گپ

نویسنده
یوسف محمدی

گفت و گو با اهالی تئاتر

نابودی میراث ملی؛ قصور از کیست؟ 

احداث درب خروجی مترو تهران دربرابر مجموعه تئاترشهراین روزها به عنوان بحث داغ مطبوعات فرهنگی فارسی زبان در آمده است. در همین زمینه همکارمان درتهران به سراغ برخی از چهره های تئاتری ایران رفته و پای گله ها و شکایات آنان از این رویداد مهم نشسته است. مشروح این گفت و گوها را در ادامه ی این صفحه از پی بگیرید…

 

حمید سمندریان(کارگردان)؛

مدیران تئاتر مقصر هستند

ببینید، سه سال پیش همه خانواده تئاتر برای یک مساله دور هم جمع شدند و موضوع مهم برای همه آن ها این بود که در خروجی متروی شهرداری از محوطه ی تئاترشهر بیرون نیاید.آن همه سخنرانی و بیانیه و اعتراض مربوط به زمان زیادی نیست.همین سه سال پیش این اتفاق افتاد و همه خوب یادشان است.دو گروه به شکل گسترده دراجرایی شدن این پروژه و نادیده گرفتن آن جریان مقصر هستند و اصلا جای بحث ندارد.شهرداری مجری این طرح بود و بالاخره باید تلاش می کرد تا براساس پارامترهای مهندسین خود کارهای زیرزمینی را به اجرا درآورند.بعد از اینکه اهالی تئاتر در آن گردهم آیی جمع شدند باید پیگیری ها صورت می گرفت.نقص عمده ی تئاتری ها در این روزها این است که مطالبات خود را پیگیری نمی کنند.یک اعتراضی به وجود آمد و چند سخنرانی.خانه تئاتر و مرکز هنرهای نمایشی باید پیگیری های لازم را صورت می دادند تا در مترو براساس قراردادها از ضلع جنوبی پارک دانشجو افتتاح شود.وقتی همه چیز به دست فراموشی سپرده می شود هرکسی ساز خودش را می زند و خوش رقصی ها تمام نشدنی است دیگر چه انتظاری از شهرداری و دولتی دارید که از همان ابتدا عزم خود را برای به ثمر رساندن نقشه های خود جزم کرده است؟ مدیران تئاتر از خود تئاتری ها هستند. بدیهی ترین شکل ممکن این بود که دوباره جلسه ای گذاشته شود. نه اینکه به شکلی ناباورانه تمام تلاش های هنرمندان نادیده گرفته شود.حسین پارسایی به عنوان مدیر سابق مرکز هنرهای نمایشی دراین مورد عملکرد ضعیفی داشت و از خود یادگار نفرین شده ای را به جا گذاشت.این هم گذشت! اما امیدوارم تئاتری ها درباره دیگر عملکردهای خود قدری جدی تر و پیگیر تر جلوه نمایند.

 

رضا مختاری(بازیگر)؛

نابودی میراث ملی

واقعا برای این دولت و این مدیران تاسف می خورم که ذره ای به خواسته های هنرمندان خود توجه نمی کنند و انتظار دارند آن ها در سکوت وگوشه نشینی روزگار بگذرانند و آثاری را تولید نماید که یا کاری به کار کسی نداشته باشد و یا ارزشی و فاخر شود. تاسف برانگیز است که ما خودمان در حال نابود کردن میراثی هستیم که هر صبح و هرشب بر خیابان ها و پلاکاردها صحبت از حفظ آن ها می کنیم و تاریخ و وجدان خود را دربرابر چشمانمان قرار نمی دهیم تا نتیجه این همه سهل انگاری ها را ببینیم.

