مادر عماد بهاور: فشاربر خانواده زندانیان افزایش یافته

فرشته قاضی
فرشته قاضی

» انتقال کوهیار گودرزی به سلول های چند نفره 209

خانواده کوهیار گودرزی از انتقال این فعال حقوق بشر به سلول های چند نفره بند 209 خبر دادند و از تماس روز گذشته او خبر دادند.آنها همچنین گفتند که کوهیار بعد از نزدیک به سه ماه بی خبری، از سلول انفرادی به سلول های چند نفره منتقل شده است.

 مادرعماد بهاور هم در مصاحبه با “روز” از افزایش فشارها بر خانواده های زندانیان سیاسی انتقاد و محدودیت های روزافزون برای خانواده ها را در این جهت ارزیابی کرد.

خانم بهاورهمچنین از عدم پاسخگویی مسئولان و عدم ارسال پرونده عماد از سوی شعبه 15 دادگاه انقلاب به دیوان عالی کشور گفته است.

 

تماس تلفنی کوهیار گودرزی و بلاتکلیفی مادرش

کوهیار گودرزی از اعضای کمیته گزارشگران حقوق بشر، نهم مرداد ماه به اتفاق دو تن از دوستانش بازداشت شد. بهنام گنجی، دوست کوهیار پس از آزادی از زندان خودکشی کرد و به زندگی خود خاتمه داد و تا روز گذشته از وضعیت کوهیار گودرزی هم هیچ خبری در دست نبود.

همین مساله برنگرانی ها درباره وضعیت او دامن زده بود تا آنجا که آقای بشیرزاده، پسر خاله کوهیار گودرزی به “روز” گفته بود تنها خواهش ما این است که کوهیار هر کجا است اجازه دهند یک تماس با خانواده بگیرد و صدای او را بشنویم و حداقل بدانیم که زنده و سالم است.

آقای بشیرزاده اکنون و با گذشت نزدیک به سه ماه از بازداشت کوهیار گودرزی به “روز” می گوید: کوهیار دیروز بالاخره تماس گرفت؛ وضع روحی اش خوب بود اما نمیدانست مادرش همچنان در زندان است.

پسرخاله اقای گودرزی می افزاید: کوهیار با یکی از نزدیکان تماس گرفته و گفته دیگر در انفرادی نیست و به سلول های چند نفره منتقل شده. او شماره تماس مادرش را خواسته و وقتی شنیده مادرش همچنان در زندان است شوکه شده.

به گفته اقای بشیرزاده، کوهیار صحبت خاصی درباره اتهام یا وضعیت خود نکرده ولی “خوشحالیم که بالاخره خبری از کوهیار گرفتیم و امیدوارم هر چه سریع تر تکلیف او روشن و آزاد شود”.

از آقای بشیرزاده درباره وضعیت مادر کوهیار می پرسم؛ پروین مخترع که چند ساعت پس از بازداشت فرزندش در تهران، در کرمان بازداشت و به زندان مرکزی این شهر منتقل شد. خواهرزاده او می گوید: فعلا هیچ خبری نیست. حدودا یک ماه و نیم پیش دادگاه او برگزار شد و در حالیکه می بایست ظرف یک هفته حکم صادر می شد اما با گذشت نزدیک یک ماه ونیم، قاضی حکم را صادر نکرده و او بلاتکلیف است.

او می افزاید: حدود یک ماه هم هست که تماس تلفنی خاله ام قطع شده و اجازه تماس تلفنی نمیدهند هرچند که ملاقات دارد اما او هم وضعیت بلاتکلیفی د ارد و امیدواریم قاضی هر چه سریع تر حکم را اعلام کند و حکم بر آزادی او دهد.

آقای بشیرزاده پیشتر به “روز” گفته بود که مادر کوهیار همچنان در زندان کرمان است، دادگاهش برگزار شده وبه او اتهام توهین به رهبری و توهین به شهدا و مصاحبه با رسانه های بیگانه رازده اند. این اتهامات را هم به استناد مصاحبه او با رسانه ها به او زده اند در حالیکه خاله من هیچ نوع فعالیت سیاسی نداشت و مصاحبه هایش هم درباره پسرش بود زمانی که کوهیار در زندان بود و او پی گیر وضعیت کوهیار بود.

 

خودداری از ارسال پرونده بهاور به دیوان عالی کشور

اما طاهره طاهریان، مادر عماد بهاور در مصاحبه با “روز” گفت شعبه 15 دادگاه انقلاب علیرغم درخواست دیوان عالی کشور از ارسال پرونده این فعال سیاسی به دیوان خودداری میکند.

عماد بهاور، رئیس شاخه جوانان نهضت آزادی، از دو سال پیش در زندان به سر می برد و به 10 سال حبس تعزیری محکوم شده.

مادرش که دیروز برای ملاقات با او به زندان اوین مراجعه کرده بود، پیش از ملاقات حالش بد شده و نزدیک یک ساعت در انتظار اورژانس به سر برده بود. این در حالیست که زندان اوین بهداری و پزشک دارد اما مسئولان زندان گفته اند پزشک زندان اجازه آمدن به سالن ملاقات را ندارد.

