روحانیون و نظامیان از سهم خود ناراضی اند

نویسنده
جلال یعقوبی

» مقاومت در برابر تقسیم قدرت

روحانیون و نظامیان از سهم خود در اداره حکومت راضی نیستند. هشتم آذرماه گذشته محمد رضا نقدی، رئیس سازمان بسیج مستضعفین، در جمع روحانیون بسیجی قم، گله کرده بود: “در دولت قبلی جلساتی با حضور شخص رئیس جمهور برای نقش آفرینی بسیج داشتیم و راهکارهای رفع مشکلات را نیز ارائه دادیم، اما با وجود تایید برنامه‌ها، از ظرفیت بسیج استفاده نکردند.” او خبر داده بود که “این برنامه‌ها را به دولت یازدهم نیز عرضه کردم.” نقدی این سخنان را پس از آن گفت که از فروپاشی غرب خبر داده و تاکید کرده بود: “امروز در پیچ تاریخی سرنوشت‌سازی قرار داریم و دنیا باید راه جدیدی را برای خود گزینش کند.” همان روزها بود که فرمانده کل سپاه پاسداران نیز گفت: “به قول آیت‌الله خامنه‌ای ما در مرحله سوم انقلاب‌ گیر کرده‌ایم و آن مرحله اسلامی‌کردن سازمان‌های کشور است. دوباره تاکید می‌کنم که برای گذر از مرحله سوم انقلاب باید پست‌های کلیدی نظام و سلسله‌مراتب نهادها و سازمان‌ها توسط نیروهای انقلاب و بسیجی اداره شود وگرنه در همین مرحله بازهم درجا می‌زنیم.”

از طرفی دیگر آیت‌الله ممدوحی، نماینده مردم کرمانشاه در مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، اخیرا گفته است: “دولت تاکنون برای مشورت و همفکری یا همکاری در اداره کشور با حوزه ارتباطی نگرفته است بلکه در خیلی از جاهایی هم که پیش از این، حوزه برنامه‌هایی با دولت داشته‌، این ارتباط ضعیف‌تر شده‌است.”

وی معتقد است: “رکن اساسی نظام جمهوری اسلامی روحانیت است اگر روحانیت خودش را کنار بکشد کاری از آقایان ساخته نیست. الان عمده کار بر دوش روحانیت است. نمازجمعه‌ها، سخنرانی‌ها و محرم و صفرها و رمضان‌ها کشور دست روحانیت است و این‌ها نظام جمهوری اسلامی را تأیید و ترویج می‌کنند. قسمت عمده نگهداری بنیه کشور به دست روحانیت است. تصور کنید روحانیت اصلا نباشد و کشور را به دست آقایان مشارکتی بدهند. آیا این‌ها کشور را اداره خواهند کرد؟ اصلاً نمی‌شود روحانیت را نادیده گرفت.”

این در حالیست که به گزارش خبرگزاری مهر، در سال ۱۳۹۳ بودجه پیشنهادی سپاه پاسداران، سازمان بسیج مستضعفان، نیروی انتظامی، و ارتش به طور میانگین رشدی ۳۰ درصدی را نسبت به سال گذشته نشان می دهد. جمع بودجه این چهار نهاد در حدود صد و یک هزار میلیارد ریال و بیش از یک هشتم کل بودجه کشور است. بر لیست درآمدها، باید میلیاردها ریال قراردادهای نفتی، راه‌سازی، ساختمانی، بیمارستانی و صنعتی و همچنین صادرات و واردات از اسکله‌ها و فرودگاه‌های غیرمجاز توسط نظامیان را نیز اضافه کرد.

همچنین بر اساس گزارشی که روزنامه شرق منتشر کرده بررسی جزییات بودجه سال ۱۳۹۳ نشان می‌دهد، نهاد‌های حوزوی بودجه‌های بالاتری نسبت به نهاد‌های دانشگاهی دریافت می‌کنند. شرق گزارش داده بود که طبق بودجه سال ۱۳۹۳ پنج دانشگاه مادر کشور یعنی دانشگاه‌های شریف با ۱۷۸‌میلیاردتومان، امیرکبیر با ۱۵۹‌میلیاردتومان، شهید بهشتی با ۲۲۵‌میلیاردتومان، علم و صنعت با ۱۳۹‌میلیاردتومان، علامه‌طباطبایی با ۱۲۸‌میلیارد تومان و در مجموع با ۶۸۷‌ میلیاردتومان (معادل نیمی از بودجه نهاد‌های حوزوی) بودجه دریافت می‌کنند.

