دشواری رای دادن و هم اندیشی زنان

منصوره شجاعی
منصوره شجاعی

پای گذاشتن در عرصه انتخابات آنگاه که خسته پای قدم برمیداری، سخت گامی است بر زمینی نه چندان محکم، بدان امید که خوش فرجامی باشد بر زیستن در

 بن بست های تاریکی که همچون راهی مقدر در چهارسال پیش از آن پیش پایت گذاشته بودند.

چهار سال پیش، هرچند که این زمین زیر گام های استوار جامعه مدنی و جنبش های تغییر خواه خوب شخم خورده بود، اما حق بهره بردن از آن به سبب تلخ وقایعی که گذشت، از یکایک اعضای جامعه مدنی اعم از انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان سلب شد.

امسال، فرصتی برای حضور بهارانه جنبش های اجتماعی بر زمین انتخابات نبود. پس صندوق های رای بر زمینی نهاده شد که به خیش جامعه مدنی شخم نخورده بود. بدین روی تردید بر سر وفاداری این زمین در به بار رساندن حاصل صندوق های رای موجب تردید در رای دادن یا رای ندادن در میان گروه هایی از مردم و کنشگران جامعه مدنی شد.

تنگناهای اقتصادی ناشی از تحریم ها و بی خردی مسئولان اقتصادی کشور، ، ‌نقض گسترده حقوق بشر، بالا گرفتن نقض حقوق زنان در عرصه های مختلف از یک سو و نیز نگرانی از عاقبت آشوب های منطقه، خطر حمله نظامی و بحران سیاست های اتمی از سوی دیگر گرایش جامعه را به سوی نوعی میانه روی و اعتدال برای مقابله با این میزان از حملات بنیاد گرایانه سوق میداد. این گرایش موجب اتخاذ رویکردهای میانی از سوی جریانهای فعال درون جامعه و حتی در طیف هایی از حاکمیت شد.

رفتار انتخاباتی مردم ایران و نگاه مدنی آنها به صندوق رای، در کنار مجموعه ای از اینگونه عوامل، نهایتاَ موجب حضور گسترده آنها پای صندوق های رای شد.

در نتیجه، نماینده میانه رویی که رویکردهای معتدل و مترقی تری نسبت به سیاست های خارجی و داخلی، نقض حقوق بشر و حقوق زنان اتخاذ کرده بود طبعاَ با اکثریت آرا انتخاب شد.

در این میان خاطره تلخ انتخابات چهارسال پیش و نیز رویکرد تحریم انتخابات موجب کناره گیری تعداد زیادی از اعضای جامعه مدنی، جریان های سیاسی و اجتماعی و طیف هایی از میان مردم عادی شد. آرایش همیشگی گروه هایی که معتقد به روش تحریم انتخابات بودند به نسبت دوره های پیش تغییری چشمگیر داشت. حضور جریان های معتقد به انتخابات ولی منتقد که برای حضور یا عدم حضور بر سر صندوق های رای به اجماع نرسیده بودند و یا گروه هایی که تنها به دلیل رد صلاحیت کاندیدای مورد نظرشان از رای دادن صرفنظر کرده بودند و یا افرادی که به دلیل امکان تقلب از شرکت در انتخابات سر باز زدند، از جمله عوامل تغییر آرایش در صف بندی همیشگی معتقدین به روش تحریم انتخابات بودند. هرچند نمایندگان این جریان ها عموما از فردای روز انتخابات به صفوف جامعه مدنی معتقد به روش شرکت در انتخابات، پیوستند.

به هر روی رای دادن یا رای ندادن، از جمله حقوق قائل شده برای مردم هر کشور است تا هرکس نحوه مشارکت سیاسی و اجتماعی خویش را در هر یک از این دو حال تعیین کند.

اما آنچه این مقاله قصد بررسی آن را دارد دفاع از شرکت یا عدم شرکت در انتخابات و یا چرایی رای دادن و رای ندادن نیست که خود حدیثی است مکرر از زبان موافقان و مخالفان و نظر نگارنده پیش از شروع این مجموعه مباحث، در مقاله ای که دو روز پیش از انتخابات منتشر شد تا حدودی بیان شده است(۱).

