پنج روز پس از هجوم معترضان بسیجی به سفارت بریتانیا، مقامات دولت مستقر سکوت خود پیرامون بزرگترین نزاع دیپلماتیک میان تهران و لندن در سه دهه گذشته را حفط کردند. دیروز محمود احمدی نژاد به یک همایش مالیاتی رفت و دغدغه کنونی خود را پرداخت مالیات از سوی مردم توصیف کرد. این در حالی است که روز جمعه مشاور مطبوعاتی وی نیز در وبلاگ شخصی اش هیچ اشاره ای به حمله به سفارت بریتانیا نکرد. روزنامه دولتی ایران نیز در سه شماره اخیر خود، “مقاومت کمرنگ” نیروی انتظامی و ابراز تاسف وزارت خارجه جمهوری اسلامی نسبت به بالا رفتن بسیجیان از دیوار های سفارت بریتانیا در خیابان فردوسی تهران را منعکس کرد.
در حالی که حمله سفارت معترضان بسیجی مهمترین سوژه سیاسی برای اظهار نظر مقامات و رسانه های جمهوری اسلامی و بین المللی در 5 روز گذشته بوده است، دیروز محمود احمدی نژاد با بی اعتنایی کامل نسبت به این حادثه، به همایش تبیین طرح تحول نظام مالیاتی در تهران رفت تا بگوید “اجر شرکت در این جلسه کمتر از شرکت در مراسمهای عزاداری نیست.”
او با معرفی دولت خود به عنوان دولتی “برآمده از رای ملت”، فرصت همایش مذکور را مغتم شمرد تا به دیگر قوای سیاسی جمهوری اسلامی حمله کند. گفت: “نباید اینجور تصور کرد که یک قوه کارگر است و بقیه ارباب میباشند.” او برای نمونه از مجلس شورای اسلامی خواست تا در اصلاح سیاست های مالیاتی به دولت مستقر کمک کند.
در حالی که ناظران بالا رفتن بسیجیان از سفارت بریتانیا در تهران را بحث برانگیز ترین بحران دیپلماتیک شش ساله احمدی نژاد می دانند، وی کلمه ای در ارتباط با تنش های اخیر میان تهران و لندن به زبان نیاورد و در عوض جامعه را تشویق به پرداخت مالیات کرد: “کسی که مالیات نمیدهد پول ناسالم به درآمدهای خود وارد میکند و باید بدانیم که پول ناسالم مثل سم مهلک است و منجر به تخریب اخلاق میشود.”
پس از این همایش رئیس دولت با جمعی از “علما و روحانیون ” دیدار کرد، در حالی که خبرنگاران گمان می کردند محمود احمدی نژاد در این دیدار مواضع خود را نسبت به تحولات سه شنبه هفته گذشته اعلام خواهد کرد وی این بار صرفا از مفاهیمی مذهبی چون عاشورا، توحید، اخلاص سخن به میان آورد و اظهارات دیپلماتیک خود را محدود به این گزاره کرد که جهان در آستانه “تحول بزرگی” است. وی افزود: “البته اینگونه نیست که مستکبران با این تحولات به طور کامل زمینگیر خواهند شد، اما این تحولات جرقهای است و دیر نیست زمانی که بساط مستکبران به طور کامل از جهان برچیده شود.”
خط قرمز جوانفکر
مشاور مطبوعاتی احمدی نژاد نیز روز جمعه وبلاگ خود را پس از 4 ماه به روز کرد و به عنوان “خط قرمز” نه جمله به سفارت بریتانیا در تهران، بلکه ماجرای دو هفته پیش حمله ماموران دادستانی به روزنامه ایران را به عنوان آخرین دغدغه نگارشی اخیر خود برگزید.
وی که هفته گذشته در سرمقاله ای در روزنامه ایران، روایت هجوم به موسسه ایران را بازگو کرده بود در وبلاگ خود دخالت رئیس دولت در این ماجرا که باعث رهائی وی از بازداشت توسط ماموران شد را مورد تحسین قرار داد و نوشت: “حادثه روزنامه ایران در روز سی ام آبانماه، نتیجه اقدامات غیرقانونی ماموران و عوامل دادستانی تهران بویژه در بازداشت غیرقانونی مشاور رئیس جمهور و مدیرعامل خبرگزاری جمهوری اسلامی بود که به طور قطع، امری مذموم و محکوم است و صد البته دخالت رئیس جمهور در این موضوع نیز منطبق بر وظایفی است که قانون اساسی بر عهده ایشان گذاشته است.”
روزنامه ایران، نشریه ای که زیر نظر جوانفکر منتشر می شود در روزهای گذشته بر خلاف دیگر رسانه های راست گرا، توجه چندانی به بحران دیپلماتیکی که از تهران شروع شد و تیتر اول بیشتر رسانه های جهان گردید نشان نداد.
روز چهارشنبه، این نشریه در خبری فتح سفارت بریتانیا و باغ قلهک را مرتبط با “مقاومت کمرنگ” نیروهای انتظامی دانسته بود.