اگر بودجه نهادهای دیگر حکومتی مانند مجلس خبرگان، شورای نگهبان، شورای سیاستگذاری ائمه جمعه و جماعات، سازمان اوقاف، قوه قضائیه، بیت رهبری و… را نیز که اغلب در تسخیر روحانیون است بر موارد قبلی بیافزائیم، تا حدی می‌توان از گستردگی نفوذ آنان در اداره کشور خبردار شد. از طرفی نهادهایی مانند آستان قدس رضوی، بنیاد مستضعفان و ستاد اجرایی فرمان امام را هم که زیر نظر آیت‌الله خامنه‌ای اداره می‌شوند باید بر این سیاهه اضافه کرد.

با اینهمه نظامیان و روحانیون از اینکه در اداره کشور نقشی ندارند همچنان گله می‌کنند. برخی ناظران سیاسی معتقدند که اتحاد روحانیون و نظامیان اتحادی استراتژیک است و به همین دلیل رقیب سوم هیچگاه امکان عرض اندام نداشته است. چندی پیش حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور مشاور نماینده آیت‌الله علی خامنه ای در سپاه ضمن تاکید بر اینکه روحانیت نقش‌های کلیدی بسیاری در جنگ تحمیلی داشتند، گفته بود: “تأثیر کلان و کلی روحانیت در تشریع و موضوعیت جنگ، نقش مسؤولیتی و مدیریتی روحانیت در جنگ، نقش فرماندهی روحانیت در جنگ و نقش تبلیغی و رزمی روحانیت در جنگ از مهم‌ترین این نقش‌ها است.”

 روحانیون همچنین تلاش کرده‌اند که نقش مدیریت نظامیان را نیز ازآن خود کنند.در اردیبهشت سال ۱۳۹۰ روزنامه جوان، وابسته به سپاه پاسداران، نامه محسن رضایی به آیت‌الله خامنه‌ای را منتشر کرد که گفته می‌شد در زمان ریاست‌جمهوری هاشمی رفسنجانی به رهبر ایران نوشته شده بود. محسن رضایی در آن زمان ریاست سپاه پاسداران را بر عهده داشت. فرمانده سپاه در این نامه از اینکه در دولت هاشمی “روحانیت” تضعیف شود ابراز نگرانی کرده بود.

محسن رضایی نوشته بود: “من به روشنی می‌بینم که چگونه تکنوکرات‌ها که از اساس مخالفت روحانیت و ایشان هستند چگونه دارند با ده‌ها اقدام بیصدا ریشه حاکمیت سیاسی روحانیت را در این کشور تضعیف می‌کنند و با بی‌وفایی کامل نسبت به آقای هاشمی و روحانیت به آن سوی که خودشان می‌خواهند نظام را می‌کشانند. برای آنها مهم نیست که امثال آقای هاشمی شکست بخورد. برای آنها این مهم است که وضع فعلی را یک قدم به سوی غربزدگی ببرند و آن را به دست کسانی بسپارند که از دولت، روحانیت و سربازان وفادار آن که سپاه و بسیج باشند، زخم اساسی خورده و به جان همه ما تشنه‌اند. من به عنوان یک سرباز روحانیت دست جنابعالی را می‌بوسم که آقای هاشمی رااز این خطر بزرگ نجات دهید.”

