چنین شد که بنیاد گرایان مغلوب شدند

نویسنده

» تحلیلی از ایل جورناله

جان میکالسین

تندرو ها درست مثل حزب الله لبنان در سال 2006 قصد دارند در جنگ رسانه ای برای خود امتیازی کسب کنند.

حماس ابتدا در مقابل آتش بس اسرائیل سر تسلیم فرود می آورد و بعد مثل حزب الله در سال 2006، با کارت “پیروزی الهی” بازی می کند و قصد دارد یک موفقیت مجازی را بر فراز خرابه های غزه، ترسیم کند. آغاز گر این راه نخست وزیر سابق دولت خودگردان فلسطین، اسماعیل هنیه بود که از این واقعه به عنوان یک موفقیت “تاریخی و استراتژیک” یاد کرد. در ادامه محمود احمدی نژاد، خالد مشعل وارد گود شدند و یک شاخه نظامی اعلام کرد که بلافاصله دست به بازسازی تجهیزات نظامی خواهند زد.

اما این بار این پیروزی الهی فقط یک شعر زیباست. اسرائیل به اهداف استراتژیک، تاکیکی و سیاسی اش رسیده است. در روز 27 دسامبر، در آستانه عملیات “سرب مذاب”، ارتش اسرائیل، تزاحال، باید با سه مانع روبرو می شدند و توانایی نظامی شان را به خطر می انداختند. اولین مانع، لزوم دست یافتن به یک پیروزی مطلق بود برای بازسازی ابروی استراتژیک از دست رفته شان در تابستان 2006. دومین مانع، اجبار برای رسیدن به یک پیروزی زود هنگام برای نجات دادن اوباما از مواجه شدن با یک مناقشه نا تمام. سومین مانع، انتخابات روز 10 فوریه بود که ایهود باراک وزیر دفاع و زیپی لیونی، وزیر امور خارجه را وادار می کرد تا از مقدار خطر کم کنند.

اسرائیل، حماس را غافلگیر کرد و با استفاده از اطلاعات کامل، مراکز قدرت دشمن را درهم کوبید. بعد از گذشت یک هفته از یک جنگ مطلقا هوایی به یک جنگ زمینی مخرب تر رو آورد، اما در عین حال این امکان را به حماس داد تا از سلاح هایی که از ایران گرفته بود استفاده کند و تاکتیک هایی که از سپاه پاسداران و حزب الله آموخته بود، بکار ببرد. پرتاب موشک و تخریب میدان ها و حیاط و سقف خانه های مردم، بهای گزافی دارد اما اسرائیل باید از اضطراب و جنجالی که حزب الله در سال 2006 بپا کرده بود، رها می شد. حتی پناهگاه های زیر زمینی، داوطلبان عملیات استشهادی، استفاده از خمپاره و تانک و سوء استفاده از مردم غیر نظامی و شهروندان که در تابستان 2006 بارها مانع ارتش اسرائیل شده بود، اینبار کار ساز نشد. اینبار ارتش اسرائیل از همه توانایی های تخریبی خود برای برتری جستن به هر نوع مقاومت به میدان آمد و نظامیان را مجبور کرد تا از هر نوع برخورد مستقیم پرهیز کنند.

حماس حتی نتوانست از همدردی که به دلیل بالا بودن قربانیان غیر نظامی بوجود آمده بود، استفاده کند. اتحادیه عرب، تردیدهای بین المللی که به دلیل اتحاد آنها با ایران و حزب الله لبنان بوجود آمده بود، مانع از این شد که حماس بتواند از موج واقعی نفرت عمومی استفاده کند. حماس که در سال 2006 در نوار غزه در انتخابات پیروز شد و در مقابل نیروهای جدید امنیتی فتح که با حمایت آمریکا در اردن مستقر شده بودند، قرار گرفت. این اتحاد غیر مستقیم با اسرائیل می تواند برای محمود عباس کشنده باشد اما هر چه باشد باعث نابودی بنیادگرایان در اطراف اورشلیم می شود.

این انزوای سیاسی، انسانی و جغرافیایی، حماس را از یک عامل بزرگ برای نشان دادن پیروزی الهی محروم کرد. در سال 2006، سه روز بعد از خروج نیروهای اسرائیل، حزب الله دلار های ایران را برای بازسازی مناطق تخریب شده دریافت کرد. امروز با کاهش قیمت نفت، ایران با بحران اقتصادی سنگین روبرو است و خراب شدن گذرگاه رفح، انزوای حماس را تشدید می کند. حماس به تنهایی قادر به بازسازی غزه که بین مصر و اسرائیل محاصره شده است، نیست و باید پاسخگوی این سووال باشد که چطور جان سران خود را نجات داد، اما مردمانش را زیر بمباران تنها گذاشت.

در عرصه شطرنج منطقه، متحد ایران در جنگی غافلگیر کننده شکست خورده است و حماس می توانست در کنار لبنان مانعی برای حمله احتمالی اسرائیل به تاسیاست اتمی اش باشد. این شکست غیر قابل بخشش برای ایران است که روی هژمونی خاورمیانه حساب می کند.

منبع: ایل جورناله 20 ژانویه