تازهترین آثار چاپی
شبانهها در غیاب احمد شاملو
نویسنده: سیدعلی صالحی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۲۲۹ صفحه
قیمت: ۱۲۰۰۰ تومان
”شبانهها در غیاب احمد شاملو” نام تازه ترین کتاب “سید علی صالحی” است که هفتهی گذشته در “نشر چشمه” منتشر شده است. این کتاب در چهار بخش تنظیم و تدوین شده است. سه دفتر آغازین، با نامهای “شبانهها در غیاب احمد شاملو”، “قیام کلمات در غیاب شیرکو”، “ورطهی واژهها در غیاب اَبونواس اهوازی” شامل شعرهای اخیر شاعر است و دفتر پایانی یادداشتهایی است که در آن سید علی صالحی با لباس خاطره به دیدار شاعرانی چون نادر نادرپور، یدالله رویایی، طاهره صفارزاده، جواد مجابی، محمدعلی سپانلو، رضا براهنی و….. رفته است.
پیش از این نیز، از سید علی صالحی مجموعه شعرهای دیگری با نام های “زیارت نامهی مرغ سحر و همخوانی دختران خرداد ماه”، “ چند رویا مانده تا طلوع رنگین کمان” و “اشاره به دریا پیش از زوال بزرگ” منتشر شده است.
در ادامه شعری از همین کتاب را با هم می خوانیم :
من مجبورم
من باید بروم
هیچ راهی نمانده است
دریغا از این همه زوال
از این همه ظلمت
از این همه ملال
خورشید با سرِ بریدهی دریا در دست
دشنام میدهد به چنبرِ افعی،
دشنام میدهد به دوزخِ بی بدیل
خیلی وقت است باران نیامده
باد نخوانده
خاک نخفته است
ما همه عزادارِ کشتگانِ سالِ آیندهایم!
سید علی صالحی
کتاب “ شبانهها در غیاب احمد شاملو “
برای سنگها
نویسنده: سارا محدی اردهالی
ناشر: نشر چشمه
تعداد صفحات: ۱۰۲ صفحه
قیمت: ۷۰۰۰ تومان
چاپ سوم کتاب “برای سنگها ” سرودهی سارا محمدی اردهالی در نشر چشمه منتشر شد.
در زیر شعری از این مجموعه را با هم میخوانیم:
فریاد کشید
مانند مردی ناامید
پیش از انداختن خود به آب
و
به زندگی ادامه داد
مانند زنی ناامید
پیش از انداختن خود به آب
سایهام را بر دیوار جا گذاشتم
نویسنده: مهدی مظفری ساوجی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۱۰۰ صفحه
قیمت: ۷۰۰۰ تومان
چاپ دوم کتاب “سایهام را بر دیوار جا گذاشتهام” سروده مهدی مظفری ساوجی در نشر چشمه منتشر شد.
در زیر شعری از این مجموعه را با هم میخوانیم:
گاهی
پیراهنیست
که کوچک شده
دنیا
کفشیست
که پایت را میزند
اسکی روی شیروانیها
نویسنده: رسول یونان
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۹۹ صفحه
قیمت: ۷۰۰۰ تومان
چاپ سوم کتاب “اسکی روی شیروانیها” سرودهی رسول یونان در نشر چشمه منتشر شد.
در زیر شعری از این مجموعه را میخوانیم:
مهمانی تمام شده
اما مهمانان
همچنان در حیاط ایستادهاند
هیچ کس دوست ندارد
به تنهاییاش برگردد
ماشینها
در تاریکی پارک شدهاند…
آبهای رفته به رودخانه برمیگردند
نویسنده: کاظم واعظزاده
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۱۰۰ صفحه
قیمت: ۶۵۰۰ تومان
” آبهای رفته به رودخانه برمیگردند “ تازهترین مجموعه شعر کاظم واعظ زاده است که به تازگی در نشر چشمه منتشر شده است. شعرهای کاظم واعظ زاده از جنس شعرهای سهل و ممتنع است که بر تصویر سازی و عینیت تکیه ویژه ای دارند.
در ادامه شعری از همین مجموعه را با هم میخوانیم:
من گوری هستم
که خودم را برای تو کندهام
باج نمیدهم به تو
که دوباره باد شوی
بپیچی در عضلاتم
رخنه کنی در رگهایم
درهم بکوبیام شبها
تا به حرکاتم جهت بدهی
به فکرهایم تحمیل شوی
خودت را آماده کن
که فراموش کنم تو را
خاک سرد است
مدارک جعلی
نویسنده: سعدی گل بیابانی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۷۳ صفحه
قیمت: ۶۰۰۰ تومان
” مدارک جعلی “ دومین مجموعه شعر گل بیانی است که در نشر چشمه به چاپ رسیده است. پیش از این ” برگهای بی عشوهی ختمی “ نیز از همین شاعر در همین نشر به انتشار رسیده بود.
