بوی بهار می زند دیگر و بنفشه ها سر ازخاک بر می کشند. در مقدم بهار، صندوق های رای ایران و روسیه به سیستم “ پوتین” تن می سپارند. رئیس جمهوری که می خواست پوتین ایران باشد، ازکوریره دلاسرا “عروسک خامنه ای” لقب می گیرد و قربانی”حماسه” از پیش نوشته شده می شود.صندلی آخر قدرت را که ۲۲ سال دوام آورد اززیر پای بازمانده دیگری از نسل اول انقلاب می کشند؛ واولین رئیس دولت اصلاحات می رود و پای صندوق رای وبدست خویش تیغ برگردن اعتبارخود می کشد.
چو “پرده دار به شمشیر می زند همه را”، تاب “سلطان” حقوق بشر را نمی آورد، با دستی بر ورقه عبدالفتاح سلطانی ۱۸سال زندان می نویسد و بادست دیگر بکارچیدن “نرگس” است که شش سال باید به پشت میله ها برود. شیخ بزرگ انقلاب اسلامی را که خونها ریخت تا”نظام” بماند، به شفاعت فرزندش مهدی خزعلی که در آستانه مرگ است، رخصت حضور حتی نمی دهد. دیگر چه اهمیت دارد سلامتی مهدی دیگر که کروبی باشد و دومین سال “حصرخانگی” را می گذراند. همسرش می گوید سه ماه می رود شیخ دلاور را ندیده است.
هفته، تمام هفته سوم آخرین ماه سال، حرف اول وآخر را “ انتخابات” می زند که با شادمانی”نه” یگانه به انتخابات مهندسی شده می آغازد و بااندوه سنگین رای محمدخاتمی به انجام می رسد.
“آقا” از دوسال پیش گفته بود که “مردم” در انتخابات شرکت کنند، از هفته ای زودتر دستور زدن” سیلی” آرای میلیونی به گوش” دشمن” داده شد. از یکی دوروزهم مانده به روز رای،درصد مشارکت روشن و نفر اول تهران که مستقیما از سر سفره “آقا” می آمد تعیین و رسما اعلام شد. برنامه فردا را می شد از تدارک امروز دید. باهاشمی نشسته در حاشیه، خاتمی کم اعتبار و احمدی نژاد بی اثر، علی می ماند و حوضش که البته حالا مرکز قدرت تام و تمام است در قلب تهران.پدر خانواده، رهبر است، پدرعروسش می شود نخست وزیر و راه را آب می زنند تا پسر هم جای پدر بگیرد. و تمام. حکومت خانوادگی بر ایران زیر نام مستعار”نظام” ودر سایه سر نیزه.
جهان ـ– چنانکه نویه زورشر سایتونگ می نویسد-ـ می داند: “انتخابات در جمهوری اسلامی نوعی ریشخند به حق انتخابات آزاد مردم است. اگر نامزدهای لیبرال، لائیک، دموکرات، و چپ گرا از همان ابتدا توسط شورای نگهبان از دور رقابت خارج می شوند، اطمینانی هم به انتخاب نامزدهای اصلاح طلبان و محافظه کاران که منتخب مردم اند نیز وجود ندارد؛ چرا که انتخابات جمهوری اسلامی فقط یک نمایش است.”
خود خود “آقا” در نماز جمعه از مردم تهران می خواهند به همه ۳۰ نامزد رای بدهند. میزان محبوبیت ایشان آنقدر بالاست که سه میلیون نفر از واجدین شرایط درانتخابات شرکت نمی کنند، از میان آرای بقیه هم فقط می شود پنج نفررا برکشید که بین ۱۲ تا ۵ درصد رای دارند. با اینهمه “حماسه” خلق می شود واتفاقا درروزی که حماس خواستی را که “آقا” در تهران همراه چک ۴۸ میلیون دلاری به اسماعیل هنیه داده بود زمین می گذارد واعلام می کند در جنگ اسرائیل ونظام، جانبدار نظام نخواهد بود.
ودرست همزمان پوتین هم با چشمان اشکبار به قدرت بر می گردد و از قضا آرای او هم عین آرای جمهور اسلامی است. قاعدتا مهندسین امنیتی دو طرف به این رقم ۶۳ علاقه خاصی دارند و یا درآن حکمتی هست که بعدا معلوم می شود.
