حسن کثافت و بلوتوث

ابراهیم نبوی
ابراهیم نبوی

po_nabavi_01.jpg

 

چهار استاد دانشگاه تهران از جمله دکتر حسین بشیریه که بعد از یک فقره فرار مغزها، اقدام به ورود یک دستگاه بازگشت مغزها کرده و فعلا به دلیل اشتباه بودن آدرس برگشت خورده است، اخراج شدند. زاهدی، مرد علمی سال بوق و نابغه علمی کابینه احمدی نژاد و عضو سابق ستاد دیه استان کرمان و کارشناس حج و زیارت و برد یمانی، معروف به شارلاتان علمی گفت: « هیچ دانشگاهی قصد اخراج اساتید را ندارد، مگر اینکه براساس ضوابط و قوانین و تشکیل کمیته انضباطی اساتید، برخی اساتید اخراج شوند.» به عبارت دیگر بدون دلیلی که خودمان بپسندیم اخراج نمی کنیم.

شیبانی رفت، مظاهری آمد

ساعت هشت صبح دیروز وزیر اقتصاد اعلام کرد که « استعفای شیبانی شایعه است.»، ساعت ده صبح دیروز شیبانی، رئیس کل بانک مرکزی در مورد شایعه استعفای خودش گفت: « به رئیس جمهور گفتم که علاقه ای به رفتن ندارم.» ساعت 12 ظهر گفته شد که طهماسب مظاهری رئیس کل بانک مرکزی شد. ساعت 2 بعد از ظهر، غلامحسین خان الهام، پیشکار والاحضرت احمدی نژاد اعلام کرد که احمدی نژاد استعفای شیبانی را پذیرفته است. آگاهان توضیح دادند که به دلیل اینکه شیبانی حاضر نبود استعفا بدهد، ماموران هماهنگی دولت، مجبور شدند دست و پای او را ببندند و وی به همین دلیل متوجه شد که سه چهار روز است که استعفا داده است. طهماسب مظاهری که قبلا در دولت های هاشمی و خاتمی کار می کرد، برای جمع و جور کردن رئیس جمهور و سرپا گرفتن او و پوشک بستن به او و معاونان و مشاوران اقتصادی اش، رئیس کل بانک مرکزی شد و در اولین گفت و گوی خود که عصر دیروز صورت گرفت، گفت: « مخالف اقتصاد دستوری هستم.»

تامین می کنیم، آب حوض می کشیم، چک برگشتی وصول می کنیم

ریاست محترم جمهور و استاد محترم کشف راههای عجیب برای حل مشکلات معمولی اقدام به نظر دادن کرد. وی گفت: « راهها بسته نیست و باید نوآوری داشت.» وی که بدون توجه به وجود راههای قدیمی برای مشکلات موجود سخن می گفت، اعلام کرد: « باید صرفه جویی و جلوگیری از ریخت و پاش ها و مصرف دارو داشته باشیم، تا از محل آن مشکلات بهداشتی را حل کنیم.» وی همچنین گفت: « می توان طرح بیمه بیکاری سرپرست خانوار را اجرا و اعتبارات آن را از محل صرفه جویی بنزین تامین کرد.» احمدی نژاد برای تامین هزینه ازدواج جوانان گفت: « برای تامین هزینه ازدواج جوانان می توانیم از بودجه موجود طرح بیمه بیکاری استفاده کنیم.» وی برای حل مشکلات مربوط به تولید اولین موشک فضا پیمای « شنگول 3» اعلام کرد: « با توجه به اهمیت این پروژه برای تامین هزینه آن می توانیم از بودجه اضافی صندوق مهر رضا که برای تامین هزینه ازدواج جوانان است، استفاده کنیم و من دستور آن را می دهم.» آنگاه احمدی نژاد به مشکلات تولید کفش برای پابرهنگان اشاره کرد و گفت: « من اصرار دارم همانطور که برای سر آنان کلاه گذاشتم، برای پای آنان هم کفش تهیه کنم و برای تامین هزینه تولید کفش از بودجه موجود در مرکز فضایی کشور استفاده کنم.» وی گفت: این کار ساده ای است که شما بودجه مشخصی داشته باشید و از آن بودجه برای همان چیزی که پیش بینی کردید استفاده کنید، اما اگر بتوانید راههای ابتکاری برای تامین هزینه پیدا کنید، این خیلی مهم است. غلامرضا تاجگردون معاون سابق سازمان مدیریت در مورد دولت نهم گفت: « دولت نهم جزو نادرترین دولت های پس از انقلاب بوده که برنامه مشخصی نداشت و در نتیجه نمی توان آنرا درست ارزیابی کرد.»

