روزنامه آرمان هفته پیش در گزارشی با عنوان “خداحافظی مصباح یزدی با جبهه پایداری!” نوشت: “رهبر معنوی جبهه پایداری آیتالله مصباحیزدی است که چند وقتی است اظهارنظری سیاسی از او دیده نمیشود که همین موضوع به شائبه ترک جبهه پایداری از سوی وی دامن میزند. چون اگر خواستار حضور فعال در این جبهه بود در مقابل انتقاداتی که به این تشکل میشود حتما موضعی اختیار میکرد.” این روزنامه تاکید داشت: “اعضای این جبهه به دیدار آیات یزدی و مهدویکنی میروند که زمانی آنها را به عنوان رقیب خود میدیدند و در خبر برگزاری همایش خود نامی از آیتالله مصباحیزدی نمیبرند.” روزنامه آرمان از جمله به گفتگوی مصباح یزدی با نشریه ۹ دی و مواضع او در آن استناد کرده بود.
مصباح یزدی در آن گفتگو در پاسخ به پرسش این روزنامه که “نسبت شما با جبهه پایداری هنوز هم مانند قبل است، رابطه ارشادی و مشورتی است یا آنطور که برخی رسانهها القا میکنند شما لیدر و رأس هستید؟” گفته بود: “البته این که میگویم ما چنین میکنیم و یا چنان میکنیم به خاطر این است که این دوستان برای مشاوره به ما مراجعه میکنند و الا بنده در تصمیمگیریهای ابتدایی آنها دخالتی ندارم، مشورت میکنند ما هم نظر میدهیم. از ابتدا آنها آمدند سراغ ما، بنده که نرفتم سراغ آنها. آنها آمدند که نظر شما چیست، ما هم نظراتی داشتیم دادیم.”
مصباح یزدی در انتخابات ریاستجمهوری گذشته ابتدا از کامران باقری لنکرانی حمایت کرده و او را “صالحترین فرد روی زمین و زیر این آسمان” نامیده بود. در همان زمان، سایت الف، نزدیک به احمد توکلی، طی یادداشتی با عنوان “چرا آیت الله مصباح از بازنده حمایت میکند؟” نوشت: “[احتمال]عبور دکتر لنکرانی از فیلتر شورای نگهبان […] بسیار ضعیف است و بر فرض که تاییدیه شورای نگهبان را بگیرد، از اقبال بسیار کمی برخوردار است.” نویسنده یادداشت معتقد بود با توجه به حمایت سابق مصباحیزدی از احمدینژاد و مشخص شدن نتیجه آن، اینبار او از “بازنده” حمایت کرده تا هزینههای بعدی را نپردازد. پس از آنکه مشخص شد، باقری لنکرانی تایید صلاحیت نخواهد شد، مصباح یزدی از سعید جلیلی حمایت کرد. او اینبار درباره جلیلی گفت: “جلیلی در عشق به ولایت و اهتمام به ارزشهای اسلامی بیش از حد نصاب را دارد.”
شکست اصولگرایان در انتخاباتی که اینبار دوپینگ تقلب را نداشتند، انتقادهای شدیدی را متوجه آیتالله مصباح یزدی کرد. یکی از اعضای گروه فشار روز ۲۵ خرداد طی یادداشتی در وبلاگ خود نوشت: “وای به حال الان که اصلح مد نظرشان در بهترین حالت سوم یا چهارم است!! حقا که بخش عمده گرفتاریهای ما از آن روزهای قبل از ۳ تیر ۸۴ شروع شد که رای و نظر علامه مصباح، برای بعضی دوستان مومن و حزب اللهی، بزرگتر و مهمتر از انقلاب اسلامی و ۳۰۰ هزار خون شهید شد… کاش کسانی که معتقد بودند؛ «اصلاح طلبان در صحنه نیستند و خطری ندارند» و متاثر از همین تحلیل کاملا درست و سنجیده (!!) به بلای تفرقه در جریان اصولگرایی دامن زدند، اینک پاسخگوی سیاستورزی خود باشند. گمانم آنچه گروه پایداری بدان عمل کرد، «تکلیف و وظیفه» نبود؛ «تفرقه و منیت» بود.”
