امروز 8 اکتبر، روز جهانی کودک است. روز جهانی دیگری که باید بقاعده، فرا رسیدن آن را به کودکان سراسر گیتی، به کودکان کشور مان، به پدران و مادران شان، به آموزگارانشان و به فعالان حقوق کودک تبریک بگوییم.
امروز روز جشن و سرور نهادهای بین المللی، دولتی و غیر دولتی مرتبط با کودکان است. روز هدیه دادن. هدیه گرفتن. روز موسیقی و بادکنک و فشفشه برای کودکان. روز لبخند، خنده و قهقهه های کودکانه.
سال 2007 صندوق بین المللی کودک، یونیسف، با شعار “جهانی شایسته کودکان، جهانی بدون خشونت” به استقبال این روز رفت تا با این شعار نمادین، این سال را به ترغیب و ترویج دوری از خشونت در کشورهای مختلف سپری کند.
امسال نیز در روز جهانی کودک بدون شک، آمار و ارقامی در محافل رسمی ارائه خواهد شد مبنی بر کمک به ریشه کن کردن فقر، کمک به آموزش رفع خشونت در خانواده ها، کمک به آموزش کودکان و…
اما آنچه که در چنین روزهای پر شادی و پر امیدی معمولا از نظرها دور می ماند، تلخی برخی واقعیتهای پشت پرده است که راهی به محافل شادی و سرور سازمانها و نهادهای بین المللی همچون یونیسف و نهادهای دولتی و نیمه دولتی همچون بهزیستی و کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و… و نهادهای غیر دولتی که بسیارند - و البته پی گیر تر از دولتیها- نمی یابد.
واقعیتی از این دست که در سالی که یونیسف شعار “جهان بدون خشونت” بر آن نهاده، 11 نوجوان محکوم به اعدام، به دار آویخته شدند.
و یک سال پس از آن، سالی که به نیمه رسیده است، 2008، تاکنون شش نوجوان محکوم به اعدام معدوم شده اند.
سالی که فعالان و نهادهای حقوق بشری به کرات آماری را از نوجوانان محکوم به اعدام با رقمهای متفاوت اعلام کرده اند. آماری که از 90 تا 150 نوجوان را در بر گرفته است.
واقعیتی تلخ، از این دست که هیچ یک از این آمار منتشر شده درست و دقیق نیست. زیرا هرگز اطلاعات درستی در مورد زندانیان نوجوان محکوم از سوی نهادهای رسمی، منتشر نشده است. زیرا رسمی ترین اطلاعات در این زمینه از سوی رسانه هایی منتشر شده است که گاه تنها به نوشتن نام کوچک افراد یا سن ایشان یا ذکر واژه نوجوان، اکتفا کرده اند.
اینک و در روز جهانی کودک، پرسش از نهادهای رسمی جهانی و دولتی و غیر دولتی این است: “جای کودکان و نوجوانان محکوم به اعدام در برنامه های روز جهانی کودک کجاست؟”
مجمع عمومی سازمان ملل متحد یونیسف را موظف کرده است تا به دفاع و حمایت از حقوق کودکان پرداخته و به تامین نیازهای اساسی آنان یاری رساند. توجیه اینکه یونیسف با همکاری دولتها در کشورهای متبوع، وارد عمل می شود و ماندگاری این نهاد بین المللی، بسته به خواست و اراده دولتهاست، توجیهی است که باعث شده، نقش این نهاد مسوول در مورد کودکان محکوم به اعدام، در حد یک نقش ترویجی و ترغیبی باقی بماند. این که آیا وظیفه ای که از سوی مجمع عمومی سازمان ملل بر عهده این نهاد – که جدی ترین مجری و پشتیبان کنوانسیون حقوق کودک – گذاشته شده، در حد پروژه های ترویجی در حوزه آموزش، بهداشت، مبارزه با فقر و… تعریف می شود، بیش از این که ناشی از اهمیت این موضوعات برای صندوق بین المللی کودکان سازمان ملل باشد، ناشی از سستی در انجام وظیفه محول شده به این سازمان است.
جدی ترین اقدامهای این نهاد، تا کنون در حد تعاملات بین سازمانی در سطوح مختلف دولتی و تلاش برای جلب رضایت برخی از اولیاء دم و جمع آوری اطلاعاتی در این خصوص محدود مانده است. در حالی که از نهادی با پشتوانه سازمان ملل انتظار می رود سطح این گفت و گوها را به جایگاهی معتبرتر از لابی با شورای حقوق بشر قوه قضاییه و چند نمایده مجلس برساند.
مبارزه با خشونت، فقر، بی سوادی و… همگی در جای خود لازم و جدی هستند. اما آیا جان کودکانی که نه بر حسب اتفاق یا تصادف، بلکه با تصمیمی آمرانه، حکم اعدام دریافت می کنند آن قدر مهم نیست که این نهاد، تدبیری جدی تر در این باره بیندیشد؟
گزارش کمیته حقوق کودک وابسته به یونیسف در سی و هشتمین نشست خود، حاوی اظهار تاسف این کمیته بابت اینکه دولت، اطلاعاتی در مورد اقدامات پی گیرانه در خصوص مسائل مربوط به حق شرط ها، تعریف کودک، رهایی از تبعیض جنسیتی، حق حیات، و دادرسی کودکان و نوجوانان، ارائه نکرده است.
نداشتن ضمانت اجرایی تعهدات بین المللی دولتها و نهادهای بین المللی همچون یونیسف، و نگه داشتن روابط در حد لابی و گفت و گو و مراودات توافقی، منجر به این شده است که به گفته یک وکیل، درست یک روز بعد از روز جهانی کودک، نوجوان دیگری در کازرون فارس، به نام محمد رضا حدادی، در معرض تهدید به اعدام شدن قرار بگیرد.
باید از سرکار خانم آن ونمان، کریستین سالازار و همکارانشان در صندوق بین المللی کودک سازمان ملل، سازمان بهزیستی، کانون پرورش فکری کودگان و نوجوانان، نهادهای آموزشی و پرورشی کودکان و…. پرسید : آیا نوجوانان محکوم به اعدام نیز در تعاریف جهانی، سهمی از این روز دارا هستند؟