خارجی ها! بیائید ما را کشف کنید!

اصولا یکی از راههای شناخته شدن ایران این است که خارجی ها به ایران بیایند و از نزدیک با ایران عزیز آشنا شوند. احمدی نژاد از کلیه خارجی ها دعوت کرد که برای سرمایه گزاری در گردشگری به ایران بیایند و در ایران سرمایه گزاری کنند. وی گفت: « ایران دیدنی ترین کشور عالم است. امروز همه موانع قانونی برای سرمایه گذاران برداشته شده است…. » در همین راستا برخی جاذبه های توریستی که توسط رئیس جمهور اعلام شده است که سرمایه گذاران خارجی برای دیدن آنها می توانند به ایران سفر کنند، شاما موارد زیر است:

جاذبه جنسی: در ایران هر نوع جنس یا موادی که توریست ها لازم داشته باشند، وجود دارد و کلیه کسانی که اعدام نمی شوند می توانند براحتی از آن استفاده کنند.

جاذبه های عاطفی: مشاهده مهرورزی دولت و هماهنگی های موجود در کابینه یکدست، یکی از موضوعات نادری است که در سایر جاهای دیگر دنیا وجود ندارد، توریست ها می توانند با این مهرورزی بی شائبه که هر روز در تلویزیون صحنه های آن نمایش داده می شود، آشنا شوند. رئیس جمهور همچنین در مورد کسانی که سابقه ملوانی دارند، اعلام کرد که آنان می توانند از جاذبه های توریستی رئیس جمهور نیز از نزدیک دیدار و ملاقات کنند و اگر دوست داشتند در جلسات هیات دولت هم شرکت کنند و در صورتی که مایل باشند در تصمیم گیری های دولت هم مشارکت کنند.

جاذبه های عدالت جویانه: با توجه به اینکه در ایران امروز تبعیض تقریبا از بین رفته است و تا زمانی که توریست ها بلیط شان را می خرند، همین شکاف طبقاتی ناچیزی که وجود دارد نیز از بین خواهد رفت، آنها نمی توانند در مدت حضور در ایران هیچ شکافی مشاهده کنند و با جامعه ای پر از عدالت و برابری مواجه می شوند و با چشم چپ شان حتما این چیزها را ببینند.

جاذبه های علمی: یکی از مهم ترین جاذبه های ایران برای گردشگران خارجی دیدن اساتید بزرگ تاریخ ایران مانند ابن سینا، فارابی، فردوسی و مولوی و دیگران است که فعلا تشریف ندارند، اما گردشگران عزیز می توانند برای آشنایی با نبوغ ایرانیان با اساتید دانشگاه که اخراج شده و دانشجویانی که زندانی شده اند، در اوین ملاقات کنند و در صورتی که بخواهند با جاذبه های بزرگ علمی ایران و دانشمندان فیزیک و بیوشیمی و بیوتکنولوژی ایران آشنا شوند، می توانند پس از دیدار از ایران و زیارت قم و حرم امام و مشهد، به دانشگاه هاروارد و استنفورد و برکلی بروند و با نوابغ علمی ایران آشنا شوند.

جاذبه های کمال جویانه: برای هر گردشگری از جهان، دیدن جاذبه های کمال جویانه ایرانیان، یک جاذبه توریستی است. البته برای دیدن این کمال جویی جای خاصی پیشنهاد نمی شود، همین که گردشگران در خیابان نیم ساعت راه بروند مطمئنا خودشان این جاذبه های کمال جویی را خواهند دید. برای دیدن زیبایی های کمال جویانه ایران، گردشگرانی که نمی خواهند از هتل خارج شوند می توانند از صدا و سیما رئیس جمهور را تماشا کنند.( این پیشنهاد بیشتر برای گردشگرانی است که گرایش های عرفانی دارند.)

جاذبه های فلسفی: جاذبه کشف حقیقت یکی دیگر از جاذبه های توریستی ایران است که هر هفته دادستانی اخبار جدید آن را به اطلاع گردشگران می رساند، آنان می توانند برای آشنایی دقیق با حقایق، بسته سی دی های اعترافات « هاله اسفندیاری» و « کیان تاجبخش» را در بسته بندی خاتم یا قلمکار همراه با گز اصفهان و سوهان قم خریداری کنند.

