پاسخ آقای طائب

عباس عبدی
عباس عبدی

دوشنبه  29 شهریور نزدیکی‌های ظهر یکی از دوستان تماس گرفت و خبر داد که در یکی از سایت‌ها، متهم به تحویل اطلاعات موشک‌های دوربرد شده‌ای. مثل همیشه خندیدم و گفتم اهمیت نده، گفت که آقای طائب این ادعا را کرده است. با شنیدن این اسم تا حدی ناراحت شدم و گفتم پیگیری می‌کنم، زیرا می‌دانستم که آقای طائب از جزییات پرونده من اطلاع دارد و بیان چنین دروغ آشکاری معنای دیگری خواهد داشت.

عین متن منتشره چنین است:

در زمان آقای خاتمی سپاه متوجه شد که اطلاعات مربوط به موشک‌های دوربرد لو رفته‌ است. پیگیری کردند و دیدند یکی از کسانی که در این ماجرا دخالت داشته‌، ‌آقای عباس عبدی بوده‌ است. این موجب شد که بیشتر بررسی کنند. بعد متوجه شدند که دشمن به ما خیلی نزدیک شده‌ است. تحقیقات نشان داد که آقای ابطحی با موضوعات سری سروکار دارند و این اطلاعات به ایشان می‌رسد. ایشان هم با همین جریانات ارتباط داشتند. اسناد و مدارک این ماجرا که منتشر شد. آقای عبدی هم که دستگیر شدند. این جریان هم در قالب اطلاعات سری مطرح شد و به ما رسید. آقای ابطحی و عباس عبدی با هم ارتباط داشتند. یعنی آقایی که اطلاعات هسته‌ای ما را داشت با ایشان ارتباط داشتند. اما من نگفتم که آقای ابطحی این حرف‌ها را به کسی زده‌ است.

 در آن لحظه من امکان دیدن سایت مذکور را نداشتم، اما وقتی با یکی از دست‌اندرکاران پرونده تماس گرفتم و گلایه کردم، گفت احتمال نمی‌دهد که وی چنین چیزی را گفته باشد. قرار شد پیگیری کند، بعداً با برخی دیگر از افراد تماس گرفتم و سایت را هم دیدم معلوم شد که اتهام‌زننده برادر آقای حسین طائب به نام مهدی طائب از روحانیون قم است و چندان اطلاعی هم از امور اینچنینی ندارد. با آقای ابطحی تماس گرفتم که قضیه چیست، او هم گفت که چند ماه پیش این حرف را زده بود که من اعتراض کردم و جمله آخر نقل شده در متن را برای اصلاح صحبت قبلی اش گفته است. گفتم چرا شکایت نکردی که پاسخ او هم قابل انتظار بود. قبل از آن نیز پاسخی را در 6 بند برای سایت تابناک فرستادم که تا لحظه کنونی منتشر نشده است. در تماس های بعدی قرار شد با آقای مهدی طائب تماس بگیرند و غلط بودن اتهامات را متذکر شوند تا به نحو مناسبی اصلاح کند از آنجا که این روش را بهتر می دانستم انتشار پاسخ زیر را سه روز  به تاخیر انداختم و تاکنون که اقدامی انجام نشده است اجمالا اشاره‌ای به نکات مطرح شده می‌کنم.

1ـ در سراسر پرونده بنده که برای مهم جلوه دادن آن را به چند صد صفحه رساندند و حتی دو حکم صادره آن بیش از دویست صفحه است، فکر نمی‌کنم حتی یک بار هم کلمه موشک آمده باشد. اگر ایشان دسترسی به حکم دارند آن را منتشر کنند، در غیر این صورت اجازه انتشار آن را از مقامات قضایی بگیرند من خودم موارد را منتشر خواهم کرد.

2ـ به یاد دارم که در پرونده کلمه پایلوت را (که نوعی روش تحقیق تجربی است) به خلبان ترجمه کرده بودند!! و در دادگاه مطرح با این ترجمه مطرح کردند که نشان از بی‌دقتی و عجله قاضی پرونده داشت و موجب سخره گردید. لذا فکر کردم که نکند کلمه انگلیسی دیگری بوده که ایشان به اشتباه به موشک دوربرد ترجمه کرده باشد، اما به این نتیجه رسیدم که چنین چیزی هم نبوده است و بعید است که اصولا اجازه دادشته باشد که پرونده را ببیند.

3ـ بنده در دوران مسئولیت آقای ابطحی هیچ ارتباطی با ایشان نداشته‌ام، ممکن است حداکثر 3 یا 4 بار در محیط‌های عمومی یکدیگر را دیده باشیم. حال چگونه بنده را به آقای ابطحی وصل کرده‌اند خدا می‌داند.

4ـ بازداشت من در رابطه با نظرسنجی بود و هیچ ربطی به این مسایل نداشت و در پرونده هم مطلقاً چنین چیزهایی نبوده، و اگر این ادعا درست است، چرا همان موقع بازداشت من آقای ابطحی را احضار یا بازداشت نکردند؟

5ـ واقعیت این است که اگر دستگاه قضایی در شرایطی بود که به اینگونه اتهامات واهی و بی‌پایه، کاملا بی‌طرفانه رسیدگی می‌کرد، در این صورت شاهد چنین اظهاراتی نبودیم. متأسفانه بنده تبعه آمریکا و فرانسه نیستم تا مورد لطف مقامات قرار گیرم، و رییس دولت همچنان که از همسر آقای سارکوزی دفاع کرد و مدیر کیهان را مستحق مجازات دانست، از بنده نیز به عنوان یک شهروند دفاع کند، اما چندان هم نگران نباید بود، زیرا علیه شهروندان بی‌گناه آن قدر اتهام‌های بی‌پایه زده‌اند که اگر فردای روزگار کسی هم واقعاً مرتکب جرمی یا جاسوسی شود و صریحاً هم اعلام کند که چنین کرده است، کسی باور نخواهد کرد.

