دوران تازه‌ی تئاتر

نویسنده
مرضیه حسینی

» نما

تئاتر زیرزمینی در ایران

پس از موسیقی که به دلیل سبک‌های رسمی نشده و مطرودی مثل رپ و متال مجبور به حیات زیرزمینی است و سینما که برای فرار از سانسور نگاه اجتماعی و انتقادی، گاه زنده‌گی بی‌مجوز و به تعبیری فیلم‌سازی چریکی را تجربه می‌کند، حالا تئاتر ایران هم برای اجرای آن چیزی که نمی‌تواند به صورت عمومی روی صحنه ببرد، دور از تالارهای در اختیار وزارت ارشاد و بدون مجوزهای لازم، در خانه‌های کوچک برای مخاطبان اندک نمایش داده می‌شود. تئاتر ایران که هنوز فهرستی از نام‌های ممنوع را زیر بغل دارد، از بیژن مفید تا عباس نعلبندیان، و برای پرداختن به بسیاری از سوژه‌ها با محدودیت مواجه است، حالا تصمیم به تجربه‌ای دیگر گرفته. تجربه‌ی حضور بی‌سانسور در خانه‌های خودی و با دعوت از تماشاگران کمی که واقعیت نمایش ایران را نه در تالارهای رسمی و اجراهای صد هزار تومانی و عموما تو خالی، که در این مکان‌های مختصر جست‌وجو می‌کنند.

اجرا به چنین شکل و روالی البته برای اولین بار نیست که اتفاق می‌افتد. جدا از کارهایی که در محیط محدود و با تماشاگران معدود اجرا و تصویربرداری می‌شدند تا روزمه‌ای باشند برای شرکت برخی از گروه‌های غیررسمی تئاتر در جشن‌واره‌های جهانی، در معروف‌ترین و مشهورترین این سبک اجرا، محمد یعقوبی بود که نزدیک به دو دهه قبل، نمایش‌نامه‌ی “شب به‌خیر مادر” اثر “مارشا نورمن” را پس از چند ماه تمرین، به جای تئاتر شهر، در منزل مسکونی‌اش روی صحنه برد و از هنرمندان شناخته شده و دوستان و آشنایان برای دیدن‌اش دعوت کرد. این نمایش‌نامه به دلیل تم‌اش، خودکشی دختری جوان، اجازه‌ی اجرا نداشت و کارگردان و بازی‌گران، ریما رامین‌فر و پانته‌آ بهرام، به اجبار اجرایی کوچک و غیررسمی را پذیرفتند تا بتوانند آن چیزی را که دوست دارند به نمایش بگذارند. هر چند مدتی بعد، با تغییراتی که در وزارت ارشاد ایجاد شد، این نمایش با همان تیم و ساختار در تئاتر شهر هم روی صحنه رفت تا چنین اجراهایی تبدیل به روال عمومی نشود و به شکل پررنگ و برجسته رواج پیدا نکند. حالا اما در این فصل که دولت و حکومت فقط در زمینه‌ی بودجه و مسائل مالی به قواعد بازار آزاد پایبند هستند و در زمینه‌ی مجوز همچنان حضور و حیات سنتی خود را دارند، اجراهای زیرزمینی احتمالا یکی از گزینه‌هایی خواهد بود که نمایش‌گران ایرانی برای فرار از ممیزی سخت‌گیر و جو عموما دولتی نمایش‌ها، پیش‌رو دارند. اتفاقی که با اجرای نمایش “داستان‌هایی از بارش مهر و مرگ”- نوشته‌ی عباس نعل‌بندیان- و به کارگردانی محمد رضایی‌راد آغاز شده و در کنار استقبال مخاطبان، با فشارهای نهادهای رسمی و سایت‌های حکومتی روبه‌رو است.