در نامه رضایی “تکنوکرات‌ها” در واقع اشاره به مدیرانی است که نه روحانی هستند و نه نظامی؛طرف سوم. همان هایی که چندی پیش آیت‌الله خامنه‌ای در یک سخنرانی به “برخی آقایانی که به تعبیر خودشان تکنوکرات هستند ” طعنه زد. بالافاصله رسانه‌های محافظه‌کاران تندرو که به نهادهای نظامی-امنیتی وابسته بودند واژه “تکنوکرات” را تبدیل به فحشی جدید کردند. برای نمونه قالیباف متهم شد که تکنوکرات است و او اعلام کرد که تکنوکرات نیست! “خاطره تلخ رهبر انقلاب از تکنوکرات‌ها” بارها تکرار شد. نفوذ تکنوکرات‌ها در دولت‌های هاشمی، خاتمی و احمدی نژاد افشا شد. “فلک زدگی زنان، نتیجه یک قرن حکومت تکنوکرات‌ها” اعلام شد. حتی عکس “تکنوکرات‌های ایرانی” به عنوان افشاگری منتشر شد! هشدار داده شد که “گفتمان سازش”، موجب امیدواری “تکنوکرات‌ها” برای بازگشت به قدرت است.

بعد از انتخاب روحانی به ریاست‌جمهوری ایران، هفته‌نامه 9دی در تحلیلی از “خطر بازگشت اقتصاددانان لیبرال و تکنوکرات‌ها” نوشت. و بالاخره با شروع به کار دولت روحانی رونامه جام‌جم خبر “بازگشت تکنوکراتها” را اعلام کرد.

بازگشت تکنوکرات‌ها، ظهور دوباره رقیب سوم در برابر روحانیون و نظامیان بود و به همین دلیل حمله به “تکنوکرات‌ها” افزایش یافت. بیستم مهر ماه گذشته خبرگزاری فارس، از جمله رسانه‌های وابسته به سپاه پاسداران، در نوشته‌ای با عنوان “بازگشت به گذشته؟” نوشت: “مع‌الاسف نشانه‌های بسیاری از گرایش‌های لیبرالیستی و غرب‌گرایانه در غالب مؤسسات وابسته به دولت و علی‌الخصوص در مراکز فرهنگی هنری آن به چشم می‌خورد که چهره‌ی مشوّهی از نظام جمهوری اسلامی در دیدگان نامحرم می‌نشاند.”

 و ابراز نگرانی کرد: “آیا دولت‌مردان یازدهم قوّه‌ی مجریه قصد بازگشت دارند؟ بازگشت به گذشته؟”

البته مقاومت در برابر ضلع سوم قدرت، تنها به تکنوکرات‌ها مربوط نیست. از همان ابتدای پیروزی انقلاب، نظامیان و روحانیون در اتحادی استراتژیک رقیبان را حذف کرده‌اند. آخرین مورد آن در دولت محمود احمدی‌نژاد اتفاق افتاد که گرچه با کمک روحانیون و نظامیان به قدرت رسید، اما از دور دوم ریاست‌جمهوری‌اش کوشید از آنان فاصله گرفته و خود تبدیل به ضلع سوم قدرت شود. حملات همه‌جانبه به احمدی‌نژاد نشان داد که او توان ایجاد ضلع سوم را نخواهد داشت. او متهم به تضعیف جایگاه روحانیت شد. هاشمی رفسنجانی، محمود احمدی نژاد را به “ستیز با روحانیت” و القای اینکه “روحانیت در اداره جامعه کارایی ندارد” متهم کرده بود. و صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه با انتقاد از کسانی که تلاش می‌کنند “بین روحانیون و نظام فاصله بیاندازند” گفته بود: “با توجه به فرموده مقام معظم رهبری نظام ما حکومت دینی است و حکومت دینی بدون روحانیت معنا و مفهومی ندارد.”

ناظران سیاسی معتقدند اکنون که تکنوکرات‌ها بازگشته‌اند، روحانیون و نظامیان بار دیگر خواهند کوشید تا در برابر تقسیم قدرت به سه پاره مقاومت کنند.

همین چند روز پیش بود که آیت‌الله سید هاشم حسینی بوشهری، مدیر حوزه‌های علمیه سراسر کشور با انتقاد شدید از وضعیت فرهنگی از جمله انتخاب بازیگر برنامه طنز در لباس روحانیت در سریالی به نام “شاهگوش”، گفت: “ما هشدار می‌دهیم که بس است، کمکی به روحانیت نمی‌کنید، با روحانیت شوخی نکنید و با آبروی روحانیت بازی نکنید، که اگر این حوزه روزی تصمیم بگیرد، چیزی برای شما باقی نخواهد گذاشت.”