جمع مستان

نویسنده
مرضیه حسینی

گزارش مراسم دومین سالروز مرگ خسرو شکیبایی

اما دل من برای تو تنگ شده…

عصر روز یکشنبه 20 تیرماه بود که دومین مراسم یادبود خسرو شکیبایی و رونمایی از کتاب وی با حضور جمع کثیری از هنرمندان در سالن ایوان شمس تهران برپا شد. دراین مراسم باشکوه جمشید مشایخی، حمید سمندریان، سیاوش طهمورث، شهاب حسینی، مهتاب کرامتی، رسول نجفیان،مجید جعفری،‍ ژیلا صادقی، مهران مدیری، آیدین آغداشلو، علیرضا خمسه و….حضور داشتند.

مراسم با خوش آمدگویی رضا رشیدپور به عنوان مجری برنامه آغاز و سپس قطعاتی از کلام شکیبایی درآلبوم “نامه ها “برای میهمانان پخش شد.

 


پس از مرور خاطرات روزهای گذشته و شنیدن دوباره ی صدای پرخاطره ی شکیبایی، جمشید مشایخی، هنرمند پیشکسوت عرصه ی سینما و تئاتر و تلویزیون، تریبون را در اختیار گرفت و به عنوان نخستین سخنران، کلامش را آغاز کرد. او که با تشویق حاضرین به روی صحنه آمده بود، ضمن احترام به میهمانان و حاضرین، یاد شکیبایی را برای همه مردم ایران عزیز دانست و در این باره گفت: “مطمئنم که او در دل همه ایرانیان جای دارد. مهربانی و عشق او همواره برای ما ستودنی بود. خسرو،خسروی سینمای ایران بود وجای او امروز درکنار ما خالی است…”
شهاب حسینی دومین میهمان مدعو برنامه بود که با دعوت رشیدپور به روی صحنه آمد، حسینی با ادای احترام به روح رفتگان سینمای ایران درباره شکیبایی گفت: در محضر شما سخن گفتن کمی دشوار است اما از روح بلند زنده‌یاد “خسرو شکیبایی” مدد می‌گیرم تا چند کلامی را بگوییم. حسینی سرآخر کلامش اینگونه بیان کرد که : “زنده‌یاد «خسرو شکیبایی» تجسم عینیت یافته خلوص بازیگری بود.”

پس از حسینی،یک فیلم کوتاه از آثار خسرو شکیبایی برای میهمانان پخش شد که زمان آن حدود 3 دقیقه بود. نام این کلیپ “پرتره صورت بی نقاب” بود که فرامرز امینی آن را کارگردانی کرده بود.
در ادامه، مهتاب کرامتی با سلامی کوتاه پشت تریبون قرار گرفت و با بیانی شاعرانه، احساسش از کوچ خسرو شکیبایی را با دیگر حاضرین شریک شد:

“یادم هست روزی، روزگاری، زندگی آکنده بود از عشق و عشق توانایی به امید رسیدن، یافتن، لحظه‌ها را ساختن، دشمنی‌ها را بدور انداختن. دلم می‌خواست درد سینه را مرهمی باشم برای سینه چاکان، من عاشق شدم به خانه پروین، ولی بی‌پروا بگوییم، عاشقانه نمی‌گویم، باورها را بشکن، آری عاشق مرده، اما من هنوز عاشقم، عاشق یک خوشه پروین.”
پس از دقایقی از وصف رضا رشیدپور درباره خسرو وخانوده اش رسول نجفیان نیز با سه تار خود به صحنه آمد و قطعاتی را برای خسرو اجرا کرد. نجفیان درادامه تک نوازی های خود از روحیات خوش شکیبایی سخن گفت واز مردم دوستی و دلنوازی هایش تعریف کرد.وی بعد از ذکر خاطرات، ترانه ی مشهور “رسم زمونه” را نیز در برنامه خود جای داد.




 مجید جعفری،ژیلا صادقی و فاضل جمشیدی نیز هریک به نوبت یاد خسرو شکیبایی را زنده نگاه داشتند و ضمن تسلیت به همسر و فرزند او آرامش ابدی را برای روح وی آرزومند شدند.

