پیکرامیر جوادی فر، دانشجوی مدیریت دانشگاه آزاد قزوین روز گذشته در بهشت زهرا به خاک سپرده شد. پیکر بی جان این جوان 25 ساله را که روز 18 تیر بازداشت شده بود،دیروز در حالی به خانواده اش تحویل دادند که آنها پیش از آن نمی دانستند فرزندشان کجا و در چه شرایطی نگهداری می شود. علی جوادی فر، پدر این جانباخته که به شدت متاثر است و نمی تواند به راحتی سخن بگوید،از سال ها پیش فرزندش را بدون مادر بزرگ کرده و امروز جز پسری کوچک،دیگر فرزندی ندارد. با وی از امیر گفته ایم. این مصاحبه را می خوانید.
آقای جوادی فر، امیر کجا و به چه صورتی بازداشت شد؟
هیچ اطلاعی از اینکه کجا بازداشت شد، نداریم فقط می دانیم به اتفاق یکی از دوستانش در نزدیک منزل بازداشت شده است.
گویا پس از بازداشت او با شما تماس گرفته بودند و شما او را در بیمارستان دیدید؛ قضیه چه بود؟
روز 18 تیر با من تماس گرفتند و گفتند بچه شما در بیمارستان فیروز گر است و از ما خواستند به این بیمارستان برویم. ما هم رفتیم. در آنجا آثار ضرب و شتم برروی بدن امیر مشخص و تحت مداوا بود. ما از آنجا او را با ماموری که همراهش بود به بیمارستان لاله در شهرک غرب منتقل کردیم. در آنجا فهمیدیم چند جای بدنش شکستگی دارد و تا ظهر روز 19 تیر تحت درمان بود اما ظهراو را مرخص کردند و ما چون مامور همراه او بود مجبور شدیم او را تحویل بدهیم. خودم به اتفاق مامور او را بردم و به پلیس امنیت تهران تحویل دادم تا مساله حل شود.
پس از آنکه امیر را تحویل دادید خبری از او داشتید که کجا و در چه شرایطی است؟
متاسفانه از آن تاریخ هیچ اطلاعی از او نداشتیم و در به در دنبال او می گشتیم اما نتوانستیم هیچ خبری کسب کنیم؛ در لیست زندانیان اوین هم نام پسرم نبود تا اینکه اطلاع دادند بیائید بچه تان را تحویل بگیرید.
کجا؟
از پزشکی قانونی کهریزک تحویل گرفتیم.
شما آخرین کسی هستید که امیر را زنده دیده اید؛ موقعی که او را تحویل میدادید از نظر روحی و جسمی در چه شرایطی بود و آخرین حرفی که زد چه بود؟
ببینید پسر من مشکلی نداشت؛ خب از نظر جسمی چند جای او شکسته بود اما مورد درمان قرار گرفته بود؛ از نظر روحی هم مشکلی نداشت. به من هم گفت “بابا دارم میرم؛ انشاالله زود حل می شه و بیرون میام”. بچه من خیلی راحت رفت؛ چون فعالیت خاصی نداشت و کار خطرناکی هم مرتکب نشده بود. برای همین چیزی هم احساس نمی کردیم و فکر می کردیم مساله حل و زود آزاد می شود. برای همین الان خیلی گنگم. هنوز نسبت به چیزهایی که اتفاق افتاده است، ناباور هستم.
آیا امیر در اعتراضات و تجمعات اخیر شرکت میکرد؟ نگاهش به مسائل اخیر چگونه بود؟
ببینید پسر من عضو هیچ گروهی نبود؛ من پسرم را خوب می شناسم. 25 سال زحمت کشیدم و بزرگش کردم. خصوصیات اخلاقی او را نیز خوب می دانم. امیر دانشجوی مدیریت بود اما عاشق فیلم و سینما بود و تمام ساعاتش یا به درس می گذشت یا به هنر. از بحث هایی هم که در خانه می کردیم کاملا می دانستم که کاری به سیاست ندارد و عاشق هنر است. هیچ مساله ای هم نداشت و من هرگز تصور نمی کردم چنین اتفاقی بیفتد. قضیه خیلی برای من مبهم است.
امیر چندمین فرزند خانواده بود؟
من کلا دو پسر دارم و امیر فرزند دوم من بود. از 6 سال پیش که مادر امیر فوت کرد من بودم و همین دو بچه که الان یکی دار فانی را وداع گفته. من مانده ام و بابک.
آقای جوادی فر شما مرگ پسرتان را پی گیری خواهید کرد؟
ما امروز تدفین کردیم؛ هنوز در شرایطی نیستم که بدانم چه کاری باید انجام دهم. هنوز هیچ تصمیمی نگرفته ایم و فعلا در حالت گیجی و منگی هستیم.
برخی رسانه ها عنوان کرده اند که برای تحویل پیکر امیرشرایطی برای شما گذاشته و از شما تعهد نامه گرفته اند. این شرایط چه بود؟
تاکنون هیچ اظهار نظری از سوی من با هیچ خبرنگار و هیچ جایی صورت نگرفته و شما اولین خبرنگاری هستید که من با او صحبت می کنم. برخی نوشتند که من نامه نوشته ام و یا به نقل از من مطالبی منتشر کردند در حالیکه در شرایطی که ما بودیم اینقدر گرفتاری بود و اینقدر شرایط دشواری بود که وقت نامه نوشتن نداشتیم. هیچ نامه نگاری با هیچ جایی نکرده ام و به شدت ناراحت هستم که از قول من به دروغ مطلب نوشته اند.
در رابطه با تعهد نامه و… ؟
از من تعهد نامه ای نخواسته اند؛ البته مسائلی هست که انشالله دو، سه روز دیگر که کمی شرایط عادی تری پیدا کنم خدمت شما عرض خواهم کرد.
فامیلی شما جوادی فرست یا جوادی لنگرودی؟
فامیلی ما جوادی فر است و لنگرودی نیست یعنی فامیلی ما دنباله لنگرودی ندارد نام پسرم هم امیر جوادی فر بود.
مصاحبه در اینجا تمام شد؛ در حالیکه آقای جوادی فر،از شدت تالم قادر به سخن گفتن نبود. قرار شد با او مجددا مصاحبه کنیم. اما در این میان روزنامه سرمایه روز گذشته به نقل از یکی از نزدیکان امیر جوادی فر نوشت: در حالی که برای تحویل جسد امیر رفته بودیم به ما گفتند باید بگویید برادرتان از قبل دچار بیماری ریه بوده است در حالی که چنین چیزی محال است زیرا امیر کاملاً سالم بود همچنین از خانواده امضا گرفتند که تشییع جنازه فقط با حضور افراد فامیل و خودی برگزار شده و شعاری در آن داده نشود.