ری تکیه
آمریکا و ایران در طی یک تشریفات کاملا آشنا، بار دیگر از رقص دیپلماتیک خود تمجید کردند. سووالی که دائما ایران و متحدانش را آزار می دهد این است که چطور می توان حکومت مذهبی در ایران را واداشت تا دست از اقداماتش که باعث اعتراض می شود، دست بردارد. آمریکا بعنوان یک به عنوان یک نظام سیاسی دمکراتیک و عملگرا امیدوار است فشارهای اقتصادی رهبران ایران را وادار کند تا به اقدامات و استراتژی های زیان آور خود پایان دهد. اما سابقه عملکرد حکومت ایران نشان داده فشارهای اقتصادی به تنهایی کارساز نیست. در عین حال جمهوری اسلامی نقطه ضعف های دیگری نیز دارد که یکی از عمده ترین آنها بی توجهی این حکومت به مبانی حقوق بشر است. تاکید بر حقوق بشر و تقویت جنبش سبز در ایران می تواند راه را برای گذار ایران به سمت جامعه ای آزاد تر باز کند ومی تواند اهرم فشار بهتری برای غرب باشد که جمهوری اسلامی را به تجدید نظر در برنامه هستهای خود وادارد.
یکی از تناقضهای مهم در تاریخ حکومت استبداد مذهبی ایران، تولد پر طراوت ترین جنبش های روشنفکری و دموکراسی خواهی در خاومیانه است. جنبش سبز که لایههای اجتماعی مختلف در جامعه ایران را در برمی گیرد تعریف جدیدی از مناسبات بین مردم و قدرت سیاسی و همین طور تفسیر متفاوتی از رابطه دین و دموکراسی ارائه داده. شالودههای اصلی این جنبش تاکید بر رای و اراده عمومی مردم، احترام به افکار عمومی در سطح بینالمللی و پایان دادن به محدودیتها و استبداد سیاسی است که توسط رهبر، علی خامنه ای، و رئیس جمهور، محمود احمدی نژاد، اعمال می شود.
با وجود فشار شدید، زندان و دادگاه های نمایشی طی یک سال و نیم گذشته جنبش به فعالیت خود ادامه داده وبتدریج جامعه را از زیر کنترل کامل دولت بیرون آورده است. این جنبش در مقایسه با جنبش های دهه هشتاد اروپای شرقی که با کمک غرب به نتیجه رسید و به ظلم کمونیسم و قدرت آن پایان داد، بهتر سازماندهی شده است و از حمایت عمومی بیشتری برخوردار است. گسترش ابعاد اختلافات در درون حکومت و ناامیدی بسیاری از وفاداران سابق جمهوری اسلامی به آینده این نظام نشان می دهد که جنبش سبز مشروعیت نظام سیاسی حاکم بر ایران را بهشدت تضعیف کرده است.
غرب باید در هر گونه مذاکره با ایران علاوه بر سیاستهای هستهای، در حوزه حقوق بشر نیز حکومت تهران را تحت فشار قرار دهد. باید خواستار آزادی تمام زندانیان سیاسی، رفع محدودیت فعالیت نهادهای مدنی و آزادی انتشار مطبوعات و فعالیت رسانههایی شد که توقیف شدهاند. مادامی که ایران به این خواست ها تن نداده، باید با تحریم اقتصادی و انزوای سیاسی روبرو باشد. دولت آمریکا با تاکید بر یک چنین خواستها و شروطی میتواند انتقاد و مخالفت با حکومت ایران را تقویت کند. از این طریق میتوان همزمان با فشارهای اقتصادی از خارج، فضای انتقاد و مخالفت سیاسی در داخل ایران را نیز تشدید کرد. جمهوری اسلامی در این حالت با دو عامل نیرومند روبهرو خواهد شد و ممکن است به پذیرش برخی شروط یا عقبنشینی از سیاستهای خود وادار شود. برای خلع سلاح هستهای و تقویت دموکراسی در ایران باید یک مسیر مشترک را در پیش گرفت و هماهنگ با اهداف جنبش سبز باید ایران را وادار کرد که برای عادیسازی روابط خود با جامعه بینالملل ابتدا رفتار خود را در قبال شهروندان ایران تغییر دهد.
دولت آمریکا دستور کار مذاکرات خود را با ایران باید گسترش داده و تحولات آرام در جامعه ایران را نیز در نظر بگیرد. خامنه ای با همه اشتباهاتش، ملاتی است که اجزای مختلف حکومت را به هم متصل می دارد. با کنار رفتن رهبر سالخورده ایران از صحنه، نظام بشدت تجزیه می شود و فقدان پایه های اجتماعی باعث می شود به راحتی جانشین دیگری انتخاب شود. خامنه ای در روند مستحکم کردن پایه های قدرتش و مطمئن شدن از یک انتخابات تقلبی دیگر بمنظور انتخاب شدن حامی اش، همه چیز را در اختیار دارد اما مطمئن نخواهد بود با این کار به نظام خدمتی کرده است. او می داند در چنان شرایطی جمهوری اسلامی با بحرانهای ساختاری روبهرو خواهد شد.
تاریخ نشان داده است که تاکید و دفاع از مسئله حقوق بشر می تواند تاثیر بسیار مهمی بر تحولات و تغییرات سیاسی داشته باشد. نمونه برجسته آن پیمان هلسینکی در سال 1975 بود که زمینه را برای رشد و فعالیت گروههای طرفدار دموکراسی در اروپای شرقی پشت پرده آهنین فراهم کرد و زمینه فروپاشی نظامهای کمونیستی را به وجود آورد. تاکید بر مسئله حقوق بشر در مذاکرات با ایران علاوه بر تقویت جنبش سبز باعث خواهد شد که حکومت مذهبی یا بخشهایی از صاحبان قدرت تحت فشار این واقعیت را بپذیرند که برای بهبود مناسبات با جامعه بینالملل و حفظ حدی از منافع ملی ایران باید به تغییراتی تن بدهند. بعید نیست نسل بعدی از کسانی که رهبری ایران را در دست می گیرند در حوزه تعهدات خود در قبال حقوق شهروندان و خواستهای جامعه با حساسیت بیشتری عمل کنند. در عین حال آمریکا با مرتبط کردن فشارهای سیاسی و اقتصادی با مسئله حقوق بشر و دموکراسی میتواند در بحران هستهای نیز به ایران فشار بیشتری وارد کند. از این طریق راه برای عبور مسالمت آمیز از استبداد دینی به سمت یک دولت مسئول در قبال حقوق بشر، فراهم خواهد شد.
واشنگتن پست، 11 نوامبر