دیگر حماسه خلق شده، مردم شور بپا کرده اند، توی دهن دشمن زده اند و باید سربه فرامین حکومتی بسپارند که سعید مرتضوی دارد رییس سازمان تامین اجتماعی اش می شود؛ معاونت زنان در وزارت ورزش و امور جوانانش ـ- مرضیه تکه اکبرآبادی نامی ـ تیم ملی بسکتبال زنان ایران را “اضافی” می داند؛ ولابد یکی از زنانی است که برای مصوبه نمایندگان مجلس شورای اسلامی هورا می کشند.
مجلس محترم نه گوشش بدهکار حرف های مهدوی کنی ومکارمشیرازی است که از غوغای تورم و گرانی در جامعه خبر می دهند، ونه برایش واریز نشدن چهار میلیارد دلار از در آمدها به خزانه- که سال گذشته یک میلیارد دلار بود- اهمیتی دارد. صدای” خرد شدن کشاورزان “ را که نمی شنود، چشم انداز” اتمام ذخیره دارویی کشور” راهم به پشیزی نمی گیرد. باید صیغه را برای مهار” مردان شهوت پرست” قانونی کرد که می کند.
چهار میلیارد دلار ناچیز گمشده هم راه دوری نرفته است حتما. افتتاح و بهره برداری یک “سامانه ارتباطی امن” تحت عنوان شبکه ارتباطی “بصیر”؛ و ایجاد شورای عالی فضای مجازی، بدستور “آقا” حتما خرج دارد. کار اولی جلوگیری ازدسترسی به اطلاعات مکالمات اعضای سپاه پاسداران، وظیفه دومی بهره برداری بهینه از اینترنت و پیشگیری از آسیب های ایجاد شده است.
این شورا که اعضایش روسای سه قوه،وزرای اطلاعات، علوم و فرهنگ و ارشاد اسلامی و نیز فرماندهان سپاه و نیروی انتظامی و رییس صداو سیما هستند،وظیفه دارد مرکزی به نام “مرکز ملی فضای مجازی” ایجاد کند.
حالا خرید غیر قانونی ۵۰۰ قبضه مسلسل “ام۴” که این هفته در جمهوری چک لو می رود ودستگیری “برادر گمنام” عاملش توسط پلیس بجای خود.
نظام” سخت در کار”حماسه” است و تحریم و تدارک جنگ براه خود می رود. مرکز پژوهشهای مجلس رسما اعلام می کند که تحریمهای جدید با نوع و نحوه و شرایط تحریمهای گذشته تفاوت زیادی دارد. مشمولیت تحریمهای جدید، هم از نظر تعداد کشورهای تحریمکننده و هم از نظر تاثیرگذاری قابل ملاحظه است.
و در هفته ای که ایران ۱۲۰ هزار تن گندم از آمریکا می خرد، دامنه تحریم به روسیه هم می رسد.یک بانک دولتی این کشور حسابهای کارمندان سفارت جمهوری اسلامی در مسکو از جمله سفیر را می بندد.محمودرضا سجادی، سفیر “نظام” در مسکو، این اقدام بانک روسی “ویتیبی ۲۴” را “تسلیم شدن” در برابر تحریمهای ایالات متحده علیه ایران توصیف می کند.
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روانه آمریکامی شود و موضع آمریکا- اسرائیل در برابر جمهوری اسلامی در صدر نشین اخبار جهان می نشیند. بسیاری از تحلیلگران معتقدند این سفر اهمیت بسیار زیادی دارد و دستاوردهای حاصل از آن تأثیر زیادی بر شکلگیری تحولات جهانی در هفتهها و ماههای پیش رو خواهد داشت.
روزنامه بریتانیایی گاردین در گزارشی به نقل از “چند منبع دیپلماتیک” ازپافشاری اسرائیل بر لزوم موضعگیری شدیداللحن آمریکا در برابر ایران خبر می دهد و می نویسد: “اسرائیل تلاش میکند رئیس جمهور آمریکا را تحت فشار بگذارد که با اتخاذ موضعی سخت در صورت شکست تحریمها علنا ایران را به حمله نظامی تهدید کند.”