جاذبه های تاریخی: در ایران جاذبه های تاریخی زیادی وجود دارد که چون رئیس جمهور در مورد آنها اطلاع خاصی ندارد و معمولا اسامی آنها را اشتباه می گوید، به کلیه دانشمندان و مورخین مطلع می توان مراجعه کرد. اسامی این افراد تا هفته آینده به عنوان استادان اخراجی دانشگاه اعلام خواهد شد.

جاذبه های معنوی: برای دیدن انواع هاله نور، معجزات غیرقابل پیش بینی، حوادث غیرممکن و هر چیز دیگری که برای دوستداران مسائل متافیزیکی جذاب است، گردشگران می توانند مستقیما با دفتر رئیس جمهور تماس بگیرند.

حسن کثافت و بلوتوٍث

آثار اعدام هایی که برای ترساندن متجاوزین و اشرار و اراذل و اوباش صورت گرفت، یکی پس از دیگری در حال شکوفا شدن و شکوفه زدن است. نیروی انتظامی اعلام کرد که در یک تجاوز وحشیانه توسط هفت نفر به یک زن و پخش فیلم تجاوزآنان به وسیله بلوتوث، توسط شخصی به نام حسن کثافت، معلوم شد که وی تا به حال به 9 زن در باغی به نام « باغ وحشت»، به صورت دسته جمعی تجاوز کرده و از آنها فیلم و عکس گرفته اند. پلیس اعلام کرد که بعد از لو رفتن این موضوع، آقای « حسن ک» با یک قرار یک میلیارد ریالی آزاد شده بود و دوباره به همان کارش ادامه داد. آگاهان توضیح دادند که میزان وثیقه این آقای حسن ک [که برخی روزنامه های هوادار دولت از شدت تعصب در حقوق افراد و شهروندان اسم وی را چاپ نکردند] صد میلیون تومان بود، در حالی که وثیقه خانم « هاله اسفندیاری» که استاد دانشگاه است 300 میلیون تومان و وثیقه هاشم آقاجری که استاد دانشگاه است نیز 200 میلیون تومان بود. یکی از مسوولان نیروی انتظامی برخی شایعات درباره حسن کثافت را تکذیب کرد و گفت: اینطور نبود، طور دیگری بود. شما فکر می کنید این اعدام ها به اندازه کافی برای ترساندن اراذل و اوباش اثر داشت؟

انتخابات و اصلاح طلبان؟

در راستای اینکه در حال حاضر کلیه مخالفان دولت در دو ماه اخیر تلاش بارز و عظیمی را برای ایجاد درگیری بین همین دو تا و نصفی اصلاح طلب و میانه روی باقی مانده انجام داده اند که به نظر می رسد اگر به همین شکل ادامه پیدا کند، ممکن است با وجود اینکه احمدی نژاد احتمال پیروزی اصولگرایان و مشابهات و فامیل ها و نزدیکان شان را به صفر رسانده، بازهم اصلاح طلبان کاری کنند که در انتخابات پیروز نشوند، ضمن مرور کوتاهی براخبار اخیر انتخاباتی، سیاست هایی برای اصلاح طلبان در انتخابات پیشنهاد می شود. خبر مهم این که عباس عبدی با سختکوشی تمام مشغول ایجاد سووالاتی هر چند کوچک درباره شرکای سیاسی خودش است که اگر خدای ناکرده قرار شد بعدا با آنها ائتلاف کند، امکان هر نوع آشتی وجود نداشته باشد. مهدی کروبی، مرد لر غیور و کسی که همیشه چیزی را که باید الآن بگوید شش ماه بعد می گوید و چیزی را که شش ماه بعد باید بگوید الآن می گوید، گفت: « اگر پیروز شویم، تندروی ها دوباره شروع می شود.» وی برای اینکه همگان متوجه شوند که منظورش از انتقادات اخیر چه کسی بوده و خدای ناکرده اشتباه نکنند، گفت: « نقد من متوجه خاتمی است.» البته خاتمی، با عقلانیت مرد یزدی آرام، به تخریب هاشمی رفسنجانی اعتراض کرد. هاشمی رفسنجانی هم برای تلافی به تخریب خودش اعتراض کرد. محسن آرمین هم گفت: « برای ما مسائلی مانند « تندروی» و «کندروی» ضابطه قابل قبول برای رد صلاحیت نیست.»، مصطفی تاج زاده نیز همین موضوع را با لهجه تهرانی غلیظ اعلام کرد: « بیان مواردی چون اصلاح طلبان افراطی و رادیکال، برای به انفعال کشیدن اصلاح طلبان است.» سعید حجاریان هم در یک گفتار کاملا ناآشنا و غیرقابل فهم و بی سابقه گفت: « برای انتخابات باید با برنامه پیش رفت.» احمد پورنجاتی هم نقش تاریخی اش را فراموش کرد و به جای اختلاف انداختن در جبهه خودشان، بر نقش کلیدی خاتمی، کروبی و هاشمی تاکید کرد. عطاء الله مهاجرانی نیز در یک تحلیل شگفت انگیز دو گروه را که احتمالا نیروهای اجتماعی پشتیبان شان در جامعه و دولت به سی درصد نمی رسند، به عنوان دو گروه اصلی مجادله سیاسی یعنی عملگرایان هاشمی و آرمانگرایان احمدی نژاد، تقسیم کرد. البته وزارت کشور هم با آوردن سردار علیرضا افشار، آب انتخابات را داد دست یزید و فعلا همه باید تشنه و گشنه تا انتخابات بمانند. من پیشنهاد می کنم که اصلاح طلبان تا زمان فرارسیدن انتخابات کارهای زیر را انجام دهند که همین یک ذره احتمال پیروزی هم که دارند، از بین برود، انشاء الله.