تخیل متفاوت و فرمهای تازهی سعدی گل بیانی در کتاب “ مدارک جعلی ” میتواند مخاطب را با فضایی تازه درگیر کرده و جنسی زنده از شعر را در برابرش قرار دهد.
در ادامه شعری از همین مجموعه را با هم میخوانیم :
این شعر را هر جا به صفحهی لبتاپ بخوانید
با رویایی خیس در شهری به فرنگ یا ییلاقی حوالی نیویورک
تا دود آبی سیگار
از درزهای فلزات اشیا و خانههاتان
آرام بیرون بزند از هستی
و شکلی غریب در خلا
تصویر مکدری از رنج باشد شما را
این شعر را درازکش به پشت به تخت پیرانهسریتان
و گیسوان زنی ریخته بر بدنهاتان تاریک
به صدای هنرپیشهای خشدار بشنوید بعدها
زیر چتر مدور پاییز
خیس و زرد
با بیدی از بلور
سپیداری از آب
این شعر را در خلوتی از فکرهای خیابان
میان آواز سیرسیرکها در شبی بهار بخوانید
به قائم شهر
با سوت بلند کارخانهی نساجی
و بوی عرقِ کارگران بافنده و
هشتتیر پدر
پنهان در صندوق
چیزی که چون لولای دری در تخیل
به کارتونی با خانهای و خاطرهای خدمتکاری چوبی باز میشد
در هوایی که ابری میشد
باز بعد باران
این شعر را به بوی جوهر چاپ
بر برگهای شبنامهای در میان چند همرزم بخوانید
هنگام که “ هیچ نداشتند ببازند ” به شکلی مایوس
زیر کتهاشان ورم کرده بود
و با صدای پاهای اسبهاشان بر سنگفرش مشروطه
همچون چرخ دندهای
در ساعت یازده شبی در تاریخ
زنگ میزدند
این شعر را هنگامی که مادرتان
چیزی نامعلوم را در چشمهاش پنهان میکند بخوانید
چیزی مسدود در رگی پنهان در مه
تا من با نهایت تاسف دستهایم را به موازات درزهای شلوارم
” غم آخرتان باشد
و آواز عزای قرآن در زوایای ظهر “ زنده باشید “
این شعر را تنها تو میدانی خطاب به تو نوشتهام
از صد سال پیش کز زیر تاق داغ بازار و چادرت
معماری لگدخوردهی این دیار بود
این شعر را به هیزمی در اساطیر بشکن و کنار آتشدانِ گذشته
با سگت که دیگر پیر و
همسرت که دائم از افرایی سخن میگوید در ابتدای کوچه بود
ببر این را بر شیشه بگذار میزت
تا ستارهها در آستینات گریه کنند
منظومهی بازگشت
نویسنده: شمس لنگرودی
ناشر: چشمه
تعداد صفحات: ۸۹ صفحه
قیمت: ۶۵۰۰ تومان
“منظومهی بازگشت” نام تازه ترین کتاب شمس لنگرودیست که اخیرا در نشر چشمه منتشر شده است.
“منظومهی بازگشت”دومین منظومهی شمس لنگرودی است. پیش از این “ خاکستر و بانو نیز در همین قالب از این شاعر منتشر شده است. از شمس لنگرودی مجموعه شعرهای دیگری چون ” در مهتابی دنیا”، “خاکستر و بانو، ” توفانی پنهان شده در نسیم” و میمیرم به جرم آن که زندهام” در نشر چشمه منتشر شده است.
این کتاب و این شعر بلند بعد از چند دفتر شعر کوتاه که در سالهای اخیر از شمس منتشر شده است، میتواند فضایی تازه از ذهن و زبان این شاعر را در برابر مخاطبان شعر قرار دهد.
در ادامه سطرهایی از این منظومه را با هم میخوانیم:
چه کسی ما را مینویسد
چه کسی ما را میخواند
چه کسی پاک میکند
ما چون شهاب رها شدهای در تاریکی به دنیا میآییم
و راه افتادن خود را روشن میکنیم
ساعت
دوازده و بیست و پنج دقیقهی نیم روز
باران به شکل همیشگیش با خود حرف میزند
باران که دست نوشتههای هواشناسی را پاک میکند
و به میل خود میبارد
و باد، باد روشن آبانی
چوپان سراسیمه را به قصر کوچک من میدواند
و باد، باد روشن آبانی
در جست و جوی لانهی خود به خانهی من میرسد
انتشار باران زمستانی
شماره ۴۱-۴۰ فصلنامه باران ویژه زمستان ۱۳۹۳ خورشیدی (زمستان ۲۰۱۴/۲۰۱۵) زیر نظر مسعود مافان، در ۲۲۴ صفحه منتشر شد.