روزنامه اارگان دولت در شماره پنج شنبه نیز ابراز تاسف وزارت امور خارجه را از برخی “رفتارهای غیر قابل قبول” معدودی از معترضین که علیرغم تلاش نیروی انتظامی و تقویت نیروهای حفاظت کننده از سفارت صورت پذیرفته است، پررنگ کرد. بیانیه ای که به صراحت نارضایتی دولت از یورش بسیجیان به سفارت بریتانیا را نشان می داد. دستگاه دیپلماسی دولت محمود احمدی نژاد در این بیانیه افزوده بود: “وزارت امور خارجه ضمن احترام به قوانین و مقررات بینالمللی و با تأکید بر مصونیت اماکن دیپلماتیک، بر تعهد دولت جمهوری اسلامی ایران به حفاظت و صیانت از اماکن و مأموران دیپلماتیک تأکید مینماید.”
در همین ارتباط روز گذشته حسن قشقاوی، معاون پارلمانی، کنسولی و امور ایرانیان خارج از کشور وزارت امور خارجه از در گفتگو با خبرگزاری دولتی ایرنا از تلاش های شخصی وی برای عدم قطع رابطه کامل میان جمهوری اسلامی و بریتانیا سخن به میان آورده و افزوده است: “این موضوع نه از سر عشق و علاقه به حوزه های مختلف روابط دو کشور، بلکه به دلیل مسائل مربوط به بیش از 200 هزار ایرانی مقیم این کشور بود”.
قشقاوی میگوید: “بیش از 90 درصد ایرانیان مقیم انگلیس مایل هستند تا به کشور رفت و آمد داشته باشند و ما نیز در وزارت خارجه این ملاحظه را در روابط با لندن داشتیم.”
اما همزمان با سکوت مقامات رده بالای دولتی و ابراز نارضایتی وزارت خارجه، سایت “کیان پارس” که مطالب وبلاگ های طرفدار محمود احمدی نژاد را منعکس می کند، گزارشی تهیه کرده از مجموع وبلاگ هائی که از حملات بسیجیان به سفارت بریتانیا در تهران گله مند بوده اند.
برای نمونه وبلاگی تحت عنوان “سوپر انحرافی” تلویحا محمدباقر قالیباف٬ شهردار تهران را در پشت پرده این حمله دانسته است. آنطور که نویسنده این وبلاگ نوشته٬ طراحان این حمله قصد دارند خود را “ضد انگلیسی” معرفی کرده و توپ را در زمین دولتی بیندازند که قصد ندارد روابط خود را با لندن کاهش دهد.این وبلاگ افزوده است: “چند روز صبر پیشه کنید تا ببینید که بعد از این تحرکات، چگونه فشار خارجی در بعد تحریم افزایش مییابد و چگونه عوامل داخلی این بازی، با ژست ضد انگلیسی وارد فاز فشار بر دولت میشوند.”
وبلاک “ندایی از درون” نیز با مشکوک دانستن حمله به سفارت آن را کار “عده ای بچه” دانسته است.
موضوع وبلاگ “ادوار حکمت” نیز شامل این پرسش بحث برانگیز است که: “انگیزه طراحان و عاملان این حادثه چه بوده و طراحان این حرکت با کدام جریان سیاسی هماهنگ بودهاند؟”
روز جمعه سایت جمهوری خواهی نیز با انتشار مقاله ای تحت عنوان “آیا هنوز کسی در ایران فصلالخطاب است؟” رد پای گروه های قدرت طلب در حکومت را در بحران پدید آمده جست و جو کرده و نوشته این گروه ها پس از بحران سیاسی دو سال گذشته به طور پنهانی اعلام استقلال کرده اند. این یادداشت با تاکید بر اینکه محمود احمدی نژاد خود استاد بی رقیب خدشه دار کردن “شرافت روابط بین الملل” است می نویسد: “شاید برای چنین دولتی، بالا بودن کرکرههای سفارت سوریه، ونزوئلا و کوبا در تهران برای ادامه حیات دیپلماتیک کافی باشد. با این حال اظهارات مقامات وزارت امورخارجه علیه اقدام بسیجیان نشان داد محمود احمدینژاد از این دست اقدامات راضی نیست. نارضایتی اصلی وی نه از انزوای دیپلماتیک که از مشاهده تاثیرگذاری حوزههای خُرد خودمختار در معادلات قدرت است. او مغموم و خشمگین است از اینکه بسیجیان بدون اینکه سر سوزنی نظر وی را بخواهند، او را درگیر بحرانی دیپلماتیک کردهاند که او نه توان پیشگیری آن را داشته و نه یارای آن را دارد که موج خروج سفرای اروپایی از پایتخت ایران را فرو بنشاند. وی محکوم است تا شاهد باشد چگونه خرده نهادهای ناشناس قدرت تأثیرات سترگ بر دولت پیشگی او میگذارند.”
غیبت احمدی نژاد و تیمش را بسیاری از تحلیلگران خارجی نشانه بی رغبتی وی برای انزوای سیاسی کشور دیده اند. جان سیمپسون، تحلیل گر ارشد بیبیسی در حوزه بینالملل پاسخ این پرسش را “دشمنان سیاسی” احمدی نژاد می داند. او می نوسید: “به نظر میرسد که محافظه کاران تندرو که برای هر کار چشم به آیت الله خامنهای دارند، یقینا پشت صحنه حمله به سفارت بریتانیا در تهران بودهاند. هدف آنها بیاعتبار کردن محمود احمدینژاد رئیس جمهور ایران است که علیرغم رادیکالیسماش، خواهان حفظ ارتباط با جهان غرب است.”