نشریه “آتلانتیک” سمت دیگر را می بیند: “اوباما تلاش خواهد کرد نخست وزیر اسرائیل را مجاب کند که هر گونه برنامهای برای بمباران تأسیسات هستهای ایران طی ماههای آینده را به تعویق بیندازد.”
هنوز بنیامین نتانیاهو به آمریکا نرسیده که خبر از “چرخش تندروانه” باراک اوباما در قبال ایران می رسد.رئیس جمهور آمریکا در مصاحبه ای با “جفری گلدبرگ” یکی از سردبیران نشریه “آتلانتیک” می گوید که ایران دارای قدرت هسته ای غیرقابل تحمل است وبا اشاره به گزینه نظامی در سیاست اعمال فشار، حرف مهمی می زند: “به نظر من دولت اسرائیل به خوبی می داند که به عنوان رییس جمهوری آمریکا من بلوف نمی زنم.”
نخستوزیر اسرائیل، به پایتخت آمریکا می رسد و در همایش “ایپک”، تشکل آمریکاییهای دوستدار اسرائیل، می گوید: “دیپلماسی در برابر برنامه هستهای جمهوری اسلامی ایران کارساز نبودهاست. دولت اسرائیل نمیتواند در برابر رژیمی که برای نابودی اسرائیل تلاش میکند و آشکارا به نابودی اسرائیل فراخوان میدهد، مدت زمان زیادی صبر کند.جهان نباید حق دفاع از خود در برابر «تهدیدهای ایران» را از اسرائیل سلب کند.”
دیدار مهم اوباما ـ– نتانیاهو انجام می شود.براساس اخبار رسمی، اوباما می گوید: “جمهوری اسلامی حاضر است خارج از عرف عمل کند و این خطرناک است.”
رئیس جمهوری آمریکا به عنوان نزدیکترین متحد اسرائیل به نخست وزیر آن کشور اطمینان می دهد که در صورتی که تحریمهای اقتصادی در بازداشتن تهران از پیگیری برنامه هستهای موفق نشود، ایالات متحده “پشت سر اسرائیل میایستد” و رهبری کنونی آمریکا به ارتش آن کشور دستور خواهد داد که برنامه هستهای ایران را نابود کند.
تند روهای جمهوریخواه که مهره ایران یکی از چالش های مهم انتخاباتی آنها در برابر اوباماست، بی مهابا
در کنار اسرائیل بر “طبل جنگ وجنگ طلبی”می کوبند. تحلیل گاردین از اظهارات نخست وزیر اسرائیل بعد از پایان مذاکرات بااوباما دراین تیتر خلاصه می شود: “هیچ کدام زیاد صبر نمی کنیم.“باراک اوباما، تاکید می کند: “هنوز فرصت هست تا دیپلماسی بتواند جلوی دستیابی ایران به بمب اتمی را بگیرد.”
موضع دیوید کامرون، نخست وزیر بریتانیا، دقیقا منطبق بر موضع باراک اوباما است.او اسرائیل را به احتیاط و خویشتنداری دعوت می کندو”فشار دیپلماتیک” را قادر به توقف برنامه هستهای مناقشهبرانگیز جمهوری اسلامی می داند.
سایت “ دیپلماسی ایرانی” متعلق به صادق خرازی که از نزدیک حوادث سیاست خارجی را رصدمی کند، از نزدیکتر شدن اسرائیل وآمریکا به هم خبرمی دهد: “دیوید ماکوسکی، از موسسه سیاست شرق نزدیک در واشینگتن، با اشاره به اظهارات علنی اوباما در جریان کنفرانس آیپک خاطرنشان کرده شاید به این ترتیب اسرائیل و آمریکا به یکدیگر نزدیک تر شوند، چرا که اوباما تاکید کرده به دنبال بازدارندگی در مورد ایران است و در عین حال موضوع ایران را یک مساله امنیت ملی برای اسرائیل و آمریکا توصیف کرده و حق اسرائیل را در خصوص تصمیم گیری برای حملات نظامی به رسمیت شناخته است.”