اول: گنجی نقد جدی شریعتی را گسترش داده و به نقد بازرگان و نهضت آزادی و خاتمی پرداخته و در مقابل ملی مذهبی ها به پاسخگویی بپردازند که الآن بهترین وقت است و اگر الآن این کار را نکنیم ممکن است بعدا هیچ وقتی پیدا نکنیم.

دوم: عباس عبدی به نقد خاتمی و هاشمی بپردازد و تمام اشتباهات آنها را که طبعا سه میلیون برابر اشتباهات احمدی نژاد بود، بیان کند.

سوم: یک سلسله سمینار هفتگی با عنوان« جنایات و دزدی ها و اشتباهات اصلاح طلبان در هشت سال گذشته» برگزار شود و اخبار آن در ابعاد وسیع منتشر شود.

چهارم: با توجه به اینکه روزنامه های اصلاح طلب باید خودشان را حفظ کنند، به جای نقد دولت سعی کنند، دائما به نقد خودشان بپردازند و حتی الامکان هفته ای یک بار در یک استادیوم جمع شوند و همدیگر را کتک بزنند.

پنجم:سالن های کیهان و رسالت را در اختیار آقای کروبی قرار دهند که باز هم مانند پریشب کف کنند و هر چه دلشان می خواهد به خودی ها بگوید به خصوص جمله “اگر ما اصلاح طلبان سر کار بیائیم همان آش است و همان کاسه و همان تندروی ها می شود” که شنیده شده در چاپخانه روزنامه رسالت در تیتراژ ده میلیون با پول مستضعفان بازار در حال تکثیرست.

ششم: در صورت امکان اپوزیسیون اصلاح طلب داخل و میانه روهای خارج تا می توانند همدیگر را افشا کنند و هرچی از همدیگر می دانند بریزند روی دایره که بقیه مشکلات هم حل شود.

هفتم: با توجه به اینکه در شش ماه باقیمانده تا انتخابات وقت زیاد است، چهارماه اول را برای نابود کردن همدیگر، یک ماه را برای ائتلاف با کسانی که تا یک هفته قبل به آنها فحاشی می کردیم و یک ماه را هم برای فکر کردن در این مورد که آیا اساسا حکومت اصلاح پذیر نیست یا غیرقابل اصلاح است، صرف کنند.

هشتم: با توجه به اینکه برخی گفته اند که احتمالا شعار اصلاح طلبان در انتخابات این شعر فردوسی است که « دریغ است ایران که ویران شود» پیشنهاد می شود شعارهای گروههای دیگر نیز به شرح زیر باشد:

شعار اصولگرایان میانه رو: « دست در دست هم دهیم به زور، کشور دیگران کنیم آزاد»

شعار احمدی نژاد و شرکاء: « دریغ است لبنان که ویران شود…»

شعار اصولگرایان مستقل: « دریغ است مجلس از آنان شود.»

شعار نابودگران( آبادگران سابق): « دریغ است چیزی از ایشان شود، چه ویران شود چه از ایشان شود.»