6ـ به حجت‌الاسلام آقای مهدی طائب باید متذکر شوم که نگرانی اصلی بنده از بیان چنین اتهامات واهی علیه خودم در نشریات و سایت‌ها نیست. ضمن اینکه داشتن و نداشتن موشک اعم از دوربرد و نزدیک‌برد را هم برای حفظ ثبات و امنیت یک کشور لازم و کافی نمی‌دانم. قدرت انفجاری موشک‌هایی که مورد نظر شماست در برابر موشک‌های اتمی و فوق پیشرفته اتحاد جماهیر شوروی چیزی شبیه اسباب‌بازی است، اما روزی که حیات شوروی به علت اشباع دروغ و ظلم و ستم سر آمد، آن موشک‌ها هم نتوانست آنها را از فروپاشی نجات دهد. نه تنها نتوانست، بلکه این موشک‌ها پس از فروپاشی، وبال گردن رژیم روسیه شد. امروز هم موشک‌های کره‌شمالی از نوع اتمی است و فاصله‌اش با ژاپن فقط یک دریای کوچک است، اما شاهد آنیم که سالانه باید هزاران نفر از مردم آن از گرسنگی بمیرند و تنها فرد چاق و چله آن حکومت، رییس جمهور مادام‌العمر آن است و بقیه مردم گویی که رژیم سخت (البته از نوع غذایی) گرفته‌اند. بنابراین هیچ فرد آگاهی به آنچه که در ذهن شما مهم تلقی می شود، اهمیت اصلی را نمی‌دهد. اما آمریکایی‌ها اگر از موشک‌های ایران اطلاعی نداشته باشند، حتماً از سخنان آشکار شما مطلع می‌شوند. فرض کنید که این اظهارات شما روی میز مسئول ایران در سازمان اطلاعاتی آمریکا یعنی سیا قرار گیرد، او که می‌داند چه کسانی برای آنان جاسوسی می‌کنند با دیدن گزارش اظهارات شما، در حاشیه آن چه خواهد نوشت؟ روشن است که می‌نویسد، کسانی که علیه شهروندان بی‌گناه خود آشکارا دروغ می‌گویند، قابل اعتماد نیستند و گزارش‌های آنها در زمینه های مورد اختلاف یا هر مورد دیگر فاقد اعتبار خواهد بود.

نکته دیگری که آقای طائب باید بدانند این است که کار از جاسوسی موشکی و این حرف‌ها گذشته است، آنچه که به حکومت لطمه می‌زند در درجه اول رسمی شدن و رواج دروغ است که چون خوره تمامی تاروپود اجتماع را خورده و از درون پوک کرده است و به علت شیوع و آشکار بودن نیازی هم به جاسوسی برای اطلاع از کم و کیف آن نیست. همچنین قضایای کهریزک و کوی دانشگاه است که حیثیت ها را برباد می دهد و نه اطلاع از موشک و هواپیما.

امیدوارم تاریخ برای ما تکرار نشود. موشکهای عراق نتوانست مانع بروز وضعیت فعلی آن شود و تمام موشکهای آن (بالاتر از برد 150 کیلومتر) قبلا به دست خودشان اوراق شده بود و سوخت آن برای پختن دیزی و جوش آوردن کتری چای در دخمه ای استفاده شد که بهتر است نشانی اش را ندهم. در باره استفاده از مواد منفجره و آهن قراضه های موشک های اوراقی اجازه دهید فعلا حرفی نزنم.

اگر آقای طائب با علم به کذب بودن، این اتهامات را وارد کرده اند در این صورت حرفی نیست حتما دلائل لازم برای قانع کردن خود جهت ایراد چنین اتهاماتی دروغی را دارند، ولی اگر چنین نبوده و تصور می کرده اند که این اتهامات واقعی است در این صورت پیشتهاد می کنم با دست اندرکاران پرونده و اخوی خود که در دسترس هستند تماس بگیرند و سپس اگر شجاعت سیاسی یا ترس از آخرتی بود از همان طریق گفته های خود را اصلاح کنند.

نکته پایانی اینکه نشریات و سایت‌هایی که اینگونه اتهامات واهی را منتشر می‌کنند آیا شهامت آن را دارد که مواردی ده برابر رقیق‌تر از این اتهامات را علیه افراد صاحب قدرت منتشر کنند؟ اگر بلی، اشکالی ندارد بنابه اصل آزادی مطبوعات، آنها را چاپ کنید، اما اگر نمی‌توانید که قطعاً نمی‌توانید، حتی اتهامات واقعی علیه آنان را هم نمی‌توانید، منتشر کنید، پس بهتر است اندکی به وجدان خود مراجعه کنید، شاید گوشه‌ای از وجدانتان بیدار و تغییری در خط‌مشی شما ایجاد کند.

 

منبع: آینده، سی ام شهریور