از طرفی حجتالاسلام حسین ابراهیمی٬ عضو جامعه روحانیت مبارز هم گفت: “آقای مصباح اول تاکید داشتند در زمین و آسمان فقط لنکرانی اصلح است٬ اما بعد، از جلیلی حمایت کردند و به طور حتم ایشان هم در عدم موفقیت اصولگرایان نقش بسزایی داشتند.” همچنین احمد کریمیاصفهانی٬ دبیرکل جامعه اصناف و بازار اعلام کرد: “آیتالله مصباح یزدی متاسفانه سازجدایی در بین علمای قم را میزند که این حرکت ناپسند و ناشایسته است؛ بهتر بود ایشان این اختلاف و جدایی با علما را کنار بگذارند و به جبران آن بپردازند.”
بعدها آیتالله محمد یزدی، توضیح بیشتری درباره “ساز جدایی” مصباح یزدی داد. او از جلسه سه نفره خودش با مهدوی کنی و مصباح در زمان انتخابات خبر داد و گفت: “در آن جلسه که بیش از یک ساعت به طول انجامید، بنده خطاب به جناب آقای مصباح عرض کردم جناب آقای مصباح اگر جامعه مدرسین و روحانیت مبارز در مسائل انتخاباتی آینده که در پیش داریم به یک نقطه واحدی رسیدند شما که در جامعه اثر گذار هستید آمادگی آن را دارید که همراهی و کمک کنید تا اختلاف کمتر شود تا با همراهی شما این دو نهاد که اثر گذار هستند یکی شوند و اختلافات بین آنها کمتر شود؟ ایشان فرمودند که در آن زمان هر تکلیفی شرعی که داشته باشم عمل خواهم کرد.”
یزدی تاکید کرد که سه بار این سئوال را تغییر داده و به گونهای دیگر پرسیده، اما مصباح یزدی حاضر به همراهی با جمع نشده بود. او اضافه کرده بود: “سه روز بعد در تهران آیتالله مصباح یزدی در یکی از حسینیههای تهران جلسه گرفتند و آقای لنکرانی را به عنوان منتخب خود معرفی کرد، در حالی که هنوز شورای نگهبان نظر نداده بود که چه کسی صلاحیت دارد یا صلاحیت ندارد. این کار درستی به نظر نمیرسید. ما دنبال این بودیم که شکافی وجود نداشته باشد. بنده واقعا متأسفم که یک سرمایه گرانقدر حوزه بخواهد به این شکل آسیب ببیند. متأسفانه این آسیب به آیتالله مصباح رسید. در جریان انتخابات هم همین آسیب به جامعه مدرسین رسید.”
مصباح یزدی بعد از انتخابات سکوت کرد. اگرچه نمایندگان “جبهه پایداری” در مجلس بیشترین نقش را در فشار بر دولت روحانی ایفا میکردند، اما او کمتر سخن میگفت. مصباح یزدی سیام آذر ماه در گفتگویی که با هفتهنامه ۹ دی انجام داد وعده داد که “اگر مجددا ببینیم فرهنگ اسلام در خطر است با جدیت وارد می شویم.”
ظاهرا امروز این ضرورت محقق شده است، چرا که مصباح یزدی بالاخره سکوت خود را پایان داده و برای مقابله با دولت جدید آستینها را بالا زده است. او در گفتگویی که هفته پیش با هفتهنامه پرتو، وابسته به موسسه خودش انجام داد ، تاکید کرد: “متأسفانه در آن چه این روزها در تفسیر اعتدال بیان شده، چنین تعبیری از بعضی از اشخاص دیدم که گفتهاند: منظور از اعتدال یعنی حد میانه بین اراده شریعت و اراده عمومی! یعنی اگر انسان خیلی دنبال دین برود، این افراط است و اگر اصلا به دین کار نداشته باشد و دنبال حرف مردم و اراده مردم و رأی عمومی و اکثریت باشد، این هم بیدینی محض است. پس باید راهی بین اراده شریعت و اراده عمومی را انتخاب کرد.”
او سپس اضافه کرده بود: “اصلا کفر حقیقی همین است. در فرهنگ امروز، اسم این کار التقاط است؛ بخشی از این و بخشی از آن، این اعتدال نیست. شما اسمش را اعتدال گذاشتهاید. بین حق و باطل، میانهای وجود ندارد؛ حق و باطل یا نقیضین هستند یا ضدین که لا ثالث لهما.”
مصباح یزدی البته نگفته بود که چه کسی اعتدال را “حد میانه بین اراده شریعت و اراده عمومی” دانسته است.