جامعه مدنی در فضای جدید

عباس حکیم زاده
عباس حکیم زاده

پاسخ جواد ظریف، وزیر خارجه، به سئوال خبرنگاری در مورد وضعیت زندانیان سیاسی و اشاره به نام مجید توکلی در چند هفته پیش، بخشی از جامعه مدنی را به واکنش واداشت. خبرنگاری در سوال خود در مورد وضعیت زندانیان سیاسی به نام مجید توکلی، دانشجوی در بند، اشاره کرد و ظریف در پاسخ گفت که چنین شخصی را نمی شناسد.

 چنین واکنش هایی در مقابل دولتی که میداند با پشتیبانی و رای چه کسانی به مسند نشسته مفید و راهگشاست. روحانی تا به اینجا از نردبان محبوبیت دیگران (هاشمی، خاتمی و بدنه جنبش سبز) بالا رفته در حالی که خود اندوخته چندانی نداشته است. اما او و سایر دولتمردانش نشان داده اند که نمی خواهند تا ابد وامدار دیگران باشند و در تلاش اند تا طبقه حامی خود را بسازند. و این فرصت مناسبی برای جامعه مدنی است که اولا با همراهی و پشتیبانی خود دولت را در ساماندهی امور به نفع جامعه یاری دهد و از سوی دیگر دولت را به برداشتن گام های بیشتر برای تقویت جامعه مدنی، احقاق حقوق و واگذاری هر چه بیشتر امور به مردم ترغیب کند و در مواقع لزوم با اعتراض ها و انتقادات خود آن ها را تحت فشار بگذارد.

 از آن جا که دولت در مقابل اقتدارگرایان به پشتیبانی مردمی نیاز دارد و از سوی دیگر به دنبال کسب محبوبیت نیز هست، مسلما فشارها و مطالبات مردم می تواند بر آن تاثیرگذار باشد. قطعا یکی از عوامل موثر در تغییر نظر روحانی حین سفر به نیویورک و صحبت تلفنی اش با رئیس جمهور آمریکا، فشار افکار عمومی ایرانیان و فعالیتشان در شبکه های اجتماعی پس از سخنرانی او در مجمع عمومی سازمان ملل بود. مطالبه بلاانقطاع افکار عمومی در مسئله آزادی زندانیان سیاسی نیز تاکنون بر دولت و همچنین بر حاکمیت فشار آورده است. موضع گیری چندین باره مسئولان دستگاه قضایی در این خصوص طی چند هفته اخیر و اعلام بی تاثیر بودن نتیجه انتخابات بر آزادی ها نمایانگر همین مسئله است.

 نیروهای اقتدارگرا اگر چه هنوز کاملا از شوک انتخابات و تحولات پس از آن بیرون نیامده اند اما در حال ساماندهی نیروهای خود هستند. تحولات پس از سفر نیویورک نشان داد آن ها خود را برای تحت فشار گذاشتن دولت روحانی و گرفتن امتیاز آماده می کنند. رهبر جمهوری اسلامی نیز پیش از این بارها و بارها نزدیکی خود را به آن ها در حرف و عمل نشان داده است. اگر پروژه آن ها آغاز شود همراهی بیت و سپاه را نیز با خود خواهند داشت. آن گاه دولت روحانی نیز این آمادگی را دارد که شاقول اعتدال را به سمت کفه سنگین تر سوق دهد. نیروهای جامعه مدنی نباید اجازه دهند چنین اتفاقی بیفتند. عقب نشینی استراتژیک دولت در مقابل اقتدارگرایان همیشه بد نیست، اما تجربه اصلاحات نشان داد اگر این مسئله شکل بی ضابطه ای پیدا کند چشم انداز روشنی برای آن نمی توان متصور شد.

 مطالبه گری از دولت، انتقاد از آن، هل دادنش به جلو، همچنین پشتیبانی از کارهای مثبت دولت و حفاظت از دستاوردها از جمله فعالیت های راهگشای جامعه مدنی در وضعیت فعلی است. پشتیبانی از عملکرد مثبت دولت به معنای مجیزگویی و عاشق هیبت سیاستمداران شدن نیست؛ هر چند با توجه به تلاش دولت برای برساختن طبقه حامی برای خود، باید زین پس منتظر ظهور طبقه عاشقان سینه چاک و حامیان دوآتشه و مجیزگوی دولت روحانی نیز باشیم، هر چند حساب آن ها از فعالان مدنی جداست.

 فعالان مدنی و سیاسی منتقد باید همراهی مطالبه محور و منتقدانه خود را با دولت روحانی حفظ کنند. حفظ حضور مردم مانع پیشروی اقتدارگرایان خواهد بود. به عنوان مثال یکی از جلوه های این حضور تداوم جشن های خودجوش ملی پس از هر مرحله برآورده شدن مطالبات است. آزادی رهبران جنبش سبز و سایر زندانیان، حصول توافق با غرب، بازگشایی نهادهای مدنی و نشریات، برکناری مدیران نالایق و سرکوبگر دوره احمدی نژاد و غیره همه می تواند فراهم کننده زمینه حضور باشد.

 واضح است که تحلیل نحوه برخورد جامعه و فعالان مدنی و سیاسی منتقد با دولت به معنای خلاصه شدن همه فعالیت ها در تعامل با دولت نیست. قطعا حوزه اثر و زمین اصلی بازی فعالان در جامعه و درون نهادهای اجتماعی و سیاسی است. نباید بخش عمده ای از فعالیت را حول محور دولت تعریف کرد؛ راهبردی که به اشتباه در زمان دولت اصلاحات پیگیری شد و دستاور ماندگار چندانی نداشت. هر چند در همین چند ماه گذشته جامعه و فعالان مدنی و سیاسی نشان داده اند تا چه حد پخته تر و آزموده تر از زمان دولت اصلاحات عمل می کنند. آن ها نشان داده اند که می توانند مجید توکلی را به وزیر خارجه معرفی کنند و همچنین با تلاش های همه جانبه خود مجید و مجیدها را از زندان برهانند.