قاتل ایران

هوشنگ اسدی
هوشنگ اسدی

یزید می توان گفت یا هیتلر؟ آدمکش یاجنایتکار؟ دیکتاتور یا سردسته اوباش؟ رئیس و حشی ها یا فرمانده لات ها؟

 نمی دانم. زمانه ایست که دشنام رنگ می بازد. صفات بی معنا می شوند.آخر ایران را می کشند. ایران را می کشند. هیتلر بامیهنش چنین نکرد. دختران ما را بی سیرت می کنند. یزید هم دست به عصمت خانواده امام دراز نکرد. پسران ما را به اراذل واوباش سپرده اند. روی مغولان را سفیدکرده اند.

هستی ما را بر باد می دهند. تازیانند دوباره تازان با خوی بیابانی.

عاشوراست و باز حسین را می کشند. این بار “علی” جامه یزید پوشیده است. فرزندش را سر می برد. روز عاشوار، روز حسین، شهردر دست مردم بود. اکنون روز در دست خولی است. نه.  خولی هم  اینسان بیرحم نبود.   

روز عاشورا دو لشکر صف کشیدند. نبردبود و شهادت. امروز یزیدیانند سر تا پا مسلح و حسینیان بادست های خالی.

تیغ خونین مغولان را فراموش کنید.

شمشیر تازیان را از یاد ببرید.

اسکندر، افسانه ای بیش نیست.

تیمور لنگ، اکنون لنگ انداخته است.

آقا محمد خان قاجار از شرم پنهان شده است.

پای رضا شاه را باید بوسید.

به محمد رضاشاه باید تعظیم کرد.

در منظر تاریخ ایران “دیکتاتور قرن” ایستاده است. از چشمانش خون ندا می ریزد. در یک دستش سر سهراب رادارد. دردستش دیگر فرمان قتل دختران و پسران ما را:

-  این فرمان فرمانده حرامیان است: بکشید… ببرید… بدرید… فرزندان ایران زمین غنایم شمایند… همانا که کلیدبهشت، همان عضوحیوانی شماست..

در یوزگان و بوزینگان قدرت به پایش افتاده اند. یکایک اجساد شهدا را پس می زنند. بر خون می لغزند وبا پابوس می روند.

راستی را که پینوشه فرشته ای می نماید. موگابه به خدا مرد محترمی است. استالین همه مدال های خود را به چفیه خونین او می آویزد. مارها از شانه هایش سر بر کشیده اند و مغز جوانان را می جویند. از بیت می گذرند و به خیابان ها سر ریز می شوند. کسی نام ضحاک را از تاریخ خط می زند.

“سید” درگوشه ای زار می زند. “علی” در سوگ فرزندان می گرید. در “خامنه” خون می ریزد.

نگاه کن! “رهبر فرزانه” بر سینه قاتلان مدال می نشاند. اوباش را جایزه می دهد. و فرزند خود را آماده نشستن برتخت خونین خلافت می کند. چه لبخند مهربانی بر لب دارد. گوشهایش را بسته اند. فریاد میلیونی:

را نمی شنود. گوشی روی صدای اوباش تنظیم است:

و من دستی را می بینم که تاریخ را ورق می زند. در فهرست جباران تاریخ نامش به ثبت داده شده است: