همجنسگرایان را شاید بتوان آخرین اقلیتی نامید که مورد حمایت نهادهای حقوق بشری قرار گرفتند. اعلامیه جهانی حقوق بشر و میثاق های حقوق مدنی - سیاسی و حقوق اقتصادی - اجتماعی و فرهنگی که متعاقب آن تصویب شدند، هرچند تبعیض را براساس عوامل گوناگون از جمله رنگ، نژاد، قوم، ملیت، مذهب و… منع کرده اند ولی به صراحت از منع تبعیض براساس “گرایش جنسی” سخنی به میان نیاورده اند.
در سال ۲۰۰۸، سازمان ملل متحد در اعلامیه ای خواستار پایان بخشیدن به تبعیض علیه همجنسگرایان شد.
هر چند که شصت و شش کشوراعلامیه مذکور را امضاء کردند، حدود شصت کشورنیزکه عمدتا از کشورهای آفریقایی و خاورمیانه بودند، در واکنش اعلامیه ای در مخالفت با آن صادر کردند. این اعلامیه ( مخالف) با رد نظریه ژنتیکی بودن همجنسگریایی، با اعلام این که تبعیض بر مبنای گرایش جنسی در هیچ یک از کنوانسیون های حقوق بشر ذکر نشده است، اعلامیه ( موافق) را تخطی از مفاد حقوق بشر وهم چنین مغایربا اصل آزادی مذاهب، عنوان کرد.
در سال ۲۰۱۰، بان کی اون، دبیرکل سازمان ملل متحد، خواستارملغی کردن قوانین تبعیض آمیزعلیه همجنسگرایان شد.
بالاخره پس از کشمکش های فراوان، در ۱۷ ژوئیه سال ۲۰۱۱، اولین قطعنامه در زمینه حمایت از همجنسگرایان در شورای حقوق بشرتحت عنوان “حقوق بشر، گرایش جنسی و هویت جنسیتی” تصویب گردید. قطع نامه مذکور که با بیست و سه رای موافق، نوزده رای مخالف و سه رای ممتنع، به تصویب رسید، خواهان پایان بخشیدن به تبعیض بر اساس گرایش جنسی میباشد.
این قطعنامه هر چند نسبت به کشورهای عضو شورای حقوق بشرسازمان ملل متحد، الزام آور است اما مجازاتی را برای کشورهای خاطی دراین زمینه تعیین نکرده است.
قطع نامه مذکور در ابتدا توسط “آفریقای جنوبی” معرفی شد. لازم به ذکر است که آفریقای جنوبی تنها کشورآفریقایی بود که به نفع آن رای داد. بسیاری از کشورهای آفریقایی و خاورمیانه علیه قطع نامه رای داده وآفریقای جنوبی را محکوم به “غرب زدگی” و “فاصله گرفتن از ارزش های کشورهای آفریقایی” کردند.
به هرحال، این تابو به مرور زمان در سازمان ملل، شکسته شد و امروزه همجنسگرایان رسما به عنوان یک اقلیت جنسی در حقوق بین الملل، شناخته شده اند.
متاسفانه برخلاف پیشرفتی که درزمینه همجنسگرایان درحقوق بین الملل حاصل گشته است، مطابق گزارش سال ۲۰۱۱
سازمان بین المللی همجنس گرایان، دوجنس گرایان و ترانس سکسوال ها، روابط هم جنسگریانه همچنان درهفتاد و شش کشور، جرم تلقی میشود. ایران نیز، جز کشورهایی است که قوانینش ( شلاق و اعدام) شدیدترین مجازات ها را برای همجنس گرایان منظورداشته است.
مقامات جمهوری اسلامی ایران، تاکنون یا به طورکل، منکروجود همجنسگرایان درایران شده و یا آن که همجسنگرایی را نوعی انحراف و بیماری قلمداد کرده اند. تاکنون، نیز تنها گزینه ای که دولت در اختیار هم جسنگرایان قرار داده است، عمل جراحی و تغییر جنسیت میباشد. حال آن که بسیاری از همجنس گرایان، مایل به تغییر جنس خود نیستند.
متاسفانه به دلیل عدم آموزش، حتی جامعه مدنی هم آن چنان که باید به حمایت از اقلیت های جنسی نپرداخته است و تنها در سال های اخیر، صداهایی درحمایت از آن ها بلند شده است.
رادیو رنگین کمان، یکی از آن “صدا”ها است که به همت عده ای از فعالین مدنی و حقوق بشری که الزاما هم همجسنگرا نیستند - ولی از دیدگاه حقوق بشری، به مساله همجنس گرایان می نگرند و از آن ها حمایت می کنند - به مساله همجسنگرایان و ترانسکسوال ها می پردازد.
سخن را باید گفت و در این دنیای شفاف باید گذاشت تا انسان ها خود اندیشه های خود را شکل دهند و جهان را در ذهن خود چنان بسازند که می پسندند.
تغییرات بزرگ، همیشه با قدم های کوچک حاصل می شوند. رادیورنگین کمان یک قدم را در این مسیر با موفقیت پیموده است. شاید اگر هر کدام از ما هم قدم هایمان را برداریم، جهان دیگری حاصل گردد: جهانی که در آن مجلس کشور نه تنها برای گرایشات جنسی افراد، مجازات تعیین نمیکند بلکه برای هرنوع تبعیض قومی، مذهبی، زبانی، نژادی و جنسی مجازات تعیین خواهد کرد، و ریس جمهورآن نیز، نه تنها به انکاراقلیتی از جامعه اش نمی پردازد، بلکه در لزوم حمایت جامعه مدنی از اقلیت های مختلف، سخن خواهد گفت.