اما درادامه مهران مدیری به صحنه آمد. او گفت: هنگامی که وارد سالن شدم دست‌نوشته‌ای از مرحوم “خسرو “را به من دادند تا یکی از آنها را برای شما قرائت کنم اما وقتی آنها را می‌خواندم، یک موضوع مشترک میان آنها دیدم و آن هم غم و اندوه بود. این سوال به ذهنم آمد که چرا ما خوشحال نیستیم.

پس از صحبت های مدیری، آیدین آغداشلو،نقاش،گرافیست و منتقد هنری به عنوان دیگر سخنران این مراسم به صحنه آمد.او ابتدا با لحنی که برآمده از ادبیات اقلیمی ایران کهن است به مخاطبان خود خوش آمد گفت و درادامه درباره موضوع جلسه گفت: من اینجا هستم به خاطر این که وقتی بزرگی از میانه می‌رود، از هر جمعی و جماعتی فرقه‌ای به یاد او جمع می‌شوند و هر کس به فراخور حال خود هدیه‌ای را به میان می‌آورد.زیاد حرفی نیست که پیش‌تر ناگفته باشد. آخرین دیدار من و آن مرحوم بر می‌گردد به زمانی که برای استاد “جمشید مشایخی” گرامیداشتی برگزار شد و قرار نبود او سخن بگوید اما درخواست کردند و او آمد روی سن و زود هم رفت و من فکر نمی‌کردم که دیگر او را نخواهم دید.او را از قدیم می‌‌شناختم و همیشه او را دوست داشتم. او نازنینی بود به تمام معنا و هر چه اساتید از او بگویند درست است، چرا که او سراسر مهر بود و از همه مهم‌تر این که او آزاری نداشت.

وی درادامه خاطره ای از شکیبایی برای میهمانان نقل کرد وگفت:ی کبار با دخترم «تارا» در رستورانی مشغول صرف غذا بودیم که شادروان «خسرو شکیبایی» با جمعی از دوستانش وارد آن رستوران شد و در میز دیگری نشست و بعد از لحظه‌ای من را دید، ایستاد و به من سلام کرد. از آن لحظه بود که احترام دختر من به من صد چندان شد. او چه زود رفت و رفتنش ساده نبود.

پس از آغداشلو، سرانجام، حمید سمندریان درمیان احترام وشور وهیجان خانواده سینمای ایران به صحنه آمد وبا تشویق های بلند اهالی تئاتر و تصویر مواجه شد.وی پس از تشکر از حاضرین، سخن را به سوی یاد و خاطره ی شکیبایی سوق داد و در این باره گفت:

“خاطره‌ای ندارم و اما در طول سال اتفاق‌هایی است که ذهن انسان را پر می‌کند و این ایام سپری می‌شود و به فراخور زمان خاطره‌ها از میان می‌روند و چیز دیگری وارد ذهن می‌شود و این کار خوشایند است. خاطره‌ها می‌توانند یک قاب عکس باشند و یا یک فیلم که اذهان را پر کند اما این شاخصه هنر است که زندگی را ادامه می‌دهد. امروز “جمشید مشایخی” را دیدم که صدایش می‌لزرد اما این صدا، خاطره محبت‌های گذشته او است و این دیدارها است که خاطرات را زنده نگه می‌دارد.
درادامه این برنامه از کتاب مرحوم شکیبایی رونمایی شد.ح مید سمندریان،جمشید مشایخی  وپروین کوشیار افرادی بودند که جوایز دست اندرکاران این کتاب را می دادند. درپایان مراسم علیرضا عصار هم قطعاتی را برای حاضرین اجرا کرد.

دیگر میهمانان این مراسم محمدرضا جعفری‌جلوه، هوشنگ گلمکانی، اکرم محمدی، هارون یشایایی، داریوش اسدزاده، امیر سیدزاده، میکائیل شهرستانی، رضا بنفشه‌خواه، فرزین محدث، رضا فیاضی، آناهیتا همتی، صدرالدین حجازی، محمد متوسلانی، جعفر پناهی، مسعود رایگان، نظام‌الدین کیایی، حبیب رضایی، امیر زند، حسین خانی‌بیگ، حبیب ایل‌بیگی، احمدرضا اسعدی، رحمان مقدم، محمد زرین‌دست، بهاره رهنما، فرهاد بشارتی، هائده حائری، حمیدرضا افشار، اصغر بیچاره، رضا استادی، امیرمحمد زند، جلیل فرجاد، مازیار رضاخانی، مهرداد صدیقیان، مهرداد فلاحتگر بودند.