زمانی که دیک چنی، معاون رئیسجمهور آمریکا بود اصرار می کرد که برای توقف برنامه هستهای ایران باید این کشور را بمباران کرد، سناتور جان مککین و بسیاری از سیاستمداران جمهویخواه و دموکرات و داخلی و خارجی هم با او همفکر بودند.
اما اگر تمام اینها اغراق باشد چه؟ آیا ممکن است ایران چیزی در حد یک تهدید شبح گونه باشد؟
بسیاری از گفتگوها و اسناد و مدارک نشان میدهد که تمام سوءظنها بر پایه شواهد اندکی بنا شده است؛ مثل تهدید عراق است، منتهی با این تفاوت که این بار مطمئن هستند سلاح کشتار جمعی وجود ندارد.
حالا که این احتمال بوجود آمده که روابط بین ایران و آمریکا کمی بهبود یابد، متخصصان امور منطقه میگویند بسیار مهم است که تصویر دقیقی از تواناییهای هستهای این کشور حاشیه خلیج فارس بدست آید. هفته گذشته مکالمه تلفنی 15 دقیقهای بین رئیسجمهور دو کشور صورت گرفت که نزدیکترین ارتباط طی 34 سال گذشته محسوب میشود.
بزرگترین مخالف این ارتباط نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل است که حرفهای حسن روحانی را شیرینزبانی و فریبکاری میداند. نتانیاهو گفته است باید بسیار از برنامه هستهای ایران ترسید چون ایران ظرف مدت سه تا پنج سال میتواند بمب اتمی بسازد و برای این کار نیازی به واردات مواد و تکنولوژی هم نخواهد داشت. اما کمی صبر کنید… این حرفها مربوط به رابطه اخیر روحانی و اوباما نیست. نتانیاهو این حرفها را در سال 1995 در یک سخنرانی گفته است! بله، نتانیاهو از سازمان ملل خواست علیه ایران اقدام کند چون این کشور به زودی میتواند بمب اتمی بسازد و این حرف مربوط به 18 سال پیش است.
در سال 2007 گزارش ارزیابی اطلاعاتی آمریکا، نتیجه قضاوت 16 آژانس اطلاعاتی آمریکا را اعلام کرد. بنا بر این تحلیل، ایران در سال 2003 برنامه سلاح هستهای خود را متوقف کرده است. لئون پانهتا وزیر دفاع وقت میگوید: “رهبران این کشور هیچ تصمیمی برای توسعه سلاح هستهای ندارند. ایران تهدیدی علیه منافع حساس ما نیست؛ آنها به دنبال سلاح هستهای نیستند.”
اما بسیاری از تندروهای غربی میگویند این حرفها را در مورد ایران نمیتوان زد چون رهبران این کشور غیر منطقی هستند. اما بر طبق گفته یک مقام اطلاعاتی پنتاگون آژانسهای دولتی در سراسر جهان نتیجه گیری کرده اند که رهبری ایران سلسله مراتبی است و تصمیمات به شکلی رسمی گرفته میشود.
آیتالله خامنهای رهبر ایران چندی پیش فتوایی علیه سلاح هستهای صادر کرد و گفته ساخت سلاح اتمی حرام است.
اما در مورد تهدید ایران برای اسرائیل چه؟ این نیز نمیتواند تهدیدی جدی باشد چون رهبران ایران خوب میدانند که در صورت حمله به اسرائیل، کشور خودشان توسط نیروهای غربی نابود خواهد شد.
کمی پس از سخنرانی حسن روحانی در سازمان ملل یک نماینده جمهوریخواه کنگره خواست که ایران تولید اورانیوم 20 درصدی را، که خلوص مناسب برای تولید سلاح هسته ای است پیش از شروع مذاکرات متوقف کند. مشکل این است که ایران مواد با درجه سلاح هسته ای ندارد. آژانس هستهای در ماه اوت گزارش داد که ایران این مواد را در اختیار ندارد و ذخیره اورانیوم این کشور نیز در حد معمول است. درست است که ایران میتواند مسیر را تغییر دهد ولی این موضوع را آژانسهای اطلاعاتی غربی به سرعت درخواهند یافت.
روشن است که برخی از سیاستمداران متوجه نیستند تولید بمب هستهای چقدر سخت است و اینطور نیست که ایران بتواند به سرعت بمب بسازد و آن را بر سر موشک وصل و پرتاب کند. مراحل بسیار پیچیدهای باید طی شود تا ایران به عنوان یک تهدید واقعی محسوب شود. حتی اگر سران ایران قصد ساخت آن را داشته باشند، که نمیتوان این ادعا را هم اثبات کرد، این امر سالها طول میکشد.
رهبران ایران گمان میکنند که برنامه هستهای تنها بهانه است و آمریکا قصد دارد این رژیم شیعه را سرنگون کند. این موضوع ایران را در موقعیت سختی قرار میدهد. آنها ترس این را دارند که اگر داوطلبانه خیال آنها را راحت کنند که نمیتوانند سلاح هستهای بسازند، درها را برای حمله غرب بازمیکنند و در عین حال میدانند که اگر شروع به ساخت بمب هم بکنند بلافاصله با تمام قوا به آنها حمله خواهد شد.
آمریکا هم دقیقا در چنین شرایطی قرار دارد. اگر به ایران حمله کند این پیام ارسال میشود که آمریکا علیه اسلام وارد جنگ شده است. آنها میدانند که در برابر آمریکا از لحاظ نظامی شکست خواهند خورد برای همین شیوه دیگری را برای مقابله با آمریکا اتخاذ خواهند کرد و آن اتحاد شیعیان در کشورهای مختلف است و این باعث میشود آمریکا بهای سنگینی بپردازد.
این حمله همچنین دستیابی به سلاح هستهای توسط ایران را تنها چند سال به تعویق میاندازد ولی به آنها ثابت میشود که حتما باید به این سلاح دست یابند.
برای همین است که مذاکرات بهترین شیوه روبرو شدن با مسئله هستهای ایران است.
منبع: نیوزویک - 4 اکتبر