موضع “نظام” را باید در سخنان رئیس مجلس یافت که آمریکا و انگستان را با هم بباد دشنام می گیرد و به حادثه قران سوزان تصادفی در بگرام افغانستان پیوند می زند: “ علی لاریجانی این امر را «وحشیگری» و «لاابالیگری سیاسی آمریکاییها» و «اقدامی به غایت زشت و غیر قابل گذشت» توصیف کرد و گفت که “آقای اوباما به جای بلوف هشدار به ایران بهتر است بیش از این با احساسات مسلمانان بازی نکند. مسلمانان خاطرات بدی از این بدمستیهای سیاسی آمریکاییها دارند و معلوم نیست بتوانند این احساسات مردم غیور افغان و مسلمانان را کنترل کنند.”
و: “دولت انگلیس باید فکری به حال وزیر خارجه خود کند. به نظر میرسد هم زیاد حرف میزند و هم حرف بی حساب، همین قضاوت آنان حکایت از عقبافتادگی سیاسی و ندیدن واقعیات دارد.”
در عرصه عمل سیاسی، ساعاتی پیش از آنکه مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا از موافقت گروه ۱+۵با از سرگیری مذاکرات اتمی با جمهوری اسلامی خبر دهد، تهران موافقت خود با بازرسی آژانس از منطقه نظامی پارچین در پایتخت را اعلام می کند. سازمان اتمی جمهوری اسلامی پیشتر تصمیم گیری در این ارتباط را به مسئولان نظام محول کرده بود.
چراغ سبز برای ادامه مذاکرات اتمی، با سیاست اعلام شده توسط آمریکا-ـ انگلستان همپوشی دارد و درهفته ای روشن می شود که روزنامه آلمانی “دی ولت” گزارش می دهد که ایران در اوایل سال ۲۰۱۰ حداقل یک مورد آزمایش هسته ای تسلیحاتی را در کره شمالی انجام داده است.
آمریکاو اروپا “هنوز” راه مذاکره را نبسته اند. تاریخ نشان خواهد که بازگشت جمهوری اسلامی به مذاکره وقت کشی دیگری است یا از سر درک شرایط اتخاذ شده است.
تهدید اسرائیل به آغاز جنگ، چون “شمشیر داموکلس” بر سر ایران تاب و در زراد خانه آمریکا آب می خورد.لئون پانه تا، وزیر دفاع آمریکا، در نشست کمیته روابط عمومی آمریکا و اسرائیل، آیپک، می گوید: “در صورتی که دیپلماسی نتواند مانع از دستیابی ایران به سلاح هسته ای بشود، ایالات متحده به اقدام نظامی متوسل خواهد شد.”
ژنرال نورتون شوارتز، فرمانده نیروی هوایی آمریکا، رسما فرمانده عملیات حمله به ایران را معرفی می کند: “جیمز ماتیس، فرمانده نیروهای جنگی خاورمیانه، جنگ احتمالی با ایران را هدایت خواهد کرد،” و به خبرنگاران می گوید: “نیروی هوایی آمریکا به همراه دیگر نیروهای مسلح، گزینههای مختلفی را برای حمله به ایران در اختیار کاخ سفید گذاشتهاند.”
ژنرال جیمز ماتیس، رییس فرماندهی مرکزی “سنتکام” که رهبری حملات به ایران را هم بعهده خواهد داشت،خواستار پررنگ تر شدن حضور نظامی آمریکا در منطقه می شود: “با توجه به تهدید موشک های بالستیک، راکت های دوربرد، مین ها، قایق های تندرو، موشک های کروز و زیر دریایی ایران، نیاز است تا حضور و توانایی نیروی دریایی قویتر شده تا از این طریق خطوط دریایی در این منطقه حیاتی مورد حفاظت قرار گیرد.”
ومنطقه، جمهوری اسلامی وسوریه را دیگر به تمامی یکی می بیند. آسوشیتد پرس در گزارشی تحت عنوان “خلیج فارس علیه ایران وسوریه” می نویسد: “در تالاری با پرده های طلایی در عربستان سعودی، میهمانان به سخنان میزبان در مورد طرد رژیم سوریه به عنوان دولتی که دشمن مردم خود و دشمن منطقه است گوش می دهند. رهبران سعودی و متحدین آنها در خلیج فارس امیدوارند تحریم های فلج کننده به نفوذ ایران درخاورمیانه پایان دهد.جنبش های کشورهای عربی در تمامی جهات به کشورهای خلیج فارس فرصت می دهد قدرت و نفوذ خود را تحکیم بخشند و ایران را از متحد قدیمی خود در منطقه، یعنی سوریه محروم سازند.”