 

حسین محب اهری(بازیگر)؛

مدیران ناآکارآمد، چپاول امتیازات

راه اندازی ایستگاه مترو برای تئاتر شهر نه اینکه لزومی نداشته باشد، بلکه از ضروریات پایتخت است اما به چه قیمتی دست به این کارها می زنیم؟ دیوارهای تئاتر شهر درحال فروریزی است. فقط به دلیل احداث همین مترو ومسجدی که پشت تئاترشهر تعبیه و ساخته اند. سالن خورشید مجموعه به خاطر آسیبی که از ساخت و ساز آن مسجد خورده است تعطیل شده است. دیوارهای سالن چهارسو به دلیل احداث خط مترو در هفته های گذشته ترک خورده است.هرروز درمیان اجرای نمایشمان صدای قرائت اذان را در سالن ها می شنویم.هرروز حلقه ناامیدی بر تئاترهای تنگ تر و تنگ تر می شود. برای جوانان تئاتر امیدی باقی نمانده است.عدم پرداخت دستمزدها وقسط بندی های بسیار طولانی، عدم تعهد به اجراهای عمومی، ناسازگاری با تولیداتی که حرفی برای گفتن دارند وافرادی که درد جامعه را در اجراهایشان لحاظ می کنند، خصوصی سازی های غیر استاندارد، خروجی های کلان فارغ التصیلان از دانشکده های هنری و عدم امنیت شغلی، هرج ومرج مدیریتی و اختلاس های مالی، برپایی جشنواره های سفارشی و روی کارآمدن مدیران ناکارآمد، امتیازات چپاول شده هنرهای نمایشی و….باعث انزوای این هنر شده و هیچ کسی هم به روی خود نمی آورد.کلنگ ساخت و ساز تئاتر  شهر در جنوب تهران و خیابان های نازی آباد به چه کاری می آید وقتی مجموعه ی اصلی تئاترشهر در مرکز تهران رو به نابودی است؟به واقع عملکرد روسای فرهنگی در سال های اخیر لطماتی را بر پیکر تئاتر این کشور زده است که در طول تاریخ بی سابقه بوده است.

 

هوشنگ قوانلو(بازیگر)؛

وجدان خاموش مدیران شهرداری

اساسا در گردهم آیی تئاتری ها در سال 86 مقرر شد تا در خروجی مترو از سمت دیگری در پارک دانشجو افتتاح شود که این امر میسر نشد.قرار بر این بود که در ایستگاه مترو فعالیت های تئاتر و تولیدات در حال اجرا به تبلیغات عمومی برسد که آن هم به ثمر نرسید. قرار براین بود تا نام این ایستگاه به نام تئاترشهر باشد که از همین نکته ی حساس هم به سادگی گذشتند و نام “چهارراه ولی عصر” را به عنوان نام ایستگاه برگزیدند. همه قول و قرارهای مسئولین شهرداری به تئاتری ها نادیده گرفته شد. چند روز است که آقای چمران در شهرداری گفته اند در رابطه با تغییر نام ایستگاه شاید بتوان جلساتی را ترتیب داد واگر لطمه ای به برنامه های مترو وارد نیاید امکان جابه جایی نام ایستگاه وجود دارد.دیروز متوجه شدیم که همین اندک خواسته ما هم به اجرا نرسید و گویا پیکره ی اصلی مترو به دلیل تغییرات نام ونشان دچار اختلال می شود. به چمران و همکارانشان توصیه می کنیم که برای بازید از مجموعه تئاترشهر تشریف بیاورند و تنها یک روز دیگربراساس تمایلات انسانی به حرف های هنرمندان این رشته نمایش گوش دهند. درست است که دیگر برای جابه جایی مسیر در خروجی مترو بسیار دیر شده است اما شاید وجدان به خواب رفته دوستان شهرداری کمی ملاحظه فقر تئاتر را مشاهده کند ولااقل برای تبلیغ برنامه های تئاتر در ایستگاه فکری شود.

 

منیژه محامدی(کارگردان)؛

برای دروغ متاسفم

برای همه این بی بند و باری و دروغ و زشتی متاسفم. برای خودمان متاسفم که دراین روزهای سخت همچنان مقاومت می کنیم وفعالیت داریم. برای همه آن ها که ساختمان تئاتر شهر را روز به روز به نابودی و تخریب نزدیک تر می کنند افسوس می خورم. برای رضا کیانیان، پرویز پرستویی، عزت الله انتظامی، جمشید مشایخی، ایرج راد و همه هزار نفری که درسال های گذشته انرژی گذاشتند که این اتفاق رخ ندهد و نشد افسوس می خورم.