علی رغم فشارهایی که در نظام سیاسی ایران وجود دارد، رییس جمهور جدید حسن روحانی بسیار کارآمد و محتاطانه عمل می کند. دو هفته پس از مراسم تحلیف او، بخش بزرگی از اطرافیانش عوض شده اند. تعادلی که همه منتظرش بودند، به خوبی ایجاد شد. ولی شاید این تعادل در جهتی که فکر می کنیم نباشد.
انتظارات افکار عمومی ایرانیان چیست؟
امروز مردم ایران امید بسیاری از خود نشان می دهند. آنها به دنبال گشایش هستند و آن را کاملاً مشروع می دانند. حتی اگر برای ما عجیب باشد، ولی افکار عمومی مردم این کشور، ایران را به مانند یک قدرت صلح طلب و ثبات کننده در منطقه درنظر می گیرد. این دیدگاه به درگیری های متعددی بازمی گردد که خاورمیانه را طی قرن اخیر چند پاره کرده اند: ایران برخلاف رقبای مستقیم اش در خاورمیانه تلاش کرد تا منطقه را با جنگ های تهاجمی دچار بی ثباتی کند. موضع این کشور تدافعی است.
فرانسه چه نقش ویژه ای می تواند در حل و فصل کردن مسأله اتمی ایران ایفا کند؟
ایران به عنوان یک قدرت خود را تا حدودی به مانند فرانسه می بیند. حسن روحانی که فرانسه را به خوبی صحبت می کند، یکی از تحسین کنندگان شارل دوگل است. این موضوع یک اتفاق نیست: اقدامات ژنرال دوگل که استقلال نظامی فرانسه را درخصوص بازدارندگی اتمی پایه ریزی کرد تا کشور را در برابر تحقیر یک شکست جدید تضمین کند، همچنان بر ذهنیت نخبگان ایرانی تأثیرگذار است. ایران به مانند فرانسه خود را یک استثنای فرهنگی می داند. و درست به مانند فرانسه نیز خواستار استقلال است.
آیا کشورهای غربی آماده ازسرگیری مذاکرات اتمی هستند؟
کشورهای غربی می دانند که رییس جمهور حسن روحانی به عنوان آخرین فرصت بزرگ تاریخی ایران برای بازگشت به نزد جامعه بین المللی است. زیرا پس از آن دیگر خیلی دیر خواهد بود. محافل دیپلماتیک، حتی اگر همیشه نیز حرفشان شنیده نمی شود، این موضوع را به خوبی درک کرده اند. علی رغم اظهاراتی که درخصوص ایران بیان می شود، برخی نشانه های ضعیف حاکی از آن است که غرب مذاکرات را از سر خواهد گرفت. این مسأله در اسراییل، که ایران باعث ایجاد اضطراب و توهم در آن شده نیز صادق است.
درحقیقت این دو کشور جدا از رقابت شان در زمینه های نظامی و انرژی [کشف ذخایر عظیم گازی در سواحل اسراییل]، به عنوان دو مهد خلاقگر شناخته می شوند که هر یک به نوبه خود یک میراث فرهنگی مجزا از جهان عرب را رقم زده است. اسراییل بیش از یک خطر هسته ای بیم آن دارد که یک قدرت خیالی و غیرقابل پیش بینی خلق شود و معادلات استراتژیکی را برهم زند. امروز آرام شدن شرایط قابل پیش بینی است. مگر شیمون پرز در تاریخ ۷ اوت اعلام نکرد که مردم ایران دشمن اسراییل نیستند؟ حسن روحانی نیز به نوبه خود درتلاش است تا به اسراییل اطمینان دهد.
در صورتی که تحریم های غربی ادامه می یافت، چه اتفاقی می افتاد؟
امروز نفوذ ایالات متحده در خاورمیانه کاهش یافته. درواقع ایالات متحده گزینه استفاده از منابع گازی خود را انتخاب کرده است. تا چند سال آینده آمریکا دیگر این امکان را نخواهد داشت که بتواند یک سیاست مستقل را در خاورمیانه اتخاذ کند. به همین دلیل خیلی دیر است که در ایران و برای ثروت معدنی آن سرمایه گذاری نماید. سیاست طرد کردن ایران ازسوی کشورهای غربی تا حدودی باعث شده تا این کشور به سوی شرق که مرکز جدید اقتصادی جهان محسوب می شود پیشروی کند.
اگر غرب آخرین فرصت خود را نیز هدر دهد، ایران بلافاصله به سوی گزینه جدیدی خواهد رفت: چین یا هندوستان، دو قدرتی که نیاز حیاتی به هیدروکربن دارند. امروز ایران در برابر موضع انعطاف ناپذیر غرب خود دست به اقدام زده. حسن روحانی تماس با کشورهای غربی و همچنین با هندوستان را چند برابر کرده. نتایج آن نیز مشخص است. هند ۱۰ روز پس از اعزام یک نماینده عالی رتبه به مراسم تحلیف حسن روحانی اعام کرد که آماده است تا نفت خام بیشتری از ایران وارد کند.
منبع: اکو، ۲۳ اوت