چند هفته پس از انتشار گزارشهایی در مورد حضور دوباره قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران در سوریه و تشکیل اتاق جنگ برای مقابله با معترضان مخالف حکومت بشار اسد، یک گزارش جدید اطلاعاتی آمریکا از “اعطای کمکهای وسیع ایرانی که به قتلهای بسیاری در هفتههای گذشته در سوریه منجر شدهاست”، خبر می دهد.
گزارش، با استناد به سه منبع اطلاعاتی این کشور، میگوید که دخالت نیروهای سپاه پاسداران برای سرکوب ناآرامیها در سوریه و از بین بردن کانونهای مقاومت علیه نیروهای نظامی تحت فرمان بشار اسد، “بسیار گسترده” است. یر اساس این گزارش در کنار “فعالیتهای چشمگیر” نیروهای ایرانی در سوریه، جمهوری اسلامی ”تجهیزات الکترونیک بسیاری” را نیز در اختیار سوریه با هدف مقابلهای کارآتر با مخالفان قرار دادهاست.
واشنگتن پست از”حمایت از کشتار سیستماتیک مردم سوریه” خبر می دهد و می نویسد: “پول جمهوری اسلامی در خدمت بشاراسد.”
رد پای سردارسلیمانی، در لبنان هم پیدا می شود.فارس سعید، یک عضو جریان ۱۴ مارس لبنان، حضور فرمانده سپاه قدس پس از سفر وزیر دفاع لبنان به ایران را دارای “معانی خاص” می داند و می نویسد: “حزب الله و دولت نجیب میقاتی، اوضاع را پیچیده تر می کنند و لبنان را به سوی خطر می کشانند.”
خبرگزاری دولت جمهوری اسلامی ـ ایرنا ـ به نقل از یک “منبع آگاه” در سفارت جمهوری اسلامی حضور قاسم سلیمانی در لبنان راتکذیب می کند. سپاه قدس انتشار خبر حضور قاسم سلیمانی در لبنان را به عربستان سعودی نسبت می دهد. و یکی از صدها وبسایت “سپاه” توضیحی قابل توجه می دهد: “سرلشکر قاسمی فرمانده محبوب سپاه قدس ایران یکی از زبده ترین نیروهای اطلاعاتی جهان است که حتی سرویس های اطلاعاتی و امنیتی مطرح دنیا مانند موساد و سازمان سیا هم قادر به شناسایی رفت و آمد ها و حرکات ایشان نیستند و در صورتی که به کوچکترین اطلاعاتی در این خصوص دست پیدا کنند به سرعت و بدون فوق وقت ضربه خود را به این فرمانده محبوب و دلاور که خواری در چشم دشمنان ملت و ایران است خواهند زد.”
هفته سوم اسفند در رایحه شیراز نفس عشق می کشد.
نوزدهمین اجلاس شورای حقوق بشر سازمان ملل متحد در ژنو برگزار میشود. احمد شهید، گزارشگر ویژه حقوق بشر سازمان ملل در امور ایران، گزارش تازهای از وضعیت حقوق بشر در ایران ارائه می کند. در گزارش احمد شهید آمده است که وی اظهاراتی را جمع آوری کرده که “الگوی خیرهکنندهای از نقض حقوق اساسی تضمین شده در قوانین بینالمللی” را ارائه میکند.
میرحسین موسوی و زهرا رهنورد در موسم بهارملاقات کوتاهی با دختران خوددارند.می گویند که رای ندادهاند و از “همگان” خواستهاند که صبر پیشه کنند.
هفته به روز جهانی زن می رسد. از ترس فمینیست های عزیز وطنی که روزگار به صاحب این قلم سیاه نکنند، طرح تزیینی مطلب به دستان باکفایت زنان آزاده سپرده می گردد.
نویه زورشر سایتونگ چنین تیتر می زند: “بهاری برای ایران قابل تصور نیست.” حافظ پاسخش را می دهد:
گمان مبر که به پایان رسید کار مغان
هزار باده ناخورده در رگ تاک است هنوز
و سخن خویش را که هفته گذشته دراین صفحه ناقص آمده بود، کامل می کند:
شاه ترکان سخن مدعیان می شنود
شرمی ازمظلمه خون سیاوشش باد