پیام من به شماست.”
و موسوی خوئینی ها می گوید: “این را هم بنده مکرر گفتهام و هم سایر بزرگان، که راه حل مشکل مدیریّت کشور بازگشت به انتخابات آزاد است. اگر مسوولان از همین امروز تصمیم بگیرند که انتخابات پیش رو را آزاد برگزار کنند و صمیمانه هم این کار را بکنند، خیلی از مشکلات از همین امروز مرتفع میشود و نیمی از فشارهای بین المللی هم برداشته میشود. چون آنها هم به محض اینکه احساس کنند چنین اتفاقی میافتد، میفهمند که دیگر با یک ملت روبرو هستند.”
سید علی حسینی خامنه ای به راه قادسیه خواهد رفت یا جانب ایران راخواهد گرفت؟