ده فرمان: اصول دهگانه دولت

آقای داوودی، پدر داماد و معاون اول رئیس جمهور، اصول دهگانه سیاست های دولت را برای رسیدن به توسعه اقتصادی اعلام کرد. با توجه به اینکه لازم بود خوانندگان عزیزدر جریان روش های رسیدن به این اصول یا اهداف یا هر چیز دیگر قرار بگیرند، لذا آگاهان برخی روشهای لازم برای وصول به اهداف را نیز برشمردند:

اصل اول: رشد تولید و ثروت( برای رسیدن به این کار نفت را می فروشیم و آن پول را باضافه پولی که دولت های قبلی در ذخیره ارزی نگه داشته اند، به لبنانی ها و دولت های زحمتکش آمریکای لاتین می دهیم.)

اصل دوم: اصلاح ساختار بودجه( برای رسیدن به این هدف چهار سال طول می کشد تا دولت یاد بگیرد که بودجه را باید جگونه بنویسد تا مثل هر دو سالی که گذرانده است، کسری بودجه نیاورد. بعد از این که این کار را یاد گرفت، دولت بعدی سرکار می آید و ساختار بودجه را اصلاح می کند.)

اصل سوم: کاهش تصدی گری دولت و اجرای اصل 44( برای رسیدن به این هدف رئیس دولت چهار با در شهرستانها و سه بار در کشورهای همسایه علیه اسرائیل سخنرانی می کند، در نتیجه اصل 44 خودش اجرا می شود.)

اصل چهارم: اجرای عدالت( برای اجرای عدالت، دولت تعدادی سهام عدالت چاپ می کند، بعد چند بار علیه آمریکا سخنرانی می کند و در حالی که غنی سازی را متوقف کرده است، اعلام می کند که در حال رسیدن به غنی سازی در حد بالایی است، بعد جنگ اتفاق می افتد و دولت عوض می شود و دولت بعدی هر کاری بکند، در مقابل وضعی که هست به نظر عادلانه می آید.

اصل پنجم: کاهش مفاسد اقتصادی و اجتماعی( برای کاهش مفاسد اقتصادی از طریق دادن شعار و انحلال تعدادی از شوراها و تغییر چند وزیر و اعلام آمارهایی که نشان دهد مفاسد اقتصادی از بین رفته است عمل می شود، در مورد مفاسد اجتماعی نیز دولت مفسدین اجتماعی و متجاوزین را تحت تعقیب قرار می دهد، اما چون در جریان تعقیب به آنان نمی رسد، از طریق نیروی انتظامی مفسدین قبلی که مجازات شده یا آزاد شده اند، دستگیر و آنها را برای عبرت مفسدین به جای مجرمین فراری اعدام می کند، اما چون مفسدین در هنگام اعدام در حال شرارت هستند یا تلویزیون ندارند، بعد از اعدام آنها باز هم عده ای از اشرار دست به تجاوز و دزدی و این جور کارها می زنند که باز هم همان اتفاق قبلی می افتد.

اصل ششم: توسعه اجتماعی و بهداشتی( در مورد توسعه اجتماعی چون کار سختی است، این کار را می گذارند برای دولت بعدی، اما برای توسعه بهداشتی تلاش می کنند که هر ماه یک بار رئیس جمهور را بشویند.

اصل هفتم: سفرهای شهرستانی و برکات آن( یکی از مهم ترین برکات سفرهای شهرستانی که یکی از سیاست های مهم تبلیغاتی اصلاح طلبان است، آقای احمدی نژاد سعی می کند تا زمان انتخابات بعدی به کلیه استانها سفر کند که مردم از نزدیک ببینند چه غلطی کرده اند و برای دفعه بعد، بفهمند که اول صبح باید بروند برای رای دادن و بدانند به چه کسی نباید رای بدهند.

اصل هشتم: توسعه علمی کشور( این مهم سیاست سالهای سوم و چهارم دولت نهم است که با اخراج گروهی از استادان دانشگاه آغاز شده و برای رسیدن به نوک قله های علمی احتمالا بقیه را هم باید اخراج کرد.)

اصل نهم: اصلاح سازماندهی و ساختار دولت( این اصل یکی از مهم ترین اصول دولت است، برای رسیدن به این هدف، ابتدا دولت وزرایی مثل هامانه را که احمدی نژاد در موردش گفته بود: « این آقای هامانه را خدا به من معرفی کرد.» کشف و برای گرفتن رای اعتماد از مجلس شدیدا پافشاری و پس از موفق شدن آنها را برکنار و وزرایی دیگر را به جای آنها تعیین می کنیم. در ضمن تعدادی شورا برای ایجاد هماهنگی کافی تشکیل داده که بعدا به دلیل نداشتن وقت آنها را منحل می کنیم. با این اقدامات در عرض چهار سال ساختار دولت اصلاح و منفجر می شود.