هدف از تحریر این متن، یاد آوری اهمیت نقش حیاتی جامعه مدنی و جنبش های اجتماعی ـ به خصوص کنش های جنبش زنان ـ در دوران انتخابات است. زیرا جنبش زنان همچون جریانی مطرح در جامعه مدنی ایران و با کمی و کاستی های ناشی از شرایط بیرونی و درونی اما توانست جریان مطالبه محوری جنبش را در فضای انتخابات و پس از آن، با تاکتیک های متنوع طراحی کند.

طبعا برشماری حرکت ها و تاکتیک های اتخاذ شده از سوی بخش های مختلف جنبش زنان در دوران پیش از انتخابات، روزهای انتخابات، و پس از انتخابات، آموزه هایی است از تجارب ناب و خلاق زنان ایران در دوران معاصر.

 

جنبش زنان پیش از انتخابات

یک ماه پیش از انتخابات یازدهمین دوره ریاست جمهوری، تعدادی از کنشگران جنبش زنان در خارج از کشور پیشنهاد برگزاری جلسه ای در فضای مجازی به منظور تحلیل و بررسی چگونگی حضور جنبش در فضای انتخابات را می دهند. هر چند که در این جلسه بحث رای دادن یا رای ندادن مشخصا مورد بررسی قرار نمی گیرد اما تاکید بر طرح دوباره مطالبات زنان و لزوم پاسخگویی به آن به بحث گذاشته می شود و حاصل این جلسه و جلسات بعدی، صدور بیانیه مشترک است.

 

همزمان با این حرکت، گروهی از کنشگران داخل کشور نیز در روز ۲۱ خردادماه به برگزاری نشست “هم اندیشی زنان برای طرح مطالبات زنان” موفق میشوند. هر چند در هیچیک از این حرکت ها حرفی و سخنی از کاندیداهای ریاست جمهوری به میان نمی آید اما جریان اصلی نشاندهنده حضور متعهدانه زنان در فضای انتخابات است.(۲)

 

جنبش زنان در روز انتخابات

 طراحی هوشمندانه کمپین “با پوشش اختیاری در حوزه های رای گیری” (۳) از سوی زنان کنشگر در خارج از کشور هر چند در فاصله ای بسیار کوتاه از انتخابات شکل گرفت اما حرکتی به یاد ماندنی بود. این کمپین تنها یک روز پیش از انتخابات توانست بحث حق پوشش اختیاری یک بار دیگر با جامعه و مسولان از طریق یک حرکت اجتماعی گسترده مطرح سازد. حضور زنان با پوشش اختیاری بر سر صندوق های رای تاکیدی بر جوهره مدنی، مسالمت آمیز و مطالبه محور جنبش زنان بود.

 عوامل مختلفی مانع از این بود که عموم زنان رای دهنده که معتقد به حجاب نبودند از فراخوان این کمپین پیروی کنند. یکی از این عوامل خود سانسوری حاکم در میان این گروه از زنان بود. اما عامل مهم تر بی توجهی زنان به برخورداری از این حق بود که به زعم نگارنده و طبق صحبت هایی که با برخی از این زنان انجام شد به دلیل فاصله زیادی است که میان فمیینیست های تلاشگر ایرانی خارج از کشور با جامعه زنان خارج از کشور وجود دارد.

 

جنبش زنان پس از انتخابات

دو روز پس از انتخابات حضور زنان در پشت درهای استادیوم آزادی ضمن یادآوری حرکت هشت سال پیش زنان، پی گیری مطالبه ای است که طی چهار سال گذشته در سکوتی سخت در خطر فراموشی قرار گرفته بود.

همراهی مردان برابری خواه با این حرکت نمایشی، از پختگی و بلوغ جامعه مدنی ایران در بیان خواستهای عینی و مدنی خویش بود.(3)

فاصله کوتاه این حرکت با هیجانات پس از اعلام نتایج انتخابات و پیروزی در فوتبال، عواملی بود که می توانست این حرکت را در سطحی بسیار وسیعتر مطرح سازد اما سرعت جریانات و وقایع مسابقات جام جهانی تا حدودی مانع از پخش و ترویج گسترده این جریان در آن مقطع خاص شد.

