توانمندسازی دانشآموزان دختر و به ویژه تقویت شیوههای ارتباطی دختران با والدین موضوعی است که ضرورت آن در کل کشور احساس میشود. هر چند میتوان عنوان کرد که مناطق محروم ایران در این زمینه نیازمندی بیشتری دارند اما، به دلیل آنچه فاصله نسلها میخوانیم نیاز است تا تمامی دانشآموزان در سراسر کشور در راستای ارتباط گرفتن با والدین توانمند شوند.
اجرای طرح و برنامههایی در این زمینه نباید یک سویه و به شیوهای باشد که پیش از این گاهی به کار گرفته میشد. در گذشته وقتی مسئولان میخواستند روابط دانشآموزان با والدینشان را تقویت کنند بهصورت جداگانه آموزشهایی یا به دانشآموزان یا به والدین میدادند درحالی که، این آموزشها باید دو سویه باشد و نقطه تلاقی در این زمینه پیدا شود.
اما گذشته از این بحث که دانشآموزان ایرانی در جای جای کشور نیازمند دریافت آموزشهایی هستند، اکنون که بحث توانمندسازی دانشآموزان دختر در مناطق محروم مطرح شده است لازم است به یک سری مسائل اشاره داشته باشیم. منطقه محروم به این دلیل منطقه محروم خوانده میشود که ساکنان آن نسبت به دیگران امکان و دسترسی کمتری به امکانات دارند. در بحث آموزش، در برخی روستاها بهدلیل جمعیت کم، کلاسها در پایههای مختلف تشکیل نمیشود. این مساله باعث میشود برای مثال دانشآموزان برای اینکه ادامه تحصیل دهند مجبور شوند به شهر یا یک روستای بزرگتر بروند. اینجاست که بهویژه در مورد دختران روستایی و در مناطق محروم نقش والدین پررنگ میشود. نهایتا این والدین هستند که تصمیم میگیرند دخترشان را برای ادامه تحصیل به مدرسه بفرستند یا نفرستند. در بسیاری از مواقع خانوادهها در مناطق محروم در برابر ادامه تحصیل دختران مقاومت میکنند.
چند دلیل عمده وجود دارد که این مقاومت را که در مورد پسران کمتر است، به وجود میآورد. پیش از هر چیز باید به مسائل فرهنگی اشاره داشت. در فرهنگ بسیاری از ساکنان مناطق محروم دختر متعلق به دیگران است و لزومی ندارد برایش هزینه شود تا به تحصیلش ادامه دهد. از طرف دیگر، وقتی دختری قرار باشد برای ادامه تحصیل به روستا یا شهری دیگر برود، خانوادهها کمتر راضی میشوند تن به این کار دهند. در نظرگاه فرهنگی آنها فرستادن دختر به یک جای غریبه یا حتی به خوابگاه درست نیست. از طرف دیگر، در مناطق محروم اغلب فقر اقتصادی نیز وجود دارد. خانوادهها در این مناطق با تنگناها و مسائل معیشتی دست به گریبانند و عملا نمیتوانند هزینه تحصیل فرزندانشان را بپردازند.
واقعیت این است که دولت و آموزش و پرورش در رفع این تنگناها و رفع موانعی که سر راه تحصیل دختران در مناطق محروم است میتواند تاثیرگذار باشد. عنوان شد که حداقل سه دسته از مشکلات تحصیل دختران در مناطق محروم را با مشکلاتی روبهرو میکند. یکی بحث دوری مسافت و نبود امکانات تحصیلی است که آموزش و پرورش میتواند با اندیشیدن تمهیداتی آن را رفع کند. مساله فرهنگی نیز با آگاهی بخشی و اطلاع رسانی رفع میشود. لازم است آموزش و پرورش مشاورانی داشته باشد که خانوادهها را مجاب کنند تحصیل دختران امری مذموم نیست بلکه، در دنیای امروز امری ضروری و پسندیده است.
از طرف دیگر، تنگناهای معیشتی که موجب میشود خانوادهها فرزندانشان را به مدرسه نفرستند با برخی حمایتهای مالی قابل رفع است. به هر حال نباید از این نکته غافل باشیم که یکی از راههای رفع محرومیت در مناطق محروم باسواد کردن ساکنان این جوامع است. بخشی از توانمندیها از طریق کسب سواد ایجاد میشود و محرومیتزدایی از مناطق محروم منوط به با سوادکردن مردم است.
منبع: آرمان هفده ابان