عباس نعل‌بندیان نمایش‌نامه‌نویسی است که از لحظه‌ی وقوع انقلاب و پس از تعطیلی خاستگاه‌اش-کارگاه نمایش- تا همین امروز ممنوع بوده. نه آثارش اجازه‌ی انتشار داشته‌اند و نه کسی توانسته نمایش‌نامه‌ای از او را روی صحنه ببرد. شاید از این جنبه، نعل‌بندیان یکه باشد. چون حتی افرادی مثل بیژن مفید یا بهمن فرسی هم شانس این را داشته‌اند که برخی از کارهای‌اش در زمانی کوتاه به صورت رسمی روی صحنه برود اما نگاه ضدسنت و ساختارشکن نعل‌بندیان که در تمام آثارش حضوری قاطع دارد، او را تا امروز در فهرست ممنوعه‌های مضر وزارت ارشاد نگه داشته و این اجرای زیرزمینی رضایی‌راد در حقیقت اولین اجرای حرفه‌ای نوشته‌ای از نعل‌بندیان در پس از انقلاب است. اجرایی که به سرعت مورد توجه قرار می‌گیرد. از یک‌سو تماشاگران حرفه‌ای تئاتر، دلزده از نمایش‌های عامه‌پسند دولتی، از اجرای چنین نمایشی استقبال کردند و از دیگر سو، سایت‌های حکومتی و رسانه‌های رسمی، به این اجرا و این رویه معترض شدند. روزنامه‌ی جوان ارگان سپاه پاسداران در این زمینه می‌نویسد: “آیا این نمایش‌نامه در حالت عادی از سوی اداره کل هنرهای نمایشی قابل اجرا شناخته می‌شد؟ شاید یکی از دلایل اجرای زیرزمینی تئاتر «داستان‌هایی از بارش مهر و مرگ» فرار از قانون و البته هنجارهایی باشد که نوشته‌های نویسندگانی چون نعلبندیان کمتر در چارچوب آن‌ها تعریف شده است.” و پس از این تشریح درست موقعیت تئاتر ایران و نمایش‌نامه‌نویسانی از جنس نعل‌بندیان به سراغ سرپرست شورای ارزشیابی و نظارت اداره کل هنرهای نمایشی می‌رود تا هم‌چنان از ممنوعیت رسمی چنین کارهای مطمئن بشود و برای پرونده‌سازی علیه این گروه تئاتری اقدام بکند: “پیش از این نیز گزارش‌هایی درباره فعالیت‌های غیرقانونی در حوزه تئاتر به اداره کل رسیده بود اما به دلیل کمبود مستندات تا به حال امکان برخورد با آن‌ها وجود نداشته است. موذن سرپرست شورای نظارت افزود: هیچ مجوزی از سوی شورای نظارت و ارزشیابی برای اجرای نمایشنامه عباس نعلبندیان صادر نشده است.” در نهایت سرپرست شورای نظارت، نگاه و استراتژی کلی وزارت ارشاد در زمینه‌ی تئاتر را به این شکل شرح می‌دهد: “تلاش داریم تا براساس دغدغه‌های فرهنگی مقام معظم رهبری محیط مناسب و سالمی را در تئاتر کشور ایجاد کنیم.” دغدغه‌هایی که مسلما نمایش‌نامه‌نویس مطرود و ممنوعی چون نعل‌بندیان را شامل نمی‌شود و ترجیح‌اش نویسنده‌گان آماتوری است که با بودجه‌های شبه‌دولتی و حضور سوپراستارهای سینما سعی دارند مخاطبان جدیدی برای تئاتر ایران بسازند. رسانه‌های حامی دولت تدبیر و امید، مدت‌هاست که برای توصیف این دوران از عبارت “دوران تازه” استفاده و با جرح و جعل، برنامه‌ی دولت حسن روحانی در مورد هنر را با رویه‌ی “بازار آزاد” کشورهای مثل آمریکا مقایسه می‌کنند. در حالی که اصل اولیه‌ی بازار آزاد، برداشتن سانسور و حضور تمام هنرمندان است که بتوانند با عرضه‌ی آثار خود مخاطب را جذب بکنند و براساس تقاضا و استقبال مردم کارشان را ادامه بدهند. یعنی چیزی مشابه کاری که تئاتر زیرزمینی ایران، طبق نوشته‌ی روزنامه‌ی جوان، انجام می‌دهد: “گروه تئاتری برای اجراهای خود بلیت‌ نمی‌فروشند و طبق گفته مسئول رزرو، تماشاگران بعد از پایان نمایش هر مبلغی را که مدنظر خودشان است، پرداخت می‌کنند.” این مواجه و داد و ستد بی‌واسطه‌ی مردم و هنرمند اما مثل همیشه از سوی دولت و حکومت نقض می‌شود. دولت هم‌چنان دوست دارد نقش پدرخوانده را ایفا بکند و براساس فرامین بالا دستی‌ها چارچوب بسازد و در مقابل چنین آثاری که روند دریافت مجوز را طی نمی‌کنند، نشانی را به آدرس نهادهای اطلاعاتی امنیتی بفرستد تا آن‌ها برخورد لازم را انجام بدهند. همین است که وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی، علی جنتی، در پاسخ به پرسشی درباره‌ی اجراهای زیرزمینی تئاتر می‌گوید : “وقتی مجاز نیستند، نمی‌توانند فعالیت داشته باشند و وظیفه نیروی انتظامی است که جلوی فعالیت این گروه‌ها را بگیرد؛ چرا که یکی از وظایف نیروی انتظامی، ارشادی است و باید از این طریق اقدامات لازم را انجام دهد.”

این روزها قهرمان جدید هنری حکومت، امیر تتلو، در صفحات اجتماعی‌اش از عدم لزوم گرفتن مجوز برای انتشار آثارش می‌گوید و این نوشته‌ها توسط رسانه‌های رسمی به عنوان دوران تازه‌ی حکومت و هنر برجسته می‌شود. تتلو مجوز لازم‌اش را به جای ارشاد، از سپاه و ارتش می‌گیرد و از سوی دیگر، تئاتر زیرزمینی ایران، بدون پشت و پناه، در انتظار نشسته تا زنگ خانه‌ی کوچک‌اش به صدا در بیاید و نیروهای نظامی و انتظامی و امنیتی، در دوران تازه‌ی امنیتی شدن دوباره‌ی فضای فرهنگ، “اقدامات لازم” را انجام بدهند؛ “اقداماتی براساس دغدغه‌های مقام معظم رهبری”!