همراه با این حرکت، شاهد انتشار بیانیه هایی از سوی زنان نواندیش دینی و زنان ائتلاف اسلامی برای پی گیری مطالبات آنها از دولت جدید هستیم. از خواست پیوستن ایران به کنوانسیون رفع تبعیض برعلیه زنان تا حق بازگشت زنان به وطن.

بی تردید با توجه به تجربه زنان در ایجاد ائتلاف های متکثر طی ده سال اخیر از هم اندیشی زنان تا کنون، اعلام ائتلافی جدید از نیروهای متنوع و پرشمار برای پی گیری مطالبات زنان در شرایط جدید خارج از انتظار نیست.

بنابراین شاهد بودیم که دومین نشست جمع هم اندیشی زنان در ۱۱ تیرماه ۹۲ در تهران با موفقیت و با حضور تعداد زیادی از کنشگران جنبش و شخصیت های مستقل برابری خواه برگزار گردید. یعنی کمتر از یک ماه پس از انتخابات، زنان داخل کشور با وجود رنگارنگی و تنوع عقایدشان، کنار هم نشستند که این خود، نشان از عزم راسخ و خلل ناپذیر کنشگران و مدافعان حقوق برابر برای پی گیری اهداف استراتژیک جنبش زنان دارد. (۴)

 

راه دشوار جنبش زنان پس از رای دادن

 نگاهی اجمالی به حرکت های یاد شده از سوی جنبش زنان طی این دوران بیانگر آغازی مسئولانه برای قدم گذاشتن در شرایط جدید است.

‌در دوران پس از انتخاب شاهد آرایشی جدید از نیروهایی هستیم که به جنبش زنان پیوسته اند. این نیروها که برآیند تلاش های گذشته جنبش حقوقی و متکثر زنان است علاوه بر فمینیست های سکولار، زنان نواندیش دینی، اصلاح طلب، سبز، زنان ائتلاف اسلامی و… این بار شامل گروه های بی شکل و نا منسجم زنان در پهنه جامعه است. زنانی که به دلیل فشارهای دولت احمدی نژاد و با اعلام برنامه های دولت جدید از جمله اشتغال زنان، وزارت زنان، لغو سهمیه بندی جنسیتی دانشگاه ها و…جذب مسائل زنان شده اند.

 مطالبات پیشین جنبش زنان در کنار مطالبات گروه های جدید همچنان پا برجاست. نهادهایی همچون وزارت زنان، فراکسیون نمایندگان زن مجلس، و پست های بالای مدیریتی زنان زمانی معنا می یابد که اولویت های مطالباتی این گروه متکثر را نمایندگی کند. سختی کار جنبش زنان اینک هم در پافشاری برای دستیابی به مطالبات و هم در ایجاد تعامل و هماهنگی میان این نیروهاست.

در واقع داستان، دو باره از سرگرفته شد و همه می دانیم که راهی سخت در پیش است. راه دشوار حضور در فضای “اعتدال” برای دستیابی به مطالبات “ریشه ای” زنان با حفظ گستردگی و تکثر آرایش جدید نیروها در میان جنبش زنان.

دشواری رای دادن فقط پای نهادن بر آن زمین شخم نخورده نیست، دشواری رای دادن تنها نگرانی از تقلب در خواندن آرا نیست، دشواری رای دادن تحمل ناسزاهایی که تو را منتسب به صفوف ضد مردمی می کند نیست. دشواری رای دادن حتی در تنها ماندن و نادیده گرفتن حق از سوی مدعیان دفاع از حق هم نیست. دشواری رای دادن به قبول مسئولیت پس از آن است. در حقیقت دشواری رای دادن، کار در شرایط اعتدال برای دستیابی به مطالبات ریشه ای است. دشواری رای دادن به دست گرفت خیش است و کاویدن زمینی که قرار است نهال برابری خواهی از آن سر برکشد.

 

پانوشت ها:

1- جنبش زنان وصندوق رای ۱

2- گزارشی از نشست هم اندیشی زنان

3- تجمع زنان ایرانی پشت درهای بسته آزادی

4- دومین نشست هم اندیشی زنان: با همبستگی و سازماندهی بیشتر