کام مردم با ابهامات انتخابات تلخ است

امید معماریان
امید معماریان

po_memarian_01.jpg

اگرچه اصلاح طلبان با کسب چهار کرسی درسیاسی ترین شورای شهرکشور، انحصار چهارساله اصول گرایان را متزلزل کرده و گامی به جلو نهاده اند، اما نباید موضوع وضعیت سلامت انتخابات را قربانی چنین پیروزی کم رمقی کنند. موضوعی که تا کنون بارها به اشکال مختلف ازآن گذر کرده و چشم بر آن بسته اند.

به همین جهت، انتخابات اخیرشوراهای شهر و مجلس خبرگان صرف نظر ازنتایج آن درحالی به پایان رسید که موضوع سلامت رای ها، همچنان به عنوان معمایی حل نشده، بار دیگر در جعبه سیاه سیاست پنهان ماند.

کسانی که با نظام انتخاباتی درایران آشنا هستند، بر این نکته وافقند که به دلیل شکل و ماهیت رای دهی و رای شماری در کشور، موضوع تغییر آرا در درصد های مختلف، پدیده ای شایع وامکان پذیر است. به خصوص درانتخاباتی که فاصله میان کاندیداها به هم نزدیک است. تنها درمواردی که فاصله بین کاندیداها بسیار زیاد است، عملا دستکاری های متداول تاثیرچندانی ندارد و باعث جابجا شدن نهایی اشخاص نمی شود. مانند انتخابات دوم خرداد سال 1376 که درآن رای بیست میلیونی سیدمحمد خاتمی دربرابر هفت میلیون رای ناطق نوری قرارگرفت.

به علاوه، کسانی که با وزارت کشور وسیستم انتخاباتی نیز آشنا هستند، این ضرب المثل که “هرکسی در وزارت کشور است معمولا رای خودش را از صندوق ها بیرون می آورد” را بارها شنیده اند. این مثل به ویژه در دوران خاتمی بی اعتبار شد ودیدیم که درانتخابات دور دوم شوراهای شهر، درحالی که اصلاح طلبان در راس وزارت کشوربودند، هر 15 نفر اعضای شورای شهر را اصول گرایان به خود اختصاص دادند.

اصلاح طلبان که با شعار تقویت دموکراسی درعرصه بودند، به درستی، به دلیل حفظ اصولی که برآن پای می فشردند، هیچگاه نخواستند حتی مصطفی تاج زاده را به عنوان نفر شانزدهم لیست تهران با روش های مختلف متداول، بر جای پانزدهم بنشانند واو را به شورا بفرستند. این موضوع آنچنان برای آنان مهم بودکه بعد از انتخابات، اصلاح طلبان، حفظ سلامت انتخابات و تعویض کامل ترکیب شورا ها را افتخار خود می دانستند.

با این وجود پس از آن، دخالت برخی نهادهای ناظردر انتخابات ریاست جمهوری که محمود احمدی نژاد را به کاخ ریاست جمهوری فرستاد، موضوع “سلامت انتخابات” را به عنوان نگرانی عمده ای مطرح کرد. این نگرانی درحدی بود که کسانی مانند هاشمی رفسنجانی و کروبی که از نظر بسیاری ازمردم به نوعی سهامداران اصلی قدرت نظام جمهوری اسلامی به شمار می روند گفتند از پیگیری شکایت خود عاجزند و پناه به خدا بردند.

چشم پوشی بر آن انتخابات و نحوه نظارت و اجرا و همچنین حضور نهادهای مختلف، باعث اتفاقاتی شد که طی پنج روز تاخیر در اعلام نتایج انتخابات اخیر شاهد آن بودیم. برای همه کسانی که درانتخابات مختلف حضور داشته اند، ازجمله نگارنده، تفسیر اتفاقاتی که طی این چند روز رخ داد چندان سخت نیست. مجموعه خبرهایی هم که طی روزهای اول انتخابات منتشر شد، نشان می دهد که سلامت انتخابات دردوره سوم انتخابات شوراها با سوال های جدی مواجه است.