خانم طاهریان در این زمینه به “روز” می گوید: حال من ارتباطی به وضعیت عماد نداشت در اصل او دیروز مشکل خاصی نداشت که وضعیت من ناشی از آن باشد اما به طور کلی دو سال است در فشار روحی و جسمی و روانی هستیم و به تدریج بر اعصاب و روان و جسم ما تاثیر گذاشته. دیروز که به سالن ملاقات رفتم یکباره حالم بد شد. خانواده ها هر چه گفتند اجازه ندادند پزشک زندان بیاید و مسئول آنجا گفت نمی تواند این طرف بیاید. موقع ورود هم که موبایل ها را می گیرند نه موبایلی بود که با اورژانس تماسی گرفته شود نه چیزی. بعد از مدتی خانواده ها بیرون رفته و به اورژانس زنگ زده بودند. اورژانس هم که امده بود دم در گفته بودند باید کارمندان اورژانس تلفن هایشان را تحویل دهند و باز مشکل پیش آمده بود. به هر حال هر طوری بود آمدند و مرا معاینه کردند فشارم را گرفتند و گفتند باید بیمارستان برویم که گفتم نه. قرصی دادند و رفتند.

مادر عماد بهاور می افزاید: مشکلی حادی پیش نیامد اما فرض کنید خانواده ای دچار مشکل حادی شود، با این وضعیت که از دست میرود. من نمیدانم چرا هر روز نسبت به روز قبل فشارها و محدودیت های خانواده های زندانیان سیاسی را بیشتر میکنند؛ قبلا مشکلی برای داخل بردن موبایل نبود وقتی ملاقات کابینی و پشت شیشه است خب چه فرقی میکند موبایل ها را داخل ببریم اما مدتی است کیف ها را می گردند و موبایل ها را می گیرند. برای همین ما داخل ماشین می گذاریم و با خود نمی بریم. نمیدانم واقعا توی کیف های ما دنبال چی می گردند مگر ما چه میخواهیم بکنیم جز اینکه از پشت شیشه چند دقیقه ای عزیزانمان را ببینیم اماهر روز درهای بسته را بسته تر می کنند. در این یک سال و نیم که مدام رفت و آمد داریم نمیدانید چقدر محدودیت ها بیشتر شده، چقدر میله ها اضافه شده، چقدر ورودی ها جابجا شده… هر روز تغییرات جدید می بینیم و نمیدانیم به چه علتی. آخر مگر چه شده ؟ خود کارمندان اوین می گویند روزهای دوشنبه که ملاقات زندانیان سیاسی است روز خوشی شان است خب چرا آخر اینقدر ما را اذیت میکنند مسئولان؟

خانم طاهریان سپس با اشاره به نصب پلاکاردی نزدیک در ورودی سالن ملاقات اوین، که براساس آن خانواده های زندانیان از اوردن گاز اشک آور و سلاح سرد و گرم منع شده اند می گوید: تمام این کارهایی که میکنند برای اذیت کردن و فشار آوردن است. یک سال و نیم است که ما ندیدیم از سوی خانواده ای مشکلی پیش بیاد، یا زندانیان سیاسی مشکلی ایجاد کنند همه می آیند دقایقی عزیزانشان را ببینند اما اینقدر اذیت می کنند و فشار می اورند که نمیدانم چه هدفی دارند جز اینکه فشار را بر ما زیادتر کنند. آخر ما خانواده ها گاز اشک آورمان کجا بود که بگذاریم توی کیف و ببریم سالن ملاقات؟ باور کنید خود کسانی هم که کیف های ما را می گردند معذب و ناراحت هستند اما خب ناچارند دستورات را اجرا کنند.

خانم بهاور می افزاید: فشارها تنها همین ها نیست نه مرخصی میدهند، نه پرونده را به دیوان عالی کشور می فرستند. جلو هر کاری را می گیرند و هیچ جوابی هم نمیدهند. اصلا مسئولانی که سابق می توانستیم ببینیم را نیز مدتهاست نمی توانیم ببینیم؛ حتی منشی ها و مسول دفاترشان را هم نمی بینیم چه برسد به خودشان.

او درباره آخرین وضعیت پرونده فرزندش میگوید: بارها درخواست کتبی برای مرخصی دادیم اما جواب یندادند تا دفعه آخر که حدود دوماه پیش بود گفتند دادستان موافقت کرده و فرستاده استعلام. خب استعلام هم که از وزارت اطلاعات میکنند و تاکنون هر بار می رویم می گویند پاسخ استعلام نیامده… از طرفی حکم 10 سال زندان که برای عماد داده اند ما درخواست تجدید نظر مجدد کردیم، موافقت کردند که پرونده برای بررسی به دیوان عالی کشور برود. اما اکنون دو ماه است دیوان عالی کشور از شعبه 15 دادگاه انقلاب، پرونده عماد را میخواهد و این شعبه سرباز میزند و هیچ جوابی نمیدهد خود من دو بار دستی نامه دیوان را بردم و به این شعبه دادم گفتند باشد اما باز هیچ خبری نشد…..