ممیزی ِ پس از ممیزی؛ و سانسورچیانی که نه کارمند ارشاد که نویسندههای رسانههای حکومتی و طرفشان نه هنرمندان که مدیران سینمایی هستند. آخرین خوان ممیزی و مجوز، با کار ورزان ناشناسش گویا تبدیل به سختترین مرحله برای سینماگران شده. دیگری جایی برای تشکیل جلسه و چانهزنی و کم کردن چند ثانیه از فیلم برای گرفتن مجوز نیست. نویسندهگان ساکن در سایتهای امنیتی حکومتی فیلمها را در جشنواره و نمایشهای خصوصی تماشا میکنند، موارد مشکلدار را بیرون میکشند و بعد قلم در دست میگیرند و مدیران را برای توقیف فیلمها زیر فشار میگذارند. این فرمول که دو جا، برای فیلمهای “خانهی پدری” و “عصبانی نیستم”، جواب داده؛ حالا روی فیلم “خانهی دختر” که از دل یک جشنوارهی خنثی بیرون آمده، آزمایش میشود و طبق گفتهها و نوشتهها انگار به ثمر و نتیجه هم رسیده. فیلمی که به گفتهی تهیهکنندهاش با سی ثانیه سانسور موفق به دریافت پروانهی نمایش شده، در حالی که قرار بود اردیبهشت ماه روی پرده برود، بیسر و صدا از نوبت اکران خارج شد تا به فهرستی اضافه بشود که پدیدآورندهگانش در خارج دولت و نهادهای تصمیمگیر نشستهاند اما به اندازهی کافی قدرت و نفوذ برای اعمال نظر و سلیقهشان دارند.
خانهی دختر دورنمای حساسیتبرانگیزی ندارد. کارگردان فیلم شهرام شاهحسینی است که پیش از این کمدیساز موسسهی حسین فرحبخش بوده و به عنوان سریالساز نزدیک به دو ماه هر شب محصولش روی آنتن میرفت و تهیهکننده هم محمد شایسته است که معروفترین تولیدیاش مجموعهایست سرگرمکننده به نام “شام ایرانی” برای شبکهی نمایش خانهگی. برای همین مشکل اصلی و اساسی فیلم برمیگردد به مضمون و محتوا و فیلمنامهاش. فیلمنامهای که توسط پرویز شهبازی نوشته شده و با اینکه پیچیده و مبهم است و رک و راست به سوژه نزدیک نمیشود، اما به هر صورت راوی داستان دختریست که توسط پدرش مورد تجاوز قرار گرفته و حالا در آستانهی ازدواجش باید فکری به حالی بکارت از دست رفته بکند. منتقدان فیلم و آنهایی که در رسانهها رای به توقیفش دادهاند، کاراکتر مذهبی پدر و خاستگاه سنتی خانوادهی دختر را مورد اشاره قرار میدهند و فیلم را ادامهای بر فیلم کیانوش عیاری،”خانهی پدری” میدانند که میخواهد جهل و خشونت را به سنت و مذهب وصل کند و ریشهی همه را یکجا بزند.
فشارها از زمان نمایش فیلم در جشنواره آغاز شد. ابتدا خبرگزاری فارس با انتشار مطلبی و تیتر “ترور مذهبیها با حجم وسیعی از تردید” خانهی دختر را فیلمی معرفی کرد که سعی دارد حریمها را بشکند و از خطوط قرمز عبور بکند. در ادامه همین خبرگزاری با انتشار گزارشی بلندبالا دربارهی یکی از بازیگران فیلم- بابک کریمی- سعی کرد ساخت چنین فیلمهایی را به خارج کشور و سفارش جشنوارههای جهانی ربط بدهد. در گانهی دوم فشار و تهدید، حوزهی هنری که بخش زیادی از سینماهای تهران و شهرستانها را در اختیار دارد، اعلام کرد که حاضر به اکران فیلم در سینماهای خودش نیست. موضعی که واکنش تهیهکنندهی فیلم را به همراه داشت تا بگوید علیرغم تحریم شدن فیلم توسط سینماهای تحت کنترل حوزهی هنری، خانهی دختر اکران خواهد شد. قسمت پایانی این بازی بردن فشار از طریق قوههای دیگر به طرف دولت بود. جایی که کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی از دولت خواست که جلو نمایش فیلمهای مورد دار را بگیرد.
در روزی که فشارها بالاخره به نتیجه رسید، حجتالله ایوبی معاونت سینمایی ارشاد برای یک دلجویی غیررسمی به پشت صحنهی فیلم جدید رضا درمیشیان رفته بود. کارگردانی که فیلم اولش “عصبانی نیستم” با همین جوسازیهای بیرون از دولت و مصلحتاندیشی و کوتاه آمدن مدیران دولتی، از چرخهی اکران خارج شد و در کمتر از یک سال سیدی غیرمجازش در پیادهروهای شهر به فروش رسید. حالا بعد از کیانوش عیاری و درمیشیان که چیزی جز دلجویی و عذرخواهی از سوی معاونت سینمایی نصیبشان نشد، شهرام شاهحسینی تازهترین کارگردان این لیست سیاه است. کارگردانی که شاید پس از این تجربه، ترجیح بدهد به جای قبلی بازگردد و با ساختن کمدیهای بیخطر که نظارت کمتری به رویشان است، روزگارش را بگذراند.
لینکها
ترور مذهبیها با حجم وسیعی از تردید
پروژهی بابک کریمی- بازیگر فیلم خانهی دختر- چیست؟
واکنش نمایندهی مشهد و کمیسیون فرهنگی مجلس به اکران احتمالی خانهی دختر