بحران سوریه و ایران به هم مربوط اند

نویسنده

» نگاه فرانس سوار:

اردوان امیراصلانی، وکیل ایرانی تبار در کانون وکلای پاریس، کارشناس خاورمیانه و خاورنزدیک، به سؤالات فرانس سوار در مورد شرایط ایران و سوریه در منطقه پاسخ گفته است. این مصاحبه را می خوانید.

 

آیا باید نسبت به بمب اتمی ایران نگران بود؟

دستیابی به بمب توسط ایران حتمی است، زیرا بر دانش و روند فنی تولید آن اشراف دارد. امروز ایران حتی موشک های بالستیکی لازم برای انجام یک حمله احتمالی هسته ای را نیز داراست و به طور مرتب طی آزمایشات موشکی این مسأله را نشان می دهد. فقط این سؤال مطرح است که آیا خواهد توانست بمب تولید شده را با موشک بالستیکی درهم آمیزد. به محض اینکه اولین آزمایش در زیر زمین انجام شود، می توان گفت که خاک ایران مصون خواهد ماند. تحلیلگران اسراییلی نیز همین عقیده را دارند. ولی نگرانی در این زمینه وجود ندارد، زیرا سران فعلی حکومت ایران دیوانه نیستند.

سیاست های بازدارنده که در خلال جنگ سرد بین شوروی و ایالات متحده برقرار بود، در ایران نیز صدق می کند. تهران می داند که اگر اقدام به پرتاب یک بمب کند، در پاسخ آن ۲۰۰ بمب به خاک ایران فرود خواهد آمد. ازطرف دیگر، اسراییل از چند مسأله هراس دارد. اسراییل به عنوان کشوری که ثروت اش برپایه امور خدماتی استوار است، نگران فرار مغزهای خود به دلیل تبدیل شدن ایران به یک قدرت اتمی است. دومین نگرانی این کشور وقوع یک تحول ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک در خاورمیانه است. یک ایران اتمی باعث اطمینان به نفس بیشتر در نزد حزب الله و حماس خواهد شد که به ناگاه احساس جنگ آزمودگی بیشتری خواهند کرد. در وهله سوم، اسراییل بیم آن دارد که کشورهای منطقه رو به سوی تکثیر اتمی آورند: ترکیه، مصر، عربستان سعودی که همگی سنی اند و ایران شیعه اتمی را نخواهند پذیرفت. اگر عربستان سعودی و سنی های وهابی [یعنی همان کسانی که فاجعه ۱۱ سپتامبر را به وجود آوردند] به بمب دست پیدا کنند، آیا مقامات آمریکایی بیشتر نگران نخواهند شد؟

 

مقامات آمریکایی درحال حاضر در مورد چه موضوعی مذاکره می کنند؟

کشورهای عربی ای که “بهار عربی” را تجربه کرده اند، درگیر اسلام گرایی شده اند یا خواهند شد. از دید آمریکایی ها، یک رویارویی میان کشورهای سنی و جهان غرب درحال بروز است. در کمال تعجب شاهد خواهیم بود که ایران، یا همان کشور پارسیان، که دشمن قسم خورده اعراب اند، پس از شکست دو نبرد در عراق و افغانستان به متحد اعراب تبدیل شود.

 

ایده ائتلاف میان ایرانیان و آمریکایی ها بسیار تعجب آور است. چرا دشمنان دیروز می خواهند دوستان فردا باشند؟

واقعیت اش را بخواهید، نه ایران و نه آمریکا، چاره ای ندارند. درخصوص ایران باید بگویم که تحریم های سنگین اقتصادی و مالی این کشور را به میز مذاکره بازخواهد گرداند. ریال، واحد پولی ایران، ۴۰ درصد از ارزش خود را در یک برهه زمانی کوتاه ازدست داد. حتی چینی ها نیز سفارش های نفتی خود را کاهش داده اند و این پدیده به سرعت درحال پیشروی است.

ایران دیگر نمی تواند چیزی بفروشد، و حتی اگر هم چیزی بفروشد، نمی تواند پول آن را دریافت کند. آنچه سران جمهوری اسلامی می خواهند این است که بدون از دست دادن وجهه خود به پای میز مذاکره بازگردند. آنچه ایران می خواهد این است که به ژاندارم منطقه تبدیل شود. آمریکا نگران ترکیه است که درحال پیشروی به سوی اسلام گرایی است. برخی به من می گویند این یک اسلام میانه رو است. من اسلام میانه رو نمی شناسم، همان طور که شریعت لائیک وجود ندارد.

با اینکه دولت جمهوری اسلامی مواضع ضدآمریکایی دارد، ولی مردم ایران به شکلی گسترده طرفدار غرب اند. مردم دیگر کشورهای منطقه [که همین تعداد جمعیت را دارند] دارای نگرش های برابرند که بیشتر به سمت اسلام گرایی سنگینی می کند و این درحالی است که مردم ایران ۳۳ سال است تحت حاکمیت یک حکومت دین سالار بسر می برند.

 

آیا خروج از بحران سوریه باعث گره گشایی از بحران ایران خواهد شد؟

بله، بی شک. حتی شده به صورت جزئی. ببینید اسراییل از ابتدای بحران سوریه دیگر چیزی نمی گوید. چرا؟ چون ۴۰ سال است که حکومت اسد با اینکه متحد ایران است، ولی از مرزها محافظت می کند. اگر اسد سقوط کند، سنی ها پیروز خواهند شد، درحالی که حتی آمریکایی ها نیز از وجود عناصر القاعده در این رویارویی نگران اند. این سنی گرایی بسیار ستیزه جوست و می تواند تمامی منطقه را به خون و آتش بکشد.

حقیقت این است که کشورهای اتحادیه عرب با مسلح کردن نیروهای مخالف سنی در سوریه علیه اسد می خواهند موضع ایران را با ضعیف کردن موضع متحدش تضعیف کنند. این نبردی است که میان کشورهای عربی، ترکیه و ایران برای رهبری منطقه به راه افتاده. هیچ کس از ماهیت دیکتاتوری و خونخوارانه حکومت اسد انتقاد نمی کند. آنچه در سوریه اتفاق می افتد، جنگ داخلی نیست، بلکه نبرد مذهب است که میان سنی ها و علویون [فرقه ای از شیعیان] به راه افتاده. در سوریه ۷۵ درصد مردم سنی اند و بقیه از اقلیت علوی اند که به اردوگاه اسد، با اقلیت مسیحی، تعلق دارند.

 

به نظر شما کلید خروج از این رویارویی چیست؟ چگونه می توان از آن خارج شد؟

گزینه آن ساده است. اینکه اسد سقوط می کند حتمی است. ولی به واقع چه کسی پس از او خواهد آمد؟ راه حل نباید این باشد که کشور به دست سنی ها بیفتد. دراین راستا، ایجاد یک کنفدراسیون با دادن قدرت به یک علوی دیگر یا یک مسیحی می تواند راه حل مناسبی باشد.

 

آیا بشاراسد باید محاکمه شود؟

فکر نمی کنم. مگر اینکه تمامی کسانی را که در خاورمیانه و خاورنزدیک جنایت کرده اند محاکمه کنیم که آن نیز تمامی ندارد. در بحرین از هر چند هزار نفر، چند صد نفر شیعه هستند. ولی حکومت سنی این کشور از سوی همسایگان خود و به ویژه عربستان سعودی که تانک های خود را اعزام کرده بود مورد حمایت قرار گرفت. همین کشور [عربستان سعودی] خواستار سقوط بشاراسد در سوریه نیز است.

منبع: فرانس سوار، ۲۴ فوریه