اصل دهم: گسترش روابط بین الملل و افزایش مراودات سیاسی و اقتصادی با کشورهای مورد هدف بر اساس 3 اصل عزت، حکمت و مصلحت مهمترین اصول سیاست خارجی دولت نهم است.( دولت برای رسیدن به این هدف با انجام تعدادی سفر و سخنرانی کاری می کند که تعداد دوستان کشور را به سه کشور و دشمنان کشور را به 140 کشور افزایش دهد. در صورتی که با همه این شرایط آنها با ایران نجنگیدند، معلوم می شود موجودات پپه و احمقی هستند که باید تا می شود به آنها زور گفت.

نتیجه گیری اخلاقی: به نظر نمی رسد که دولت در هیچ هدفی تا کنون ناموفق شده باشد.

تغییر نام بوشهر به خلیج فارس

آقا! من که شوخی می کردم، ولی طرف واقعا مشنگ است. این چه گیری است که اسم استان بوشهر را بگذاریم « خلیج فارس» این قدر ضایع بازی درمی آوریم که خلیج فارس از دست مان می رود، بعد اسم یک جای دیگر را عوض می کنیم و می گذاریم خلیج فارس، این شد کار؟ دستور شفاهی احمدی نژاد به استاندار بوشهر برای تغییر نام این استان به استان خلیج فارس صادر شد. اما جالب این است که در همان موقع که نماینده بوشهر برای رییس جمهور دست زد نماینده دیر و کنگان افشا کرد که احمدی نژاد به گروه مقابل هم برای همین ماجرا قول دیگری داده و آن را هم کتبی فرمایش فرموده و این دفعه یادش رفته بود. یادمان باشد سال گذشته در دو مورد بر سر چنین درایت هائی در جریان سفرهای بستانی چند تن کشته شدند و در منطقه فارس و خراسان حکومت نظامی شد.

اما مهم تر این است که محمود خلیج در یک سخنرانی بسیار منطقی که معمولا خیلی از بیمارانی که منتظر روانکاو هستند، تا قبل از تزریق دارو و خواب می گویند، اعلام کرد: « بیخود می ترسید جنگ شود. ما فقط قدرت منطقه نیستیم، بلکه قدرت جهانی هستیم! قضیه تمام شده است و ما از گردنه اتمی گذشتیم و پرونده اتمی ایران هم از شورای امنیت به آژانس انرژی اتمی برگردانده خواهد شد. بیخودی راه افتاده اند به این بانک و آن بانک می روند و می گویند فعالیت های شان را با ایران قطع کنند. در آینده خبرهای خوشی درباره پیشرفت های اتمی می دهیم. اخبار حوزه سلول های بنیادی را نمی توانیم فعلا اعلام کنیم.» آگاهان در مورد این جمله هیچ توضیحی ندادند، فقط التماس کردند که این گلواژه ها مجددا و مجددا خوانده شود.

حزب و تابلو و مجوز

وزیر ارشاد گفت: « با صدور مجوز برای ارگان حزبی بدون تابلو حزب مخالفیم.» در همین راستا به گروهی که می خواستند روزنامه منتشر کنند، گفته شد که باید حزبی با تابلو داشته باشید تا مجوز روزنامه بدهیم. آنها هم به وزارت کشور مراجعه کردند تا مجوز حزب با تابلو بگیرند. وزارت کشور اعلام کرد که برای زدن تابلو بالای در حزب مجوز وزارت ارشاد ضروری است. آنها هم مجددا به وزارت ارشاد مراجعه کردند و گفتند به ما مجوز بدهید که اگر حزب دایر کردیم تابلوی آن را بالای در بزنیم که وقتی حزب تابلودار شدیم، مجوز روزنامه بگیریم. وزارت ارشاد

اول گفته ما جز بسیج و مسجد هیچ حزبی را قبول نداریم ولی بعدا که متقاضیان کلی پارتی باری کردند و از همان ده نفر خواننده کیهان نامه آوردند به آن ها گفته شد تا وقتی مجوز حزب را از وزارت کشور نگیرید به شما مجوز تابلوی آن را نمی دهیم. فعلا درخواست کنندگان درحال رفت و آمد بین دو وزارتخانه مذکور بسر می برند.