نگرانی از این جهت است، که اگر در ریاست جمهوری، نهادهایی خارج ازدولت، درهماهنگی با بخش های انتصابی حکومت، توانایی بازی با آراء را داشتند، این زمان، این خود نهادهای متولی برگزاری انتخابات هستند که منشاء شایعه و تغییر جهت آرای مردم به شمار مط روند. این روند ممکن است به همین نحو ادامه یابد ودر انتخابات بعدی عملا رای مردم به موضوعی طفیلی وتزیینی تبدیل شود و آن ضرب المثل معروف مربوط به وزارت کشور دوباره کارکرد خود را بیابد.

درپاسخ به این نگرانی می توان گفت، نیروهای اصلاح طلب ودموکرات درایران عرفا، اخلاقا وشرعا حق ندارند پی گیری رای مردم را به خدا وپیغمبر و اگذار کنند. مردم به سیاستمداران اعتماد نمی کنند که آنها شکایت خودشان را به دستگاه باری تعالی ببرند. آنها انتظار دارند سیاستمداران صرف نظراز امتیازاتی که در صحنه سیاسی به دست می آورند، براصول ومبانی حضور خود پای بفشارند. کسب چهار رای توسط اصلاح طلبان در تهران، اگر چه گامی به جلو است، باعث نمی شود آنها چشم بر اتفاقاتی ببندند که طی دو انتخابات اخیررخ داده واندک اندک تبدیل به یک روند می شود.

“سلامت انتخابات” درحال حاضر مهمترین مساله ای است که می تواند به انسداد مجاری حضورمردم منجر شود. اظهارات وزیر کشور که از یک انتخابات خودمانی درسال آینده خبرمی دهد نیز در راستای تعمیق این نگرانی قابل تفسیر است. به نظر می رسد آنچیزی که توسط برخی رگه های افراطی محافظه کار دردستور کار قرار دارد، بی اعتبار کردن صندوق هاست. بی اعتباری صندوق ها، فاتحه خواندن برای دموکراسی خواهی درایران است. وقتی مردم صندوق رای را مبدا تحول ندانند و به آن بهایی ندهند آنگاه یا بی تفاوت می شوند، همچنان که بسیاری شان هم اکنون هستند، ویا راه های دیگری را برمی گزینند. نگاهی به تجربه عراق نشان می دهد که وقتی نزد مردم صندوق رای محور تحول نیست، چه بلایی برسرجامعه می آید.

مردم باید بدانند انتخابات چگونه برگزار میشود، هرکسی باید به رای رای و صندوق به صندوق دسترسی داشته باشد. می توان مکانیسم های مختلفی برای جایگزینی سیستم نظارت برانتخابات همچون بهره مندی ازمعتمدین محلی اندیشید، مدل های مختلف درکشورهای دیگررا مطالعه کرد ومعضلاتی چون داستان صندوق های سیار را حل نمود. اینکه آقای خاتمی می گوید “شیرینی حضور مردم را به کامشان تلخ نکنید”، بدترین پاسخی است که می توان در زمینه صیانت ازآرا وپاسخ به نگرانی هایشان به مردم داد. کام مردم وقتی تلخ می شود که ببینند رای آنها وسیله ای برای چانه زنی برسرمیزان قدرت برای عده ای معدود است وفی نفسه فاقد اعتبار است وهرروز نیز ازمیزان اعتبارش بیشتر کاسته می شود.

به همین جهت است که موضوع سلامت انتخابات و پاسداری از رای مردم، می بایستی دردستور کار اصلاح طلبان قرارگیرد. برای چنین کاری ایجاد کمیته مستقل تحقیق وتفحص از میان نیروهای دلسوزی که اتفاقا درمیان اصول گرایان میانه رو هم وجود دارند، یک ضرورت است. اعتبار بیشتر به صندوق های رای، چه نام اصول گرایان ازآن بیرون بیاید چه اصلاح طلبان وچه هرگروه دیگری، از لوازم تعمیق فرهنگ دموکراسی در جامعه ایرانی است. اگر این موضوع دغدغه رییس جمهور نهی کننده هولوکاست نیست، اگر دغدغه رییس جمهوری گفت وگوی تمدن ها نیست، دغدغه بسیاری از نیروهای دموکرات جامعه ایرانی است. سرنوشت اصلاحات درایران امروز، بیش ازهرزمان دیگری به افزایش اعتبار صندوق های رای بستگی دارد.