اداره ایران به شیوه مدیریت بنیاد مستضعفان

بهرام رفیعی
بهرام رفیعی

» پاسخ موسوی به رفیق دوست

در پی اظهارات هفته گذشته دو تن از فرماندهان سابق سپاه پاسداران، محسن رفیق دوست و محسن رضایی، درباره چگونگی نحوه مدیریت و پایان جنگ با پذیرش قطعنامه 598 ، میرحسین موسوی از رهبران جنبش سبز اعلام کرد درصورت ادامه این روند، ناگفته های خود درباره جنگ را بازگو خواهد کرد.

میرحسین موسوی روز دوشنبه با اشاره به زمینه سازی رسانه های دولتی برعلیه جنبش سبز گفت: “این روزها هم به بهانه سالروز صدور قطعنامه 598 که هیچ سالی از آن یاد نمی شد تحریف های آشکار و برنامه ریزی شده ای درباره تاریخ دفاع مقدس و نقش دولت در آن صورت گرفته است .این روزها عده ای مدعی شده اند که می خواستند بغداد را فتح کنند و دولت آن زمان مانع آن شده بود.”

نخست وزیر سابق کشور در ادامه افزود: “بنده هنوز لب به سخن درباره دهه اول انقلاب باز نکرده ام و هیچ گاه هم میل نداشته ام در این باره صحبت کنم ولی ظاهرا مجبورم در صورت ادامه این تحریف ها برای دفاع از رزمندگان سلحشور و مدیران برجسته ای که در این میان سهم عمده داشتند ناگفته های خود را بگویم و نیز بگویم که استعفای سال ۶۷ بر سر چه بود.”

آقای موسوی همچنین تاکید کرد: “آن وزیر سابقی که خود می داند چگونه به اینجانب تحمیل شد در عین آنکه بیش از همه در جریان سر ریزشدن همه جانبه امکانات دولت به جبهه ها بود حالا می گوید که اگر امکانات دولت در اختیار جبهه ها قرار می گرفت ما بغداد را فتح می کردیم .شما باید جمله ایشان را این گونه معنی کنید که اگر دولت در اختیار بنده و دوستان مان قرار می گرفت ما چه فتوحاتی داشتیم.”

نخست وزیر زمان جنگ تصریح کرد: “بنده می گویم شما که نمی دانم به تحریک چه کسانی در عرض یک هفته چندین مصاحبه علیه دولتی که در آن کار می کردید انجام دادید اگر دولت را در اختیار می گرفتید بر سر کشور همان می آوردید که در طول مدیریت خود بر سر بیت المال و اموال مستضعفان و یتیمان در بنیاد مستضعفان آوردید.”

اشاره میرحسین موسوی به محسن رفیق دوست وزیر سپاه در دوره جنگ است که اخیرا در گفت و گویی با ادعای اینکه “دولت امکانات لازم را در اختیار نیروهای نظامی قرار نمی داد” گفته است: “درست قبل از پذیرش قطعنامه ما احساس می‌کردیم که مملکت امکانات وسیع نداشت ولی این مهم نبود مهم این بود که این امکانات آن طور که نظامی‌ها می‌خواستند در خدمت جنگ قرار نمی‌گرفت. یعنی اکثر اوقات در دولت با پیشنهادهایی که برای جنگ می‌شد مخالفت می‌کردند و دائم می‌گفتند شما که می‌دانید نمی‌توانید بغداد را بگیرید چرا ول نمی‌کنید؟ چرا جنگ را تمام نمی‌کنید؟”

محسن رفیق دوست پس از پایان جنگ به مدت 10 سال از سال 68 تا 78 ریاست بنیاد مستضعفان را برعهده داشت که همزمان با  دوره تصدی وی یکی از بزرگترین پرونده های فساد مالی پس از انقلاب در دستگاه قضایی به جریان افتاد که طی آن برادر وی “مرتضی رفیق دوست” به جرم اختلاس بیش از 123 میلیارد تومان از بانک صادرات ایران به 15 سال حبس محکوم شد.

همزمان با محسن رفیق دوست، محسن رضایی فرمانده سپاه پاسداران در دهه 60 نیز با اشاره به اینکه “ناگفته های فراوانی درباره جنگ دارم” اظهاراتی مشابه بیان کرده و گفته است: “اگر دولت امکانات کشور را در اختیار رزمندگان می گذاشت و همکاری های لازم با فرماندهان جنگ می کرد، می توانستیم در همان سال پنجم جنگ، بغداد را فتح کنیم.”

 

گوشه هایی از ناگفته های فراوان

میرحسین موسوی در ادامه همین سخنان بدون ذکر نام رفیق دوست اما خطاب به او گفته است:” من باور نمی کنم که شما فراموش کرده باشید که چهار میلیارد دلار از شش میلیارد دلار در آمد نفتی کشور هزینه جبهه ها و جنگ می شد و آن دو میلیارد مابقی نیز در حقیقت برای حفظ کیان کشور بود که آن هم می تواند در خدمت دفاع مقدس تعبیر شود.”

وی همچنین تاکید کرده: “شما مرا مجبور می کنید بگویم علیرغم نتیجه درخشان دفاع مقدس که به بهای نثار خون های بسیار و جانفشانی رزمندگان جان برکف یک سانتیمتر از خاک کشور تقدیم دشمن نشد و این دومین مورد در طول جنگ های کشورمان از زمان فتحعلی شاه تا انقلاب اسلامی بود ، اگر پیوندی قوی تر بین جبهه ها و دولت وجود داشت و دولت را به بهانه درز خبرها از ماجرای طرح های جنگی و دفاعی کنار نمی گذاشتند نتیجه های بهتری از عملیات گرفته می شد.”

آقای موسوی با توجه به اظهارات اخیر این دو سردار خاطرنشان کرده: “فتح بغداد با تحویل دولت به چند فرمانده نظامی امکان پذیر نبود. بلکه برای شکست قطعی دشمن لازم بود از همان اول رابطه دولت با اداره عملی جنگ و طراحی های نظامی قطع نشود که چگونگی قطع این ارتباط داستان دیگری دارد که شاید در فرصتی دیگر به آن بپردازم.”

میرحسین موسوی همچنین با اشاره به ادعاهای اخیر محسن رفیق دوست در باره جنگ، به ویژه درباره نقل قولی که او از آیت الله هاشمی رفسنجانی در باره واگذاری مدیریت جنگ به دولت کرده بود نیز گفت: “بعد از آنکه به تعبیر این وزیر سابق توپ در میدان دولت انداخته شد و اداره ستاد فرماندهی قوا به دولت سپرده شد تحولات اساسی در همان مدت کم در جبهه ها ایجاد شد.”

محسن رفیق دوست در گفت و گوی اخیر خود به نقل از آیت الله هاشمی رفسنجانی با اشاره به مخالفت های بدنه دولت میرحسین موسوی با جنگ گفته بود: “آقای هاشمی من را صدا کرد و گفت؛ برو در وزارتخانه‌ات بشین، من می‌خواهم توپ را به زمین دولت بیندازم. سپس حکم داد که میرحسین موسوی رئیس ستاد، آقای بهزاد نبوی معاونت لجستیک و آقای خاتمی معاونت تبلیغات جنگ شوند… حالا دولت خودش باید می‌جنگید و آقای هاشمی با این کار دولت را به وسط میدان برد که منجر شد به آن نامه‌ها. آقای هاشمی می‌گفت دولت شعار جنگ می‌دهد ولی تماما در خدمت جنگ نیست باید تکلیف را روشن کنیم.”

میرحسین موسوی در این باره گفته است: “این جنگ ناگفته های فراوان دارد و من ندیده ام که آقای هاشمی به عنوان فرمانده جانشین کل قوا از مشکلاتی که در مورد هماهنگ کردن ارتش و سپاه داشت سخنی گفته باشد . مشکلاتی که به اعتقاد من ربطی به بدنه سپاه و ارتش نداشت و من شاهد بودم که این مشکلات تا چه حد فرساینده بوده است. بعد از سه سال از شروع جنگ به اعتقاد من اشتباهات اساسی در تعیین استراتژی های جنگی پیش آمد که اعزام نیرو به کردستان یکی اش بود و از آن مهم تر دل بستن به عملیات های بزرگ کلاسیک شبیه عملیات های دشمن بود که مزایای نسبی ما را در کنار امکانات کشور به شدت تقلیل داد و حدود پنج سال همه امکانات کشور حتی تا حد جمع آوری برف روب ها از جاده ها و کامیون های دولتی و حتی مصادره کامیون های بخش خصوصی و همه ظرفیت های مالی ـ صنعتی کشور به کار گرفته می شد اما نتیجه آن شد که همه شاهد بودیم.”

نخست وزیر سابق کشور همچنین تصریح کرده: “ایده ای که این وزیر سابق درباره فتح بغداد مطرح کرد باقیمانده همان دل بستن ها به طرح های کلاسیک جنگی و نتیجه بخش بودن عملیات های بزرگ برای شکست دشمنی بود که ماهانه فقط دو میلیارد دلار از همسایه های عرب خود برای جنگیدن با ما باج می گرفت و هنگام ختم جنگ بیش از پنجاه لشگر داشت.این نگاه به جنگ از همان بدو طرح خود در میان رزمندگان مخالفانی داشت و تا جایی که بنده در جریان بودم و در تماسهایی که فرماندهان معترضی چون «شهید حاج داوود کریمی» با بنده داشتند آنها عملیاتی از جنس نقشه های دوران نخست دفاع مقدس را ترجیح می دادند. و این طرح ها با توانایی های اقتصادی و اجتماعی کشور سازگاری بیشتری داشت و در آینده اگر لازم بشود و به اجبار به این بحث ها کشانده شوم موضوع را با بسط بیشتری طرح خواهم کرد.”