لوپز امیلی
مرگ پناهجوی ایرانی در جزیره مانوس موجی از اعتراضات را در رابطه با مسایل مهاجرت در استرالیا ایجاد کرده است.
او به امید ایجاد یک زندگی بهتر قصد داشت به استرالیا وارد شود و اصلاً فکرش را نمی کرد که چند ماه بعد، جنازه اش را به سوی ایران بفرستند. رضا براتی ۲۳ ساله در تاریخ ۱۸ فوریه در جریان شورش های خشونت باری که در یک مرکز نگهداری پناهجویان در جزیره مانوس در پاپوازی گینه نو آغاز شد از دنیا رفت.
در حدود ۳۰ زندانی تلاش کردند تا از این مرکز بگریزند، ولی خیلی زود توسط نگهبانان دستگیر شدند. وضعیت به سرعت از کنترل خارج شد تا اینکه رضا کشته شد. ۷۷ زندانی نیز زخمی شدند که از این میان ۱۳ نفر در وضعیت وخیمی بسر می برند.
به گفته آیان رینتول، مسؤول انجمن “ائتلاف پناهندگان”، که انجمن اصلی کمک به پناهجویان در استرالیاست، افراد بومی مسلح به کاردهای بلند، به نرده های اطراف محوطه این اردوگاه فشار آورند تا نارضایتی خود را نشان دهند. او می گوید: “اگر پناهجویان از نرده ها رد شده باشند، از ترس جانشان بوده. این واقعه ثابت می کند که پناهجویان نمی توانند در جزیره مانوس در امنیت زندگی کنند.” ازسوی دیگر، اسکات موریسون، وزیر مهاجرت استرالیا، دراین خصوص گفت: “تنها می توانم بگویم که نگهبانان ما صدای دو گلوله را شنیدند که توسط پلیس پاپوازی شلیک شد، ولی این بدین معنی نیست که پلیس پاپوازی به روی پناهجویان آتش گشوده.”
درحال حاضر تحقیقی در این زمینه آغاز شده تا ابعاد این واقعه تلخ را بررسی کند. رضا براتی در تاریخ ۲۴ ژوئیه به تنهایی وارد جزیره کریسمس در استرالیا شد و یک ماه پس از آن، به پاپوازی گینه نو منتقل گردید. انتقال او در زمانی انجام گرفت که دولت وقت [حزب کارگر] تصمیم گرفته بود تمامی پناهجویانی را که ازطریق قایق به استرالیا وارد شده بودند، به صورت خودکار به خارج از خاک استرالیا منتقل کند.
“جنایتکاران”
پس از به قدرت رسیدن محافظه کاران در ماه سپتامبر، سیاست مهاجرپذیری شدیدتر شد. به گفته اسکات موریسون، پناهجویان به مانند “جنایتکاران” قلمداد شدند. بدیر، ایرانی دیگری که حدوداً ۴۰ سال دارد و قبل از تصمیم به بازگشت به کشورش ۷۵ روز را در مانوس گذرانده، می گوید: “من پس از به قدرت رسیدن آزادیخواهان شاهد تغییراتی در این مرکز بودم. دیگر هیچ گونه تبعیض نژادی وجود نداشت و نگهبانان خشونت به خرج نمی دادند. این حبس به واقع زندگی مرا تباه کرد. هیچ گونه بهداشتی وجود نداشت. یک بار توالت ها خراب شدند و من به مسؤولان خبر دادم. تعمیر آنها ۴۵ روز به طول انجامید.”
در ماه ژانویه، چندین پناهجو در داخل اردوگاه نسبت به شرایط حبس خود به اعتراض پرداختند. بدیر دراین خصوص می گوید: “برخی از دوستانم برایم پیام فرستادند. آنقدر با آنها بدرفتاری کرده بودند و آنقدر آنها را مأیوس کرده بودند که تصمیم گرفتند به کشورشان بازگردند، با اینکه می دانستند در صورت بازگشت مورد تعقیب قرار خواهند گرفت.”
عشیر، پناهجوی دیگری که به مدت شش ماه در اردوگاه مانوس حبس بوده می گوید: “زندگی در اینجا درواقع زندگی یک زندانی است. فکر نمی کنم که این اردوگاه برای انسان ساخته شده باشد.” او که متولد پاکستان است، پس از اینکه گلوله ای ازسوی طالبان به رانش اثابت می کند، مجبور به ترک کشورش می شود. خانواده اش نیز در خطرند. او در ادامه می گوید: “اگر به آنجا بازگردم، خواهم مرد. طالبان تلاش کرده اند دو تن از عموهای مرا بربایند و پسرعمویم را کشته اند. پدرم مشکلات بسیاری دارد. من مجروح شدم و مجبور شدم ترک تحصیل کنم. در اینجا حداقل ۳۰ درصد از زندانیان مشکلات روانی دارند.”
“این گولاگ را ببندید”
بسیاری از سازمان ها مانند عفو بین الملل و دیده بان حقوق بشر خواستار بسته شدن این مرکز شده اند. کریستین مایلن، رهبر حزب سبزهای استرالیا، حتی گفته است: “این گولاگ را ببندید!” با این حال، برخی از افراد نظر دیگری دارند. ریچارد مارلز، مسؤول امور مهاجران در حزب کارگران، دراین رابطه می گوید: “ما نمی توانیم از مرکز نگهداری مانوس چشم پوشی کنیم. این مرکز درواقع ستون استراتژی استرالیا برای کاهش جریان مهاجرانی است که با قایق از اندونزی می آیند. بدین ترتیب، آنها این ترس را خواهند داشت که به مانوس خواهند رفت و به همین دلیل مهاجران کمتری به فکر گذر از آب های استرالیا خواهند افتاد.”
از نظر پل پاور، سخنگوی شورای پناهندگان استرالیا، “هر دو حزب اصلی استرالیا مسؤول این وضعیت اند، چرا که اینها همه نتیجه سیاست هایی است که توسط حزب کارگر زمانی که بر سر قدرت بود آغاز شد. دولت آزادیخواه ملی از همان سیاست تبعیت کرد و حتی آن را تشدید نمود.” مرکز نگهداری مانوس در سال ۲۰۰۱ توسط یک دولت محافظه کار تأسیس و در اکتبر سال ۲۰۱۲ در زمان حزب کارگر بازگشایی شد. درحال حاضر ۱۲۰۰ پناهجو در این مرکز بسر می برند.
منبع: لا لیبر، ۲۴ فوریه