روی جلد این شماره با عکسی از ثریا ابراهیمی از نسیم خاکسار نویسنده ایرانی ساکن هلند آراسته شده است. طرحها و عکسهای داخل مجله از اکرم ابویی نقاش ساکن آلمان، سپیده عباسزاده عکاس ساکن سوئد و عباس حجتپناه عکاس ساکن آمریکا است.
در بخش «نقـد… نظـر… مقـاله»، مقالاتی از ۱۲ نویسنده و پژوهشگر منتشر شده است: مقالات «مردم/ کوششی برای تکنگاری از ۰۳۱ شمارة یک روزنامة نامتعارف و نامعمول- بخش دوم» ( ناصر پاکدامن)، «نگاهی به رمان فراز مسند خورشید نوشته نسیم خاکسار» (رویا خوشنویس)، «جندهبازی در عصر ناصری» (س سیفی)، «روش تأویل قرآن از منظر ابن سینا» (احمد علوی)، «از بحران تا بحران/ درنگی بر نقش کیمیاگران سرمایه در حیات غرب» (علیمحمد اسکندری جو)، «فهرستی از کتابهای خاطراتی که به سازمان مجاهدین پرداختهاند» (مسعود درخشان)، «گذری فرهنگنامهای از تفاوت پنج رمان اول شخص و سه خاطرات سیاسی» (بهروز شیدا)، «در باب فلسفه و علوم انسانی بالجمله و هذیانات احمد فردید بالخصوص» (محمدرضا فشاهی)، «سینما رکس آبادان» (مجید احمدیان)، «نامه محمود عنایت به علیاصغر حاج سیدجوادی»، «به یاد کسی که از یاد نمیرود» ( علیاصغر حاج سیدجوادی) و «از غربت به خانه/ نگاهی به اثری از داریوش کارگر» (مهدی استعدادی شاد).
در بخش «گفت و گو» نظرات دو نویسنده، پژوهشگر و فعال حقوق زنان انعکاس داده شده است. در این بخش پانتهآ بهرامی با شهرزاد مجاب درباره فمینیسم امپریالیستی، و محسن کاکارش با مهناز متین درباره خیزش زنان در اسفند ۵۷ گفتوگو کردهاند.
در این بخش همچنین مهرداد درویشپور، جامعهشناس، زیر عنوان «یک پرسش یک پاسخ»، به دلایل دیرهنگامی انتشار خاطرات سیاسی پرداخته است.
«زنـدان» عنوان بخشی دیگر از فصلنامه باران است. این بخش چهار مقاله را در بر گرفته است: «نگاهی به دو کتاب خاطرات زندان: شب بخیر رفیق و مالا» (نسیم خاکسار)، «زندان و ادبیات معاصر ایران» (اسد سیف)، «خاوران و شعر» (شهروز رشید) و «زندان و عشق» (احمد موسوی).
در بخش «داستـان، شعر، خاطـره»، نه داستان و چند قطعه شعر از سه شاعر منتشر شده است.
در بخش داستان، داستانهای «سفر» (رضا دانشور)، «اکواریوم» ( نسیم خاکسار)، «بو میدهند» (زهرا باقریشاد)، «واکنش بابا بعد از چهار روز خوابیدن» (فرهاد بابایی)، «دروغهای مقدس» (فهیمه فرسایی)، «خاطرهای از پاریس» (محسن حسام)، «زن ساکن خیابان سعادت آباد» (الی دهنوی)، «داستان سوزناک سرگشتگی مردی که در پی معنای عشق بود (فرهاد داوودی)، «زندگی گناه آلود» (لیلان سعدالدین/ برگردان: فریانه فدایی) و «کاسهی زیتون» (نوشین وحیدی)؛ و در بخش شعر، چند هایکو از مانا آقایی، ”هفت شعر“ از پرزیدنت حسین شرنگ و هفت شعر از گلشن احمدی.
فصلنامه باران با بخش معرفی کتاب پایان مییابد.
فصلنامهی باران برای ادامه کار خود نیاز به مشترکین بیشتری دارد.
باران را به دوستان و اشنایان خود معرفی کنید.
www.baran.se