پیغمبردزدان

بیژن صف سری
بیژن صف سری

از آغاز استقرار نظام جمهوری اسلامی تا انتخابات دوره ی نهم ریاست جمهوری در سال 84، هر بار که در این بلاد اسلامی صندوق های رای گذاشته شد ورای مردم را طلبیدند، مردم چه با ترفند های انتخاباتی و چه بنا بر وظیفه ای که در خود احساس می کردند در پای صندوق های رای حاضر شدند؛ با شکوه ترین حضور مردم در چنین مشارکت های مدنی، در حماسه و انتخابات دوم خرداد سال ۷۶ بود که هنوز در یاد ها باقی است اما امروز با همه تلاشی که رژیم برای برگزاری یک انتخابات به ظاهرآبرو مندانه را دارد، آنچه از شواهد و قرائن پیداست، مردم به دلیل ماهیت ضد مردمی رژیم و محرز شدن فرمایشی بودن انتخابات، دیگررغبتی برای حضوردر پای صندوق های رای ندارند.

 بعبارت بهتردیگرزمانه آن بسر رسیده که ولایتمداران نظام اسلامی بتوانند با دروغ و فریب و وعده های پوشالی پای مردم را حتی به حوزه های رای گیری باز کنند چه رسد به اینکه چون گذشته ازمشارکت مردم در انتخابات سوء استفاده شود و بعنوان سندی از مقبولیت نظام در بین مردم جان به لب رسیده از ظلم به رح جهانیان کشیده شود؛ که این دیگر آرزویی دست نیافتنی است.

از قضا همه سعی و تلاش ولایتمداران و شخص رهبری نظام هم تحقق همین آرزوی محال است اما از آنجائیکه میدانند چنین امری در شرایط فعلی نظام غیر ممکن است، طرفه آنکه از سه ماه پیش از شروع این معرکه، بسیاری از چهره های سرشناس داخل و خارج از کشور و حتی اپوزیسیون داخل نظام (اصلاح طلبان) که همواره نقش مهمی در داغ کردن تنور انتخابات داشته اند، عدم حضور خود در این انتخابات را اعلام کرده اند، برگذاری بی رمق ترین انتخابات در طول عمر نظام جمهورس اسلامی، نه تنها برای ولا یتمداران و رهبری نظام امری غیر قابل تصورنیست بلکه به دوراز ذهن نبوده که از چند ماه پیش ازاین درتوجیه عدم حضور مردم درانتخابات پیش رو، زمینه سازی هایی انجام می گیرد. از جمله هشدار های مکرر مسئولان امنیتی و رهبری نظام نسبت به “خطرات امنیتی برگزاری انتخابات “، بخشی ازسناریوی توجیه عدم حضور مردم درانتخابات پیش رو است، خاصه حیدر مصلحی وزیراطلاعات نظام نیز پیروهمین سناریو مدام از احتمال درگیری و خطر، درروز ایام برگزاری انتخابات دم می زند و این در حالی است که اولا قریب به اتفاق چهره های سرشناس اپوزیسیون داخل نظام، در حال حاضر در زندان بسر می برند و از طرفی اصلاح طلبان هم با اینکه عدم حضور خود را در انتخابات پیش رو اعلام کرده اند اما بنا بر گفته ایت الله موسوی خوئینی ها، پدر معنوی اصلاح طلبان ، این گروه انتخابات مجلس نهم را تحریم نکرده بلکه فقط لیست کاندیدای انتخاباتی نداده اند  (یعنی همان یکی به میخ و یکی به نعل زدن که روش مرسومه اصلاح طلبان است).

 بنا براین، این جماعت هم که اهل بر هم زدن بساط حکومت نیست که اگر بود با 20 میلیون رای پیش از این انجام داده بود، تنها عاملی که می تواند هشدار های مداوم وزیر اطلاعات و رهبری نظام را معنا بخشد وجود گروه موسوم به “ انحرافیون ” ی است که سردسته و مقتدایشان بعنوان رئیس جمهور منتخب رهبری، به ملت ایران تحمیل گردید اما در حال حاضر پس از مغضوب واقع شدن از سوی رهبر، قصد آن دارد تا با تصاحب اکثریت کرسی های مجلس آینده، خواب آشفته ولی امر مسلمین جهان را آشفته تر سازد؛  خاصه که انحرافیون درست به همان سبک و سیاق مورد علاقه رهبری، برای تحقق اهداف و وصول خواسته های خود عمل می کنند، یعنی متوسل شدن به زور. تا نگوئید چگونه، نگاه کنید به خبر درگیری (زد و خورد) رئیس سازمان هدفمند سازی یارانه ها درمجلس که نمونه کوچک اما بارزی ازشباهت رفتاری این گروه با رفتار باورمندان و سینه چاکان رهبری است و شاید دلیل حمایت روز های اول حضرتش از رئیس جمهور منتخب دیروزشان، وجه اشتراک همین خصیصه مهم در زمامداری بوده است؛  الله اعلم.
و اما از جمله تعابیری که طی 22 سال رهبریت آقای خامنه ای به کرات درسخنرانی ها و خطابه های او،درارتباط با تشویق و یا تهییج انجام امری شنیده شده، عبارات ملی میهنی و یا دینی مانند “آبروی ملی”، “وظیفه شرعی و الهی” ویا عباراتی از این قبیل است که از قضای روز گار در قبل از انتخابات دوره نهم ریاست جمهوری هم چنین عباراتی را برای تشویق مردم در انتخابات، بر زبان آوردند که پس از آن تقلب تاریخی و دزدیدن آشکار، رای مردم که بنا بر همان عبارات تهییج کننده حتما “حکم آبروی ملت” را داشته ، مردم را به خشم آورده و با آمدن به خیابان ها، حماسه هایی خلق گردیدکه منشا خیری برای شگل گیری جنبش امروز ملت ایران شد که ضمن اتحاد و همبستگی، انگیزه ای برای تعمق بیشتر درشناخت ماهیت حکومت دینی می گردد.

 طرفه آنکه قبه پیشوای دین و رهبریتی که در مقابله با داد خواهی ملت، فرمان کشتار و تجاوز را می دهد، برای همیشه فرو می ریزد و می شکند تا به آنجا که حتی امروز نهضت نامه نگاری که در واقع برای آگاهی بیشتر ملت از ظلم های رهبری نظام رواج یافته است نیز به نوعی به زیر سئوال بردن بی کفایتی های رهبری است که مشروعیت خود را نه از مردم بلکه همچون پیامبران از آسمان می داند؛  پیامبری که بزرگترین اختلاس ها در طول تاریخ این کهنه دیار و چپاول از بیت المال مسلمین زیر سایه حمایت او از دزدان زیر دست خویش صورت گرفته است. حال با چنین اوصافی ازرهبرونظامی که به رغم از دست دادن مشروعیت خود در نزدآحاد ملت ایران و در شرایطی که از نگاه جامعه بین المللی بعنوان برهم زننده نظم جهانی مورد خشم قرار دارد ودر تنگنا های سیاسی و اقتصادی گرفتار است، زمامداران جمهوری اسلامی بار دیگر قصد برگزاری انتخاباتی را دارند که بخوبی از عدم اقبال عمومی نسبت به این معرکه فرمایشی، با خبرند؛ اما از آنجائیکه رهبری نظام همچون کبکی که سربه زیر برف دارد، دستور افراشتن خیمه این شعبده را داده است وگمان دارد باز هم می توان به قصد فریب ملت از عبارات تهییج کننده ای چون “آبروی ملی” “وظیفه شرعی” و……، برای تحت تاثیر قرار دادن مردم برای حضور در این شعبده استفاده کرد. ضمن آنکه در مقابل این پرسش مطرح است که براستی با افتضاحی که ازهم اکنون با عدم حضور احزاب و چهره های شناخته شده سیاسی درانتخابات پیش رو، آغاز گردیده ونشانه ای دیگر ازعدم مشروعیت نظام ولایی است، آبروی ملی در مظان اتهام و پرسش جهانیان قرار دارد یا آبروی نظام و رهبری که نان خدا می خورند و فرمان شیطان می برند و خلقی را بنام دین و کتاب خدا به زیر ستم می کشند؟