‏ همه برای محو ایران

نویسنده
مهرداد شیبانی

مهرداد شیبانی

همه برای محو ایران دست بدست هم داده اند. از بانوی اول سابق آمریکا که لبخند زنان می خواهد اولین زن رئیس ‏جمهور این کشور شود، تا دار و دسته ورشکسته رئیس جمهور طالبانی که در حرف ایران راقدرت اول جهان می دانند ‏و درعمل آب و خاک ونفت و دخترانش را به حراج گذاشته اند.‏

اگر خانم هیلاری کلینتون بگوید در صورت ریاست جمهوری و حمله جمهوری اسلامی به اسرائیل “ایران را محو” ‏خواهد کرد، تلخ است. اما سخن بیگانه است که می شود با دیپلماسی درست راهش را بست. بیگانه ای که اکنون سخت ‏‏”دشمن” شده و به تعبیر یک سایت ایرانی” شمشیر را از رو بسته است.“‏

سخنان دیگر سران قدرت جهان معاصر هم در این چهارچوب است. از بوش و گوردون براون که تحریم گاز ایران را ‏در دستور کار قرار داده اند تا خانم رایس که در کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن می گوید از کشورهای عربی خواهد ‏خواست تا روابط اقتصادی، دیپلماتیک و فرهنگی خود را با دولت عراق افزایش دهند تا به حفاظت عراق از “نفوذ ‏شریرانه ایران” کمک کنند.‏

اتحاد اعراب علیه ایران یعنی آماده سازی برای تحریم نفت. درحالیکه گزینه نظامی را نامزد دموکرات ها و ‏سیاستمداران میانه رو آمریکا هم پذیرفته اند. این هفته رابرت گیتس وزیر دفاع آمریکا، از “تصمیم قطعی” دولت ایران ‏برای دستیابی به سلاح اتمی خبر می دهد و ضمن برشمردن پیامدهای “فاجعه آمیز” جنگ با ایران، بر لزوم حفظ گزینه ‏نظامی به عنوان یکی از گزینه‌های برخورد با ایران تاکید می کند.‏

گیتس که در یک دانشکده نظامی در نیویورک سخن می گوید، ایران را برای دستیابی به سلاح اتمی کاملا مصمم می ‏داند و می گوید: “به علت سیاست خارجی بحران آفرین این کشور، گزینه نظامی برای مقابله با ایران باید همچنان در ‏دستور کار باشد.“‏

در بهاری که آخرین سال استقرار دولت نظامی ـ امنیتی را رقم می زند، همه هویت کسانی که در عملیاتی چند لایه بر ‏آمدند تا پول نفت را برسر سفره ها بیاورند و ایران را به ژاپن تبدیل کنند بر ملاست و نتایج سیاست های ویرانگرشان ‏آشکار تر از آشکار.‏

‏ 4 سال دیگر است که دارندسرزمین ما راروز روشن و به بهائی ناچیز می فروشند. گوهر و نفت و طلا و باکرگان ‏ایران را می دهند تا حکومت خود را حفظ کنند.‏

در سیاست خارجی چنان کرده اند که آدم جلوی صحنه شان چنین اعتراف می کند: “دکتر احمدی‌نژاد سال گذشته را ‏سال اوج حملا‌ت استکبار علیه ایران‎ ‎دانست و گفت: دشمنان با قطعنامه‌های سنگین، فضاسازی تبلیغاتی پیچیده و تهدید ‏نظامی‎ ‎همه توان و حیثیت خود را به کار گرفته‌اند تا ملت ایران را متوقف و تسلیم کنند.“‏

و در سیاست داخلی، دکتر عبداله رمضان زاده است که فریاد می کشد: “عده ای چنگال های سیاه شان را با قدرت در ‏کشورفرو کرده اند و دارند کشور را به لبه تاریکی سقوط می برند. معتقدم دست هایی برای فروش کشور درکاراست که ‏می خواهند محرمان که همان مردم ایران باشند در مراکز تصمیم گیری حضور نداشته باشند.“‏

این عده که سخنگوی دولت خاتمی، بدرستی “وطن فروششان” می خواند، راهی را می روندکه شاهان قاجار در ‏واگذاری ایالات زرخیز ایران رفتند و رژیم پهلوی در بخشش بحرین دنبال کرد.‏

دکتررمضان زاده بدرستی می گوید: “دریای خزردرطول تاریخ متعلق به ایران بود و در سال 1921 که شوروی دومین ‏قدرت دنیا بود، قرارداد داشتیم که این دریا بین ما وشوروی مشاع باشد. اما بعد از فروپاشی شوروی اختلافاتی پیش آمد ‏که سهم ایران باید همان میزانی باشد که در قرارداد آمده است که براین اساس با کشور های حاشیه دریا اختلاف ‏نظرهایی داشتیم. اما حالادر دولت نهم، فردی که مسئول حمایت از تمامیت ارضی کشور در مجامع بین المللی است می ‏گوید که سهم ایران نباید بیشتر از 11 درصد باشد، به من بگوئید وطن فروشی بیشتراز این هم می شود ؟”‏

پاسخ این پرسش مثبت است. تنها دریای خزر نیست که آماده واگذاری است، جزایر سه گانه خلیج فارس، هویت ایرانی ‏این خلیج، بسترهای سر شار گاز و نفت اعماقش، ماهیان بیشمارش در عمل فروخته شده اند. افغانستان هنوز گرفتار، ‏مدعی هیرمنداست وعراق پر آشوب برای اروندرود نقشه کشیده است.‏

‏ کار خانه های کشور نه در این چهار سال که دراین سی سال یک به یک بسته شده اند. کشوری که درگذشته تاریخی، ‏انبار غله آسیا بود و در روزهای آغازانقلاب “جهاد کشاورزی” در برنامه اش قرار گرفت تا کشاورزی را نجات دهد، ‏بعد از چای و مرکبات از این هفته واردکردن گندم را هم آغاز کرده است.‏

درآمدافسانه ای نفت را به تروریست های عراقی و لبنانی و افغانی می دهند که درمنطقه سر راه آمریکا خاکریز درست ‏کنند، به مصرف حقوق و خانه سازی لبنانی ها می رسانند، در آمریکای جنوبی پل و جاده و درآفریقا مسجد می سازند. ‏فقط این هفته 61 میلیارد دلار به سریلانکا می دهند، تا با این پول از اسرائیل اسلحه بخرد و ببرهای تامیل را سرکوب ‏کند.‏

‏ بدون مجوز از صندوق ذخیره ارزی 840 میلیون دلار ناقابل بر می دارند. و بعد از همه این غارت ها70 میلیارد دلار ‏در وسط راه گمشده است که کسی حاضر نیست بگوید کجاست.‏

بیهوده نیست که حداد عادل و احمدی نژاد با هم می جنگند، لاریجانی و عادل بر سر تصاحب ریاست مجلس قربان ‏گومسابقه گذاشته اند، احمدی نژاد و قالیباف برسر ریاست جمهوری آینده کشمکش دارند.‏

گزارش تکان دهنده دانش جعفری در روزوداع نشان می دهد که پشت صحنه نمایش مسخره نجات جهان ومدیریت امام ‏زمانی چه دعوای خونین قدرتی وجود دارد.‏

دکتر ابراهیم یزدی، این هفته بدرستی دلایل شکست روحانیت را می شکافد و می گوید: “در نتیجه‌ی ناکامی‌های ‏روحانیان، نفوذ ریشه‌دار آنان در میان توده‌ها به میزان فاحشی کم‌رنگ شده و این امر موقعیت اجتماعی و سیاسی این ‏طبقه را متزلزل ساخته است. افزون بر این، ناسازگاری برداشت آنان از اسلام با اوضاع و احوال روز، به شکل ‏چشمگیری نوعی احساس ضد مذهبی و یا غیر مذهبی و یا هر دو در میان نسل جدید مردم ما ایجاد کرده است. خشم و ‏عدم رضایت عموم از حکومت روحانیان با شتاب در حال افزایش است.“‏

و تصویری چنین از دولت کنونی می دهد: “سیمایی دیگر از فرآیند یادگیری دموکراسی در ایران، سیاست‌ها و عملکرد ‏دولت کنونی است. محمود احمدی نژاد معرف علایق و بلندپروازی‌‌های سپاه پاسداران انقلاب است. سپاه، همراه با ارتش ‏منظم، در جنگ تهاجمی عراق علیه ایران درگیر شد و آن دو در دفاع از سرزمین موفق بودند.سپاه پاسداران اخیراً از ‏نظر سیاسی بیش از پیش فعال‌ شده و اکنون مدعی حقوقی در اداره کشور است. اکنون بسیاری از اعضای فعال سپاه ‏پاسداران، بدون داشتن سابقه‌ی مدیریتی لازم و یا شایستگی و فراست، پست‌های برجسته و حساسی را در دولت احمدی ‏نژاد اشغال کرده‌اند. احمدی نژاد از حمایت کامل مقام رهبری برخوردار است. عملکرد اقتصادی، سیاسی و اجتماعی او ‏در حوزه‌ی داخلی و همچنین در روابط بین‌الملل، با هر معیاری، پایین‌تر از حد انتظار است و حتی برخی از حامیان او ‏را در میان راست‌گرایان تندرو به زحمت تحت تاثیر قرار داده است. وی و گروهش آخرین کسانی هستند که سعی ‏می‌کنند آنچه را که محافظه‌کاران تندرو در جهت استقرار حکومت اسلامی در سر داشتند، اجرا کنند. از نظر بسیاری از ‏ما در داخل ایران، سیاست‌های وی محکوم به شکست است و شکست وی مطمئناً یکی از آخرین گام‌ها در تغییر آرایش ‏سیاسی در ایران خواهد بود.“‏

استقرار حکومت اسلامی تا امروز ایران را به گفته عبداله رمضان زاده تا “لبه پرتگاه سقوط” برده است. و اگر مردمی ‏که به گفته آیت اله منتظری” قیم لازم ندارند و حاضر نیستند به افراد فاسد و وطن فروش رای بدهند” همچنان دست ‏روی دست بگذارند، حلقه های داخلی و خارجی به هم پیوند خواهد خورد و ایران محو خواهد شد.‏

‏ و در این میان، خانم ها، آقایان، ما ـ ما مردم ایران - از بانوی اول آمریکا و مسگر زاده سمنانی گناه بیشتری بر گردن ‏داریم. میهن ما را می فروشند و کاری